قرار ترک تعقیب قانون آیین دادرسی کیفری ماده

قرار ترک تعقیب قانون آیین دادرسی کیفری ماده

قرار ترک تعقیب، تصمیمی قضایی است که به شاکی این اختیار را می دهد تا در جرایم قابل گذشت و پیش از صدور کیفرخواست، از تعقیب کیفری متهم صرف نظر کند و منجر به توقف رسیدگی به پرونده می شود. این قرار که مستند به ماده ۷۹ قانون آیین دادرسی کیفری است، نقش مهمی در تسهیل فرآیند دادرسی، کاهش حجم پرونده ها و اعطای حق اختیار به شاکی در موارد خاص ایفا می کند.

در نظام حقوقی کیفری ایران، قرارهای قضایی نقش بنیادینی در تعیین سرنوشت پرونده ها و حقوق طرفین دعوا دارند. این تصمیمات، که در مراحل مختلف تحقیقات و دادرسی صادر می شوند، می توانند مسیر یک پرونده را به کلی دگرگون کنند. از جمله این قرارها، «قرار ترک تعقیب» است که با توجه به مبنای قانونی آن در ماده ۷۹ قانون آیین دادرسی کیفری، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. شناخت دقیق این قرار، شرایط صدور، آثار حقوقی و تفاوت های آن با سایر قرارهای مشابه، برای هر فردی که به نحوی با دعاوی کیفری سروکار دارد، اعم از شاکی، متهم، وکلای دادگستری و دانشجویان حقوق، ضروری است. این مقاله به تفصیل به بررسی ابعاد گوناگون این قرار قضایی خواهد پرداخت تا ابهامات موجود در این زمینه را برطرف سازد و درک عمیق تری از سازوکار آن در نظام قضایی کشورمان ارائه دهد.

مفهوم قرار ترک تعقیب: تعریفی جامع و کاربردی

در حقوق کیفری، قرار به تصمیمات دادگاه یا دادسرا اطلاق می شود که جنبه ماهوی نداشته و صرفاً در جریان رسیدگی یا تحقیقات مقدماتی صادر می شوند. این تصمیمات قضایی بر خلاف حکم، به اصل دعوا خاتمه نمی دهند بلکه وضعیت پرونده را در یک مقطع خاص تعیین می کنند. «ترک تعقیب» به معنای صرف نظر کردن از پیگیری و ادامه دادن فرآیند کیفری علیه متهم است. بنابراین، «قرار ترک تعقیب» به تصمیم دادسرا اشاره دارد که به موجب آن، با درخواست شاکی، تعقیب کیفری متهم متوقف می شود و تحقیقات ادامه پیدا نمی کند.

این قرار در سلسله مراتب قرارهای قضایی، یکی از قرارهای نهایی دادسرا محسوب می شود که به معنای پایان یافتن موقت یا دائم (در صورت عدم درخواست مجدد) تحقیقات مقدماتی و عدم ارجاع پرونده به دادگاه است. هدف و فلسفه وجودی این قرار، در چند جنبه قابل تحلیل است:

  • کاهش بار محاکم: با توقف تعقیب در جرائم کم اهمیت و قابل گذشت، از حجم پرونده های ورودی به دادگاه ها کاسته می شود.
  • اعطای اختیار به شاکی: این قرار به شاکی این حق را می دهد که در جرائم خاص، نقش فعالتری در سرنوشت پرونده خود ایفا کند و در صورت تمایل، از ادامه پیگیری منصرف شود.
  • فرصت برای حل و فصل مسالمت آمیز: می تواند فرصتی برای متهم و شاکی فراهم کند تا اختلافات خود را خارج از فرآیند قضایی و به صورت مسالمت آمیز حل و فصل نمایند.

این قرار، با وجود اینکه به طور مستقیم به برائت یا محکومیت متهم نمی انجامد، اما از حیث عملی، پیامدهای مهمی برای طرفین دعوا به دنبال دارد و به همین دلیل، شناخت دقیق آن از اهمیت بالایی برخوردار است.

ماده ۷۹ قانون آیین دادرسی کیفری: تحلیل جزء به جزء

مبنای قانونی قرار ترک تعقیب، ماده ۷۹ قانون آیین دادرسی کیفری جمهوری اسلامی ایران است. متن کامل این ماده قانونی به شرح زیر می باشد:

«در جرائم قابل گذشت، شاکی می تواند تا قبل از صدور کیفرخواست درخواست ترک تعقیب کند. در این صورت، دادستان قرار ترک تعقیب صادر می کند. شاکی می تواند تعقیب مجدد متهم را فقط برای یک بار تا یک سال از تاریخ صدور قرار ترک تعقیب درخواست کند.»

