ارتباط اچ پی لاوکرفت با کتاب رستاخیز مردگان چیست؟
پاسخ این سوال در بررسی زندگی دو نفر نهفته است: آلیستر کراولی، بنیانگذار آیین تلما و سونیا گرین، همسر لاوکرفت! گفتهشده کراولی زمانی که در مورد مقالههای دکتر دی تحقیق میکرد، نسخهی ترجمهشدهی کتاب رستاخیز مردگان را در کتابخانهی بادلین مطالعه کرد و پس از چندی کتاب قانون خود را که بهدنبال آن آیین تلما تاسیس شد، نوشت.
همچنین احتمال دادهشده بخشهایی از کتاب قانون متعلق به نکرونومیکون بوده و به آن بیارتباط نیست. (آیین تلما و داستانِ نوشتن کتاب قانون و همچنین دلیل کراولی برای اشارهنکردن به کتاب رستاخیز مردگان در آثارش، بهاندازهایی قابل بحث است که در این مطلب نمیگنجد.)
در سال ۱۹۱۸ یک کنفرانس ادبی در نیویورک، زمینهی ملاقات کراولی و سونیا گرین را فراهم کرد که قرار بود در آن گرین راجعبه ادبیات و شعر مدرن سخنرانی کند. کراولی در نامهایی به Norman Mudd، زن ایدهآل خود را اینگونه توصیف میکند:
بسیار قدبلند و فربه، پرجنب و جوش با انرژی بالا، جاهطلب، و احتمالا یهودی. بعید میدانم یک خواننده یا هنرپیشهی خوشگذزان باشد، خانمی شیک و باشکوه که در صنعت مد و لباس کار میکند، بیشتر به شخصیت او نزدیک است. با اینکه سونیا بازیگر یا خواننده نبود، توانست با دیگر ویژگیهایش کراولی را جذب خود کند؛ بنابراین آنها یکدیگر را برای چندماه بهطور نامنظم ملاقات کردند تا اینکه ۲ سال بعد سونیا با اچ پی لاوکرفت آشنا شد.
در همان سال لاوکرفت رمانی را بهنام شهر بینام (The Nameless City) منتشر کرد و برای اولینبار از عبد الحزرد نام برد؛ ولی این تازه شروع ماجرا بود. چندی بعد اثری از وی انتشار یافت که در آن بهطور مستقیم از کلمهی نکرونومیکون استفاده شده بود؛ همچنین نام آن در تعدادی از داستانهای کوتاه او و دو رمان بهنامهای کوهستان دیوانگی و پروندهی چارلز دکستر وجود داشت. ناگفته نماند که سونیا و لاوکرفت در تاریخ ۳ مارس ۱۹۲۴ با یکدیگر پیمان ازدواج بستند.
راز اینکه کراولی به گرین دربارهی نکرونومیکون چهگفت یا لاوکرفت از همسرش چه اطلاعاتی بهدست آورد، تا به همیشه سر به مهر باقی خواهد ماند؛ ولیکن با بررسی و مطالعهی تاریخچهی این اثر و همچنین آثار لاوکرفت این چنین برمیآید که تنها دانستههای او از رستاخیز مردگان در تعدادی ایده و کلیت داستان خلاصه میشود و باقیِ ماجرا مربوطبه خلاقیت و خیالپردازی نویسنده است. بنابراین نوشتن کتاب نکرونومیکون توسط لاوکرفت ادعایی توخالی شناخته شده و تنها نقش وی در این زمینه، ترکیبکردن موضوع آن با داستانهای همیشگی او در ژانر وحشت و علمیتخیلی است.
