خبرگزاری آنلاین، استانها: با عزمی راسخ آمده بودند، جوان بودند و جویای سرنوشت و آینده سازی. ایران برایشان مهم بود چون جوانانی که در دوران دفاع مقدس از خود گذشتند و پیش روی دشمنان ایران زمین ایستادند.
علی یکی از همین جوانها است که در همدان زندگی میکند، او که دانشجوی دانشگاه صنعتی همدان است، به خبرنگار آنلاین گفت: شناسنامه و کارت ملی ام را از دو روز پیش آماده کرده بودم تا امروز را زود بتوانم به صندوق اخذ رأی برسم.
وی با بیان اینکه سرنوشت و آینده همدان برایم مهم بود، ادامه داد: امروز آمدم تا فرد اصلحی را انتخاب کنم که بتوانم قدمی برای مردم بردارد.
معین که چند ماهی مانده به تولدش با ناراحتی گفت: متأسفانه رأی اولی نشدم اما خیلی دوست داشتم بتوانم در انتخابات شرکت کنم.
او که در صف رأی به همراه مادرش ایستاده بود، حتی انگشت خود را هم آغشته به جوهر کرد و به آن افتخار میکرد و افزود: خیلی ناراحتم که نتوانستم در انتخابات شرکت کنم اما در انتخاب فرد مناسب برای آینده همدان، فردی که بتواند امانت دار رأی مادر و پدرم باشد، امانت دار مردم استان و کشورم باشد، بسیار تحقیق کردم.
به عنوان جوانان ایرانی به فرمایشات مقام معظم رهبری لبیک گفتیم
مرضیه اما دختر جوان همدانی بود که گوشهای نشسته بود و مردم را نظاره میکرد. وی با بیان اینکه امسال برای بار دوم در انتخابات میتوانستم شرکت کنم، گفت: خوشحالم برای اینکه مردم را می بی نم که با این شور آمدهاند، به خاطر همین گوشهای نشسته و آنها را نگاه میکنم.
وی به دوستانش اشاره کرد و گفت: من و دوستانم اسیر حرفهای رسانههای دشمن نشدیم، به عنوان جوانان ایرانی به فرمایشات مقام رهبری لبیک گفتیم و با هم همراه شدیم و خودمان را به این شعبه اخذ رأی رساندیم.
دهه هشتادیها گُل میکارند
سمیرا دختر جوان دیگری بود که چفیه ای را به دور گردن انداخته بود. او با خنده و شوق، سخنانش را چنین شروع کرد: دهه هشتادیها گُل میکارند، ما آمدیم تا نشان دهیم ما هم مثل جوانهای دهه ۵۰ و ۶۰ و ۷۰ هستیم.
همه آمدند تا نشان دهند با بصیرت قدم برداشتن، بی تفاوت نبودن و مشارکت داشتن چه حسی دارد و میتواند منجر به چه تحولاتی شود.
ما جوانان می آییم و این مسیر را یک تکلیف الهی، وجدانی و ملی میدانیم.