تفسیر بند به بند این ماده، ابعاد مختلف این قرار را روشن می سازد:

در جرائم قابل گذشت

این عبارت، مهم ترین شرط ماهوی برای صدور قرار ترک تعقیب است. «جرائم قابل گذشت» به جرائمی اطلاق می شود که تعقیب کیفری آن ها، با شکایت شاکی شروع و با گذشت او متوقف می شود. این جرائم معمولاً ماهیت خصوصی تری دارند و جنبه عمومی جرم در آن ها کم رنگ تر است. ماده ۱۰۴ قانون مجازات اسلامی و برخی قوانین خاص، مصادیق این جرائم را مشخص کرده اند. برای مثال، اکثر جرائم توهین، افترا، ضرب و جرح عمدی که موجب نقص عضو یا منافع نشود، جزو جرائم قابل گذشت محسوب می شوند. در مقابل، جرائم «غیرقابل گذشت» حتی با گذشت شاکی نیز به دلیل داشتن جنبه عمومی، تعقیب و رسیدگی می شوند (مانند قتل عمد).

شاکی می تواند

این بخش از ماده، بر اختیار و حق شاکی در درخواست ترک تعقیب تأکید دارد. این یک حق است و نه تکلیف. دادستان نمی تواند بدون درخواست شاکی، قرار ترک تعقیب صادر کند و متقابلاً شاکی نیز ملزم به درخواست آن نیست. این امر، نقش محوری شاکی را در جرائم قابل گذشت برجسته می سازد.

تا قبل از صدور کیفرخواست

این شرط، محدودیت زمانی برای درخواست ترک تعقیب را مشخص می کند. کیفرخواست، سندی است که پس از پایان تحقیقات مقدماتی در دادسرا و در صورت احراز کفایت دلایل برای انتساب جرم به متهم، توسط دادستان صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال می شود. بنابراین، درخواست ترک تعقیب فقط در مرحله تحقیقات مقدماتی و تا زمانی که پرونده در دادسرا قرار دارد، امکان پذیر است. پس از صدور کیفرخواست و ارسال پرونده به دادگاه، دادستان دیگر نمی تواند قرار ترک تعقیب صادر کند.

درخواست ترک تعقیب کند

برای اعمال این حق، شاکی باید به صراحت درخواست خود مبنی بر ترک تعقیب متهم را به دادسرا اعلام کند. این درخواست می تواند به صورت کتبی یا شفاهی (که باید در صورت مجلس درج شود) باشد. اهمیت صراحت در درخواست، از آن جهت است که دادستان باید اطمینان حاصل کند که شاکی با آگاهی کامل و اراده آزاد، قصد صرف نظر از ادامه تعقیب را دارد.

در این صورت، دادستان قرار ترک تعقیب صادر می کند

این جمله بیانگر ماهیت تکلیفی صدور قرار برای دادستان است. به این معنا که اگر تمامی شرایط فوق (قابل گذشت بودن جرم، درخواست شاکی و زمان قبل از صدور کیفرخواست) محقق شود، دادستان مکلف به صدور قرار ترک تعقیب است و در این زمینه اختیاری ندارد. این امر نشان دهنده احترام قانونگذار به حق شاکی در جرائم قابل گذشت است.

شاکی می تواند تعقیب مجدد متهم را فقط برای یک بار تا یک سال از تاریخ صدور قرار ترک تعقیب درخواست کند

این بخش از ماده، به حق عدول از قرار ترک تعقیب و درخواست از سرگیری تعقیب اشاره دارد. این امکان برای شاکی فراهم شده است که اگر پس از ترک تعقیب، بنا به دلایلی تصمیم به ادامه پیگیری پرونده گرفت، بتواند این کار را انجام دهد. اما این حق دارای دو محدودیت مهم است: «فقط برای یک بار» به این معنا که شاکی فقط یک بار می تواند از این حق استفاده کند و اگر برای بار دوم درخواست ترک تعقیب کرد، دیگر امکان تعقیب مجدد وجود نخواهد داشت. همچنین، محدودیت «تا یک سال از تاریخ صدور قرار» مهلت زمانی مشخصی را تعیین می کند که شاکی در این بازه زمانی می تواند درخواست تعقیب مجدد را ارائه دهد. پس از انقضای این مهلت، حق تعقیب مجدد ساقط خواهد شد.

شرایط و ارکان ضروری برای صدور قرار ترک تعقیب

همانطور که از تحلیل ماده ۷۹ قانون آیین دادرسی کیفری برمی آید، صدور قرار ترک تعقیب مستلزم وجود شرایط و ارکان خاصی است که عدم وجود هر یک از آن ها، مانع از صدور این قرار خواهد شد. این شرایط عبارتند از:

۱. قابل گذشت بودن جرم

این مهم ترین و بنیادی ترین شرط برای صدور قرار ترک تعقیب است. جرم مورد نظر باید جزو جرائمی باشد که قانونگذار آن را قابل گذشت اعلام کرده است.