آثار اقتباس شده از کتاب نکرونومیکون
آثار زیادی از این کتاب وجود دارند که ما در این مطلب به تعدادی از آنها اشاره خواهیم کرد:
کتابها
کتاب سیمون (Simon): پس از لاوکرفت، نویسندههای دیگری نیز برای انتشار مطالب پیرامون این کتاب دست به قلم شدند. از معروفترین و رایجترین آنها میتوان به کتاب سیمون نکرونومیکون اشاره کرد که در دههی هفتاد میلادی منتشر شد و هماکنون در سایت آمازون برای فروش موجود مییاشد. هویت نویسندهی این اثر نامعلوم است و از آنجایی که این کتاب ارتباط کمی با نوشتههای لاوکرفت دارد و تنها با ادغام یکسری طلسمها (بیشتر شبیه سرگرمی دارند) و داستانهای اساطیر بینالنهرین سعی در جذب مخاطب میکند، نقدهای بسیاری به آن وارد شده و بهعنوان نکرونومیکون تقلبی شناخته میشود. بهگفتهی افرادی که این کتاب را مطالعه کردهاند و همچنین با استناد بر منابع دیگر، خواندن این کتاب صرفا جهت سرگرمی داشته و هیچگونه ارتباط و درونمایهایی نزدیک به کتاب رستاخیز مردگان ندارد.
از دیگر نسخههای تقلبی میتوان به DeCamp Scithers و Wilson Hay Langford Turner و… اشاره کرد.
- کتاب The Wanderings of Alhazred: گفتهشده این کتاب که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد؛ بیشترین ارتباط و نزدیکی را با آثار و دیدگاه لاوکرفت دربارهی کتاب رستاخیز مردگان دارد و توسط نویسندهایی آمریکایی بهنام دونالد تایسون نوشته شده. این کتاب به روایت زندگی و شرح حال الحزرد میپردازد و جنبهی داستانی با ژانرهای ترسناک و فراطبیعی دارد که در بخشیهایی از آن به افسانههای کاتولو نیز اشاره میکند.
- رمان مردهخواران: این اثر توسط مایکل کرایتون نوشته شده و در سال ۱۹۷۶ به چاپ رسیده است.
- رمان چشمان اژدها: نویسندهی این کتاب پادشاه دنیای وحشت، استیون کینگ شناخته میشود که انتشار آن به سال ۱۹۸۴ برمیگردد.
فیلمها و بازیها
از فیلمهای اقتباسی کتاب رستاخیز مردگان میتوان به آثار زیر اشاره کرد:
- سری فیلمهای Evil Dead: این فیلمها (بههمراه یک مجموعهی تلویزیونی) که در ژانر ترسناک و فراطبیعی هستند؛ توسط سم ریمی ساخته شدهاند. این آثار حول پیرامون کتاب Necronomicon Ex-Mortis میچرخند و این نسخه را روایتگر متنهای سومری باستان معرفی میکنند. از جمله فیلمهای سینمایی معروف آن در ایران میتوان به کلبهی وحشت اشاره کرد که در آن کتابی موجب نابودی، ترس، تسخیر و کشتار چند تن از افراد درکلبهایی چوبی میشود که در انحصار درختان جنگل هیچگونه ارتباطی با بیرون ندارد.
- فیلم Cast a Deadly Spell: این تله فیلم (فیلم تلویزیونی) در سال ۱۹۹۱ با کارگردانی مارتین کمپل ساخته شد که در آن کتاب رستاخیز مردگان بهعنوان کتابی با طلسمهای مرموز و محرمانه معرفی میشود.
- بازی کامپیوتری King’s Quest VI در سال ۱۹۹۲ و بازی ویدئویی Prisoner of Ice در سال ۱۹۹۵ منتشر شده، در داستان خود اشارههایی به این کتاب میکنند.
در پایان مجددا تاکید میکنیم امکان اثبات حقیقی هیچیک از اطلاعات ذکر شده در این سایت و حتی دیگر منابع، وجود ندارد و بههمینمنظور جای هرگونه خطا و اشتباه باز است؛ ولیکن بوکارو تنها سعی در جمعآوری مطالب صحیح و مستند داشته و هیچگونه نظر شخصی و قضاوت در آن دخیل نبوده. امیدواریم این مطلب برای شما مفید واقع شده باشد و شما نیز در صورت تمایل، دانستهها و نظرات خود را پیرامون کتاب رستاخیز مردگان با ما به اشتراک بگذارید.
