هنگامی که شخص در جریان یک استدلال، اطلاعاتی را ارائه میدهد که شاید درست باشد اما ارتباطی به اصل موضوع ندارد، میگویند که وی دست به “مغالطهی اطلاعات بیربط” زده است. مدیرعامل محترم، آقای یوسف غفارزاده، به طرح انتقال ۱۲۰ میلیون مترمکعب پساب تصفیهخانهی تبریز اشاره کرده وگفته که ۸۵ میلیون مترمکعب آن محقق شده (گو این که خودشان گفتهاند که ۳۵ میلیون از این ۸۵ میلیون بهصورت آزمایشی اجرا شده است). ایشان همچنین از شروعِ اجرای طرح انتقال آب رود ارس به دشت شبستر و دریاچه گفتهاند، و نیز به افتتاح تونل و کانال انتقال آب از رودخانهی زاب اشاره کردهاند.
نخست این که هیچیک از این اطلاعات بر پایهی یک عملیات ابتدایی ریاضی حاکی از اجرای نود درصدی تعهدات آذربایجان شرقی در احیای دریاچه نیست، دوم این که طرح انتقال آب از رودخانهی ارس اصلا جزو برنامههای ستاد احیای دریاچهی اورمیه نبوده (مطابق گفتهی فرهاد سرخوش، رییس دفتر استانی ستاد احیای دریاچه، ترندونی ۲۹ آذر ۱۳۹۹) و افراد و محافلی میخواستند این پروژهی پرهزینه را کلید بزنند که حال، در دولت جدید به مقصود رسیدهاند. انتقال آب از رودخانهی زاب هم که ارتباطی به آذربایجان شرقی نداشته است.
غفارزاده با بیان “پیشرفت فیزیکی نود درصدی” قصد دارد به شنونده القا کند که اصولا کار “احیا” خوب پیش میرود، اما واقعیت تلخ این است که اگرچه آقایانِ ستاد احیا در سال ۱۳۹۳ گفته بودند که دریاچهی اورمیه در ده سال به تراز اکولوژیک خود خواهد رسید (عیسی کلانتری، دبیر ستاد، ایرنا، ۴ خرداد ۱۳۹۳) اما در زمستان ۱۴۰۱ با پشت سر گذاشتن چند سال با بارندگیِ بالاتر از میانگین درازمدت در حوضهی اورمیه، و پس از صرف هزاران میلیارد تومان پول کشور برای “احیا”، تراز دریاچه در حدود ۱۲۷۰ متر و حجم آب دریاچه در حدود یک میلیارد مترمکعب، یعنی تقریبا در همان وضعیت سال ۱۳۹۳ است که بدترین وضع دریاچه در طول تاریخ بوده است. توضیح این که تراز اکولوژیک یا طبیعی دریاچه حدود ۱۲۷۴ متر از سطح دریاهای آزاد با حجم حدود چهارده میلیارد متر مکعب است.
نسخههایی با هزینههای نجومی اما بیثمر یا بسیار مشکوک در حصول نتیجه، در حالی برای دریاچهی اورمیه پیچیده شده که بر سر همهی راههای طبیعی ورود آب به آن دهها سد ساختهاند و سدهای دیگری هم در حال ساخت هستند. طرح سه هزار و پانصد میلیارد تومانی (به قیمت امروز، دوازده هزار میلیارد تومانیِ) انتقال آب از زاب که گفته بودند سالانه ششصد و پنجاه میلیون مترمکعب آب را منتقل خواهد کرد، به ایراد فنی – اجرایی خورده و فعلا با توان سیصد میلیون مترمکعبی افتتاح شده است.
البته نه رقم سیصد، و نه ششصدوپنجاه میلیون متر مکعب، برای دریاچهای که سالانه حداقل سهونیم میلیارد مترمکعب آب نیاز دارد، چارهساز نخواهد بود. از همه بدتر این که طرح انتقال آب از ارس در حالی آغاز شده که گذشته از مغایر بودن با برنامههای اولیهی ستاد، قطعا با معضلهای چندی روبرو خواهد شد؛ نخست این که ایران تا به امروز به هیچ توافق مؤثری با ترکیه که سدهای عظیمی بر این رودخانه زده یا خواهد زد دست نیافته و با ارمنستان هم در زمینهی بهرهبرداری اصولی و پایدار از آب ارس موافقتنامهای ندارد.
دیگر این که برداشت آب برای انتقال به دریاچهی اورمیه در کنار برداشتهایی که ترکیه و ارمنستان از این رودخانه خواهند کرد، آسیب جدی به صدها کیلومتر زیستبوم کرانرودی ارس وارد میسازد. همچنین، به احتمال زیاد انتقال آب از رودخانهی ارس، به علت دامن زدن به تقاضا، بیشتر صرف توسعهی کمّی کشاورزی و مصرفهای دیگر خواهد شد. اشکال دیگر این که در حوزهی دیپلماسی آب، ما با اجرای طرحهای برداشت از آبهای مشترک بدون مشارکت دادن همسایگان در تصمیمگیریها، عملا حق اعتراض خودمان را نسبت به اقدامهای مشابهی که کشورهای همسایه انجام میدهند، سلب میکنیم.
پروژهی احیای دریاچهی اورمیه همانگونه که مدافعان “احیای اکولوژیک” در نخستین نشستهای ستاد در در زمستان سال ۱۳۹۲ و بهار ۱۳۹۳ گفته بودند، با عملیات سازهای و انتقال آب به جایی نمیرسد. در واقع این پروژه تاکنون صددرصد شکست خورده و فقط برای پیمانکاران و مدیران طرح موفقیتهای مالیِ عظیم در پی داشته است.
* لازم به ذکر است که در تمام این یادداشت بر اساس اینکه املای صحیح مرکز استان آذربایجان غربی «اورمیه» است، از این واژه استفاده شده است.
۴۷۴۷