تعریف جرم قابل گذشت و غیرقابل گذشت

  • جرم قابل گذشت: جرائمی هستند که تعقیب کیفری آن ها موکول به شکایت شاکی خصوصی است و با گذشت او، تعقیب، دادرسی یا اجرای مجازات متوقف می شود. این جرائم معمولاً دارای جنبه خصوصی قوی تر و جنبه عمومی ضعیف تر هستند.
  • جرم غیرقابل گذشت: جرائمی هستند که تعقیب و رسیدگی به آن ها حتی بدون شکایت شاکی خصوصی نیز آغاز شده و با گذشت او نیز متوقف نمی شود، زیرا دارای جنبه عمومی قوی هستند و نظم و امنیت جامعه را بر هم می زنند.

راه تشخیص جرائم قابل گذشت

اصل در قوانین جزایی ایران، غیرقابل گذشت بودن جرائم است؛ مگر اینکه قانونگذار به صراحت خلاف آن را تصریح کرده باشد. مهم ترین منبع برای تشخیص جرائم قابل گذشت، ماده ۱۰۴ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) است که فهرستی از جرائم قابل گذشت را ارائه می دهد. علاوه بر این ماده، برخی از قوانین خاص نیز ممکن است جرائمی را قابل گذشت اعلام کرده باشند. مراجعه به وکیل متخصص کیفری در این زمینه برای تشخیص دقیق عنوان مجرمانه و قابل گذشت بودن آن ضروری است.

تفاوت اثر گذشت در جرائم قابل گذشت و غیرقابل گذشت

در جرائم قابل گذشت، گذشت شاکی به معنای زایل شدن حق تعقیب و مجازات است. اما در جرائم غیرقابل گذشت، حتی با گذشت شاکی، دادسرا و دادگاه موظف به ادامه رسیدگی و تعیین تکلیف جنبه عمومی جرم هستند. برای مثال، در جرم قتل عمد (که غیرقابل گذشت است)، اگر اولیای دم از قصاص قاتل گذشت کنند، جنبه خصوصی جرم منتفی می شود، اما دادگاه به دلیل جنبه عمومی، متهم را به حبس تعزیری (۳ تا ۱۰ سال) محکوم خواهد کرد.

۲. درخواست صریح شاکی

همانطور که اشاره شد، قرار ترک تعقیب به صورت خودکار صادر نمی شود و نیازمند تقاضای فعال از سوی شاکی است.

نحوه ابراز درخواست

شاکی باید به صراحت و با اراده آزاد، درخواست ترک تعقیب را اعلام کند. این درخواست می تواند کتبی باشد که به پرونده ضمیمه می شود، یا شفاهی باشد که در این صورت باید اظهارات شاکی در صورت مجلس تحقیقات مقدماتی ثبت و به امضای او برسد. درخواست مبهم یا کلی، مبنای کافی برای صدور قرار ترک تعقیب نخواهد بود.

آیا امکان انصراف از درخواست قبل از صدور قرار وجود دارد؟

پیش از آنکه دادستان قرار ترک تعقیب را صادر کند، شاکی می تواند از درخواست خود انصراف دهد. اما پس از صدور قرار، به دلیل قطعی بودن آن، دیگر امکان اعتراض یا انصراف وجود ندارد و تنها راه، استفاده از حق درخواست تعقیب مجدد در مهلت مقرر است.

۳. زمان درخواست: قبل از صدور کیفرخواست

این شرط ماهیت زمانی دارد و بسیار حائز اهمیت است.

توضیح مراحل تحقیقات مقدماتی و نقش دادسرا

مرحله تحقیقات مقدماتی در دادسرا، شامل جمع آوری ادله، بازجویی از متهم، شنیدن اظهارات شاکی و شهود و انجام هرگونه تحقیقی است که برای کشف حقیقت لازم است. این مرحله تحت نظارت دادستان و توسط بازپرس یا دادیار انجام می شود. پس از تکمیل تحقیقات، اگر دلایل کافی برای انتساب جرم به متهم وجود داشته باشد، دادسرا اقدام به صدور کیفرخواست می کند.

چرا پس از صدور کیفرخواست امکان ترک تعقیب نیست؟

صدور کیفرخواست به منزله پایان وظایف دادسرا در زمینه تعقیب و شروع مرحله رسیدگی در دادگاه است. با صدور کیفرخواست، صلاحیت رسیدگی به پرونده از دادسرا به دادگاه منتقل می شود. بنابراین، در این مرحله، دادستان دیگر اختیاری برای صدور قرار ترک تعقیب ندارد، زیرا پرونده از ید او خارج شده است.

