تلاش برای توسعه انحصار صدا و سیما

قوانین عملی براساس ضرورت استوار است ، یعنی باید در جامعه و امور مختلف آن کاستی یا نقصی وجود داشته باشد که به جز قانون ، قابل جبران نباشد. برای رسیدگی به مشکل مقررات جدید باید قانونی تصویب شود. این اساس هر اقدام قانونی است. اخیراً ، 26 نفر از نمایندگان مجلس لایحه “اصلاح ماده (29) ماده 2 قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و جهت گیری اسلامی ، مصوب 12 دسامبر 1965” را تهیه و ارائه دادند.

به گزارش ترندونی ، وکیل کامبوج نوروزی یادداشت خود را ادامه داد روزنامه ایران بر اساس این طرح ، “سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران وظیفه صدور مجوز و نظارت بر تولید و پخش کلیه برنامه های رادیویی و تلویزیونی از جمله مستندها ، مسابقات ، انیمیشن ها ، سریال ها ، برنامه های گفتگو و برنامه های ترکیبی را بر عهده خواهد داشت.” در صورت تصویب این طرح ، تولید و توزیع کلیه تولیدات سینمای خانگی و آنلاین توسط سازمان صدا و سیما نظارت و مدیریت می شود. با متن این طرح مخالفت هایی وجود دارد. به عنوان مثال ، اولین اعتراض با نام پروژه آغاز می شود. عنوان طرح اصلاح قانون اهداف و مسئولیت های وزارت فرهنگ و جهت گیری اسلامی است. این طرح مسئولیت های سازمان صدا و سیما را در قانون وظایف و اهداف وزارت فرهنگ و جهت گیری اسلامی تعریف می کند. این یک خطای فاحش است که صحت طرح و تمرکز آن بر اصول قانونی را نشان می دهد. هر سفارش باید در جای خود بیان شود. قانون وزارت فرهنگ و جهت گیری اسلامی مرجعی برای بیان اختیارات و مسئولیت های یک سازمان رادیویی و تلویزیونی نیست. از میان تناقضات قانونی دیگر در این طرح ، بیایید به مبنای حقوقی آن نگاهی بیندازیم ، چه ضرورتی اساسی برای تهیه و ارائه این طرح وجود دارد؟ از دیدگاه نویسندگان طرح ، قوانین فعلی سینمای خانگی که می خواستند با چنین طرحی جبران کنند ، چه نقد یا تناقضی دارد؟ در مقدمه مقدماتی طرح ، ذکر این نکته کافی است که این طرح “به منظور تنظیم زمینه انتشار محتوا …” است. این عبارت چنان رایج است که هیچ معنایی از آن قابل درک نیست. هنگامی که آنها از کلمه سازماندهی مجدد استفاده می کنند ، احتمالاً به این معنی است که منطقه ایجاد محتوا ، از جمله منطقه تئاتر خانگی ، که توسط وزارت جهت گیری سازمان فیلم اداره می شود ، اکنون “بی نظم” است. س isال این است که ، این اختلال دقیقاً چیست؟ در مقدمه توجیهی طرح پاسخی برای این سوال وجود ندارد. وقتی طبق اصول فقهی ، اولین قانون ذکر ضروریات و ایرادات باشد و قانون راه حل آنها را تعیین کند ، طراحان باید تعیین کنند که چه اختلالی در تولید و توزیع محصولات خانگی وجود دارد که اکنون باید تنظیم کنند.
وزارت فرهنگ و جهت گیری اسلامی ، طبق مقررات موجود ، در مراحل مختلف ، بررسی سناریوها و محصول نهایی ، مجوزهای لازم را صادر می کند. این روند کاملاً واضح است ، کار می کند و سازمان یافته است. با نظم قانونی اداره می شود. بعضی اوقات بررسی ها به حدی است که حتی باعث معروفیت فیلمسازان می شود. طراحان باید به این س answerال پاسخ دهند که وضعیت قانونی فعلی کجاست ، که تنها با تفویض اختیارات وزارت فرهنگ و جهت گیری اسلامی به سازمان صدا و سیما قابل حل است. فرض کنید در برخی از شرایط فعلی مشکلاتی وجود دارد که چرا آنها در وزارت مشاوره آنها را اصلاح نمی کنند و راه حل را فقط در انتقال کلی این وظایف به رادیو و تلویزیون نمی بینند. مشکلی که در این طرح مطرح شده این است که کسی با اتوبوس های بین شهری مشکلی دارد و سپس برای حل این مشکل می گویند اتوبوس های بین شهری را به اتوبوس های بین شهری واگذار کنید. روحیه و مبنای قانونی پروژه حاکی از آن است که مسئله اصلی نویسندگان پروژه ، سازماندهی یا ایجاد اختلال در نمایش خانگی و تولیدات آنلاین نیست. مشکل اصلی این طرح این است که چرا رادیو و تلویزیون ایران این موارد را در انحصار خود دارد. به عبارت دیگر ، هدف اصلی این پروژه سازماندهی محصولات خانگی و پخش اینترنتی نیست ، بلکه انتقال این وظایف از وزارت فرهنگ و جهت گیری اسلامی به سازمان صدا و سیما و گسترش انحصار سازمان در زمینه فعالیتهای سمعی و بصری است. این هدف کاملاً با سیاست ضد انحصاری کشور مغایرت دارد. می توان گفت که وقتی قانون اساسی اجازه می دهد ، نمایندگان حق تصویب قوانینی در مورد همه امور کشور را دارند. درست است. با این حال ، باید در نظر داشت که این حق با اصول اساسی پیوند خورده است. قانونگذاری باید در جهت منافع عمومی باشد نه منافع حزبی. قانون باید با منطق ، روش ها و اصول قانون مطابقت داشته باشد. انتقال مسئولیت ها از یک وزارتخانه به وزارتخانه دیگر باید براساس همه دلایل و ضرورت ها باشد. بدون یافتن ، تجزیه و تحلیل و اعلام ضروریات ، قانون ناقص باقی مانده و در مسیری متفاوت از تأمین منافع عمومی پیش خواهد رفت. پارلمان یکی از مهمترین و اساسی ترین مظاهر حاکمیت ملی است و طبق اصل 56 قانون اساسی ، این مجلس باید یکی از نهادهای اعمال حاکمیت ملت باشد. ما همین اصل را می خوانیم که “هیچ کس نمی تواند شخص را از این حق الهی محروم کند و از آن برای تأمین منافع یک فرد و گروه خاص استفاده کند.”

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا