با شروع جنگ عراق و ایران، مبارزان ایرانی نیز از این پوشش در مناطق جنگی استفاده کردند. کاربردهای عملی مختلفی داشت: کرم ضد آفتاب برای سر و صورت، دستمال برای تمیز کردن عرق، حوله برای خشک کردن دست ها و صورت آغشته به آب، ماسک برای جلوگیری از ورود گرد و غبار صحرا به ریه ها، میز غذا. چفیه در آن زمان هیچ اهمیتی جز فواید عملی و معمول یک موقعیت جنگی، عمدتاً در مناطق گرفتار یا بیابانی و خشک جنوب غربی ایران نداشت.
در اواسط جنگ که این پوشش بسیار مورد استفاده قرار گرفت، کم کم به نمادی از جنگ تبدیل شد که عمدتاً توسط بسیج رزمنده و داوطلب معرفی شد. چفیه در نقاشیها، فیلمها، طرحهای گرافیکی، تصاویر و دیگر تصاویر/موقعیتهای مربوط به جنگ، هویتی جدا از علایق عملیاش در جنگ داشت: هویت سربازانی شجاع و فداکار که به فدا کردن جان خود معتقد بودند.
پس از جنگ، دیگر موقعیت رزمی درخشان و کاربردی وجود نداشت، اما جنبه هویتی آن باقی ماند و به ویژه در شکوه رسمی، استفاده های تبلیغاتی فراوانی برای نشان دادن تاکید بر ادامه سربازان حتی پس از آن انجام شد. دوران جنگ. این اتفاق افتاد و کم کم این ماجرا به عرصه سیاست و قدرت هم رسید. افسران و رهبران یکی پس از دیگری برای نشان دادن وفاداری به آرمان شهدا و سربازان ایثارگر، گهگاه از چفیه استفاده می کردند. اما حوزه پیچیده سیاست ربطی چندانی به فضای بی حاصل سربازانی نداشت که خالصانه و ساده جان خود را فدای آرمان های خود کردند. بدهی، رشوه، لابی، غارت، فساد اخلاقی، مالی و سازمانی و ده ها جنایت دیگر با پتانسیل سیاسی فراوان زیر پوشش نمادین چفیه پنهان شده است. کم کم چفیه دیگر کاری از بابت شهدا و جانبازان و ایثارگران جنگ تحمیلی با افکار عمومی نداشت. مردم دیده اند که جوانی در حال دزدی از بانکدار، جویای اجاره، مدیر دروغگو، مسئول بی شرف و… است که هر از گاهی روسری به گردن می بندد و با شعارهای ساده انگارانه از سادگی و محبوبیت و عملاً متفاوت می گوید. جو آشکار است.
این ماجرای اخیر از سفر خانوادگی یک مقام خانوادگی به ترکیه که حالا قصد خرید سیسمونی یا هر شغل دیگری در اواسط ماه رمضان دارد، تنها نمونه کوچکی از رویهای است که سالها در حال توسعه است. افشای این ماجرا البته به وضوح ریشه در اختلافات جناح درونی دارد و به منظور بالا بردن انگشت شست و حتی پاکسازی سیاسی صورت گرفته است و بیش از عشق علی، کینه معاویه و شاید گروه پشت آن خود افشاگران داستان های دیگری هم هستند که داستان های متفاوتی دارند.
چفیه، مانند بسیاری از پدیده های پیرامونی، در ابتدا ابزاری کاربردی و بدون احساس دلبستگی بود. سپس به نمادی از دفاع و ایثار تبدیل شد و ماهیت نمادین آن به تدریج تغییر کرد و برای عموم مردم به نمادی از سنگر قدرت تبدیل شد تا آن را معقولانه و صادقانه برای پذیرش باطنی پر از درگیری زیبا کند. با شعار و زبان و شعار. چفیه دیگر قصد ندارد صورت خود را با نقاط آشکاری مانند آفتاب و گرد و غبار کویر بپوشاند. جلد آن اکنون به چهره های پنهان اختصاص دارد.