ترجمه رستاخیز مردگان به زبان های مختلف
کتاب العضیف در سال ۷۳۰ میلادی در دمشق بدست عبدلحضرت نوشته شده است.
به زبان یونانی در سال ۹۵۰ میلادی تئودوروس پیلاتوس به نام نکرونامیکون ترجمه شد.
از نسخه یونانی توسط ائولوس ورمینوس در سال ۱۲۲۸ میلادی به زبان لاتین ترجمه شد.
از نسخه لاتین به زبان آلمانی در قرن ۱۵ میلادی هم ترجمه شد.
از نسخه آلمانی به زبان ایتالیایی در قرن ۱۶ میلادی ترجمه گردید.
از نسخه لاتین به زبان اسپانیولی در قرن ۱۷ میلادی ترجمه شد.
بعد از آنکه کتاب رستاخیز مردگان توسط ال حضرت به پایان رسید. بدن تکه تکه شده اش پیدا شد. دلیل و نحوه قتل نامعلوم بود. کتاب اصلی (نمونه دیگری از این کتاب توسط اچ پی لاو کرفت نوشته و در ژانر وحشت روانه بازار شد) شامل ۷ جلد است. و در ارتباط با آینده بشریت پیشگویی هایی در آن گنجانده شده است. بنا به ادعایی تعدادی از پیشگویی های نوستر آداموس برگرفته از این کتاب است.
مدرکی از سال ۱۴۸۷ توسط راهب وارمیوس (olaus wormius) بر جای مانده است. او طبق این نوشته به کتاب بسیار خطرناکی اشاره میکند. این کتاب مرموز خواننده را به شدت تحت تاثیر خود قرار می دهد. وارمیوس در یکی دیگر از نوشته هایش می گوید: وقتی ترجمه کتاب به دستم رسید. مقداری از آن را مطالعه کردم و بلافاصله آنرا در آتش سوزاندم. چون حقایقی در آن فاش میشود که هنوز هیچکس برایش آماده نیست. به زمان بسیار زیادی برای درکش محتاجیم!
اما ترجمه ای که راهب واریوس ادعا میکرد در آتش سوزانده است. سال ۱۵۸۶ در پراگ یکبار دیگر پیدا شد. اما در دستان فردی که همه او را به عنوان جادوگر میشناختند. دکتر جان دی و دستیارش ادوارد کلی، بنا به شایعه ها این دو بعد از پیدا کردن این کتاب سعی در زنده کردن مردگان! کردند.
کتاب سپس بوسیله فردی کلکسیونر به نام الیاس اشمول به کتابخانه بودلین آکسفورد هدیه داده شد. از این کتاب دو نسخه دیگر در کتابخانه های موزه بریتانیا و واتیکان موجود است. نسخه کتاب نکرونومیکون کتابخانه بودلین در سال ۱۹۳۴ ناپدید شد. گفته میشود هیتلر به علت علاقه زیادش به متافیزیک به نحوی این کتاب را بدست آورد و بعد از آن دیگر ردی از آن نسخه در دست نیست.
نسخه موجود در موزه بریتانیا در سال ۱۹۴۰ از فهرست خارج و به انبار منتقل شد. سپس همراه جواهرات سلطنتی خانواده پادشاهی در گالر قلعه حفاظت شده قرار گرفت. آنچه این کتاب را خطر ناک جلوه میدهد. تنها بخش دیوانه کننده آن یعنی بخش صدمات فیزیکیش نیست. بلکه حقایق نوشته شده در کتاب آنقدر بی پرده و بی رحمانه است. که باعث فرو ریختن تمامی باورها و ذهنیت فرد در ارتباط با زندگی میشود. و تنها برای انسانی که کتاب را مطالعه میکند. تاریکی و یک هیچ بزرگ به ارمغان می آورد. یعنی اگر فرد از خواندن این کتاب به مرز جنون نرسد. مجبور است در بی هدفی و تاریکی مطلق زندگی کند.
به نقل از: