جرم تبلیغ برای نظام و ارکان شکلگیری این جنایت، از تحلیل منطقی این قاعده تا شناسایی مفهوم پنهان در جرم انگاری این رفتار، یکی از دشوارترین موضوعات قابل تامل و تحلیل است. با پیروی از منطق، برای تعیین و تجزیه و تحلیل گزاره و به دست آوردن تعریف دقیق و تعیین اجزای یک ترکیب خیالی یا مثبت ضروری است که بر اساس این قاعده، باید کلمه تبلیغات را به عنوان عنصر اصلی این امر شناسایی کرد. عبارت.
کلمه “تبلیغات” همیشه به ذهن متبادر می شود، تعریف پدیده، تمجید و نرخ مثبت برای افزایش تقاضا و جلب تقاضای متقاضی یا نهاد مذکور از جامعه هدف، حتی در این تعبیر. به سر از تبلیغات منفی. اجتناب و دوری از آنچه تبلیغ می شود نامرئی است. بنابراین، مفهوم غالب تبلیغات همانگونه است که در لغت نامه های مرجع ذکر شده است: اطلاع رسانی به دیگران از مزایای چیزی، کسی یا نظری: کالاهای تبلیغاتی، تبلیغات انتخاباتی، تبلیغات حزبی، انتقال اخباری مبنی بر وجود کلمه “اغراق” در مفهوم تعرفه. زیاده روی از همین ریشه می آید
بر اساس این تعریف، تصور تبلیغ علیه یک نهاد یا چیزی چندان با منطق منطبق نیست، جدای از این تناقض منطقی در ماده 500 قانون مجازات اسلامی، تنها فرض بر این است که شخصی که مرتکب جرم شده است. اتخاذ رفتاری مطابق با تعریف تبلیغات، رفتار جنایتکارانه علیه نظام (رژیم). سیاسی) زمانی است که شخصی با اعمال و رفتار خود به نفع گروه ها و سازمان ها علیه نظام تبلیغ می کند. امکان ارتکاب چنین جرمی می تواند مصادیق متعدد و متنوعی داشته باشد، اما اگر رفتار و گفتار یک شهروند در تعریف انتقاد صادقانه و مسئولانه قرار گیرد، نمی توان چنین رفتاری را در ارتکاب جرم به کار برد، زیرا انتقاد از حکومت و رژیم سیاسی یکی از حقوق اساسی سیاسی هر شهروند استبرای توجیه چنین تفسیری می توان به نمونه ای قابل توجه از قانون مطبوعات اشاره کرد
ماده 3 – مطبوعات حق دارند نظرات، انتقادات سازنده، پیشنهادات، توضیحات مردم و مسئولان را با رعایت موازین اسلامی و مصالح عمومی منتشر کنند. نظر – انتقاد سازنده متکی بر منطق و استدلال و پرهیز از توهین، تحقیر و تخریب است..
نقد سازنده مشروط به داشتن منطق و استدلال و پرهیز از توهین و تحقیر و تخریب است که با تبلیغ علیه نظام تفاوت اساسی دارد و حتی در مواردی که در نقد سازنده و تبلیغ علیه نظام تردید وجود دارد، بر اساس ماده 37 ق. قانون اساسی. ، بر اساس این اصل که بی گناهی مرتکب باید معلوم باشد
تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایراناز جمله مصادیق جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی موضوع ماده 500 قانون مجازات اسلامی است و در مورد فعالیت های تبلیغی باید توجه داشت که کدام دسته از اعمال به عنوان رفتار مجرمانه تعریف می شود. آیا تبلیغ علیه نظام برای براندازی کل نظام جمهوری اسلامی ایران ملاک رفتار مجرمانه است یا تحقق جرم مستلزم چنین نتیجه و قصد مجرمانه ای نیست؟ اگر در شناسایی این رفتار مجرمانه فقط به ماده مذکور پرداخته شود، به این معناست که این جرم جزء جرایم مطلق است، بنابراین تحقق جرم نیازی به نتیجه ندارد. تلاش برای تخریب نظام صرفاً اقدامی تبلیغی علیه نظام به عنوان مصداق رفتار مجرمانه است، چنین تعبیری پاشنه آشیل و چالشی اساسی برای تلقی برخی رفتارها به منزله تبلیغ علیه نظام است و این نوع تفسیر خلاف آن است. به اصول و قواعدی که در حقوق جزا باید رعایت شود، زیرا در تفسیر قوانین کیفری، اصل، تفسیر مضیق و به نفع متهم است، بنابراین صرفاً فعالیتی است که نمی توان آن را رفتار مجرمانه تلقی کرد، دکترین های حقوقی نیز تأکید دارند که قصد سرنگونی رژیم برای اجرای این جنایت ضروری است.
علاوه بر لزوم توجه به اصول مذکور در تفسیر ماده 500 قانون مجازات اسلامی، با توجه به اینکه این عنوان مجرمانه در فصل جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور تصریح شده است، وجود این نوع قصد در عمل مجرمانه و قصد مرتکب جرم ضمنی است.
لذا قضات باید رعایت این بند را مد نظر قرار دهند و اصول تفسیر قوانین کیفری را بر اساس اصول تفسیر قانون مجرم در جهت تشخیص حق مرتکب و در اجرای قانون مد نظر قرار دهند. اقدامات. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مورد حقوق ملت و آزادی های فردی و حقوق اجتماعی و اساسی افراد، مثلاً طبق اصل بیست و چهارم قانون اساسی، نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر اینکه محتوا ناقض مبانی اسلام یا حقوق عمومی است، همچنین اصل بیست و هفتم قانون اساسی، بله، تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها بدون حمل سلاح را نیز مجاز می داند، مشروط بر اینکه این امر مخل به مبانی اسلام نباشد. از مجموع نکات ذکر شده نتیجه ای آشکار حاصل می شود که در اجرای جرم تبلیغی علیه نظام; وجود قصد تخریب یکی از عوامل و ارکان مهم شکل گیری رفتار مجرمانه است، لذا لازم است در مورد متهم هنگام تفهیم اتهام، چنین قصدی احراز شود.
وکیل-شیراز