حکمرانی فضای مجازی در برنامه هفتم

حکمرانی فضای مجازی در برنامه هفتم

به نظر می‌رسد در اقتصاد، فرهنگ، حوزه حکمرانی، مواجهه با فن‌آوری و سایر حوزه‌ها اندیشه و نظریه علمی که بتواند وضع موجود را تبیین و تحلیل کند و تجویز کند البته با رویکرد و مبنای دینی بسیار کم داریم.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری علم و فناوری آنا، عزیزالله نجف‌پور، در نظام حکمرانی جمهوری اسلامی، شوراهای عالی بازوان سیاست‌گذاری تخصصی رهبری هستند. به همان دلیل که رهبری انحصاراً وظیفه سیاست‌گذاری کلان کشور را دارد و دستگاه‌ها اعم از قوه مقننه و مجریه موظف‌اند طبق سیاست‌های کلانی که توسط رهبر مملکت ابلاغ می‌شود، اقدام به قانون‌گذاری و اجرا نمایند، به همان میزان و دلیل، مصوبات و سیاست‌گذاری‌های شوراهای عالی باید بالاسر این دو تا مجموعه قرار بگیرد. به همین دلیل مثلاً احکام برنامه هفتم باید توسط شوراهای عالی مورد تائید قرار بگیرد.

 در ارزیابی مشکل برنامه هفتم باید به هشت ماه قبل برگردیم و بررسی کنیم. سیاست‌های ابلاغی فضای مجازی را عمدتاً در ذیل محور علمی، فنی، آموزشی آورده‌اند و این اوج فاجعه است که هسته مرکزی نظام جمهوری اسلامی، فن‌آوری اطلاعات و فضای مجازی را ذیل محور علمی، فنی، آموزشی برده است.

 نگاه حکمرانی خوب (good governance) به صورت ناشیانه‌ای در برنامه هفتم موج می‌زند! یک اتفاق پنهان و عجیب‌وغریب در کشور ما افتاده که در یک دهه گذشته خصوصاً با یک فرآیند تدریجی و پنهان ادبیات حکمرانی خوب ذهن غالب مسئولان کشور را تصرف کرده است. بسیاری کلمه خوب (good) را در عبارت حکمرانی خوب، به معنای صفت این الگوی حکمرانی گرفته‌اند در حالی که این یک عبارت خاص است و پسوند خوب به معنای صفت واقعی‌اش نیست. پرسش این است که آیا این الگوی حکمرانی متناسب با حکمرانی مطلوب جمهوری اسلامی است؟ و این که چه تبعاتی دارد که ما حواسمان بهش نیست؟ گودگاورننس با اندیشه سیاسی انقلاب اسلامی که بر اساس آن جمهوری اسلامی شکل گرفته است، مغایرت دارد.

 ما هی نقد می‌کنیم به مسئولان و نخبگان که چرا به سمت گودگاورننس رفتید. این نقد، نقد درستی هم است و بحثی سر آن نیست. ولی چه باید بکنیم را روشن نکرده‌ایم. در سال ۸۹ رهبری در بحث ضرورت تحول علوم انسانی راهکار را گفتند. الان تقریباً ۱۳ سال از آن ابلاغیه ضرورت تحول علوم انسانی گذشته و قرار بوده که برای تحول علوم انسانی و اجتماعی موجود و تولید نظریات متناسب با شاخص‌های بومی اقدامی بشود و مثلاً به نیاز امروز دولت پاسخ بدهند که اگر دولت پرسید در باب مواجهه با فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات و بحث حکمرانی مطلوب جمهوری اسلامی به من نظریه و الگو بدهید عده‌ای بدین پرسش پاسخ روشن بتوانند بدهند. الان در اقتصاد، فرهنگ، حوزه حکمرانی، مواجهه با فن‌آوری و سایر حوزه‌ها اندیشه و نظریه علمی که بتواند وضع موجود را تبیین و تحلیل کند و تجویز کند البته با رویکرد و مبنای دینی بسیار کم داریم. این کم‌کاری مسئولین مشخصاً حوزه شورای انقلاب فرهنگی و شورای تحول علوم انسانی است. آقایان باید پاسخ بدهند امروز که در طی ۱۳ سال گذشته برای پاسخ به آن جوانان مهندسی که توسط آن امثال دکتر مشایخی تکنوکرات می‌شوند، چه نظریه بدیلی روی میز گذاشته‌اند؟

دکمه بازگشت به بالا