۴. مرجع صالح برای صدور قرار

مرجع صالح برای صدور قرار ترک تعقیب، دادسرا و دادستان است. این قرار از جمله قرارهای ارفاقی است که در مرحله تحقیقات مقدماتی صادر می شود و ارتباطی به دادگاه ندارد. دادستان، به عنوان رئیس دادسرا، و یا دادیار یا بازپرسی که با دستور او پرونده را رسیدگی می کند، پس از احراز شرایط، مکلف به صدور این قرار است.

تفاوت های کلیدی قرار ترک تعقیب با قرارهای مشابه

در نظام آیین دادرسی کیفری، قرارهای متعددی وجود دارند که هر یک شرایط و آثار خاص خود را دارند. قرار ترک تعقیب اغلب با قرارهای «منع تعقیب» و «موقوفی تعقیب» اشتباه گرفته می شود، در حالی که تفاوت های بنیادینی با آن ها دارد.

مقایسه با قرار منع تعقیب

قرار منع تعقیب زمانی صادر می شود که دادسرا پس از تحقیقات مقدماتی، به این نتیجه برسد که جرم اصلاً واقع نشده است، یا متهم مرتکب جرم نشده است، یا دلایل کافی برای انتساب جرم به متهم وجود ندارد، یا عمل ارتکابی جرم نیست.

  • شرایط صدور: عدم وقوع جرم، عدم کفایت ادله اثبات جرم، عدم انتساب جرم به متهم.
  • مبنای صدور: تصمیم دادستان یا بازپرس بر اساس نتایج تحقیقات و ارزیابی ادله، بدون نیاز به درخواست شاکی. این قرار حتی در جرائم غیرقابل گذشت نیز می تواند صادر شود.
  • آثار و پیامدها: منع تعقیب به معنای عدم تعقیب کیفری متهم است. این قرار قابل اعتراض است و شاکی می تواند به آن اعتراض کند. در صورت قطعی شدن، اصل بر این است که پرونده مختومه می شود، مگر اینکه دلایل جدید و کشف نشده ای یافت شود.

مقایسه با قرار موقوفی تعقیب

قرار موقوفی تعقیب زمانی صادر می شود که تعقیب کیفری به دلایل قانونی و خارج از ارزیابی ادله جرم، دیگر امکان پذیر نباشد.

  • شرایط صدور: فوت متهم، گذشت شاکی در جرائم قابل گذشت (که بعد از صدور کیفرخواست باشد)، شمول مرور زمان، عفو عمومی، نسخ مجازات قانونی.
  • مبنای صدور: وجود موانع قانونی برای ادامه تعقیب، فارغ از صحت یا سقم اتهام.
  • آثار و تفاوت در قابلیت تعقیب مجدد: در اغلب موارد، موقوفی تعقیب به معنای پایان قطعی پرونده است و امکان تعقیب مجدد وجود ندارد (مانند فوت متهم). این قرار نیز قابل اعتراض است.

برای درک بهتر تفاوت ها، جدول زیر به مقایسه این سه قرار می پردازد:

فاکتور مقایسه قرار ترک تعقیب قرار منع تعقیب قرار موقوفی تعقیب
مبنای صدور درخواست صریح شاکی عدم کفایت دلایل / عدم وقوع جرم / جرم نبودن عمل موانع قانونی (فوت، مرور زمان، عفو، گذشت شاکی در جرایم قابل گذشت بعد از کیفرخواست)
شرایط اصلی جرم قابل گذشت، قبل از کیفرخواست، درخواست شاکی عدم وجود عنصر قانونی/مادی/معنوی جرم یا دلایل کافی زوال شرایط تعقیب قانونی (نه اثبات بی گناهی)
مرجع صادرکننده دادسرا (دادستان/بازپرس) دادسرا (دادستان/بازپرس) دادسرا (دادستان/بازپرس)
قابلیت اعتراض غیرقابل اعتراض (شاکی فقط حق تعقیب مجدد دارد) قابل اعتراض (توسط شاکی) قابل اعتراض (توسط شاکی)
امکان تعقیب مجدد فقط یک بار و تا یک سال با درخواست شاکی در صورت کشف دلایل جدید در اغلب موارد خیر (مانند فوت متهم)
وضعیت جنبه عمومی جرم در جرائم قابل گذشت، جنبه عمومی وجود ندارد. بستگی به نوع جرم دارد (می تواند در جرائم غیرقابل گذشت هم صادر شود). بستگی به نوع جرم و علت موقوفی دارد.

آثار و پیامدهای حقوقی صدور قرار ترک تعقیب

صدور قرار ترک تعقیب، همانند هر تصمیم قضایی دیگر، دارای آثار و پیامدهای حقوقی مشخصی است که هم بر متهم و هم بر شاکی تأثیرگذار است. آگاهی از این آثار، برای طرفین دعوا حائز اهمیت فراوانی است.

۱. توقف رسیدگی و عدم تعقیب کیفری متهم

مهمترین اثر فوری قرار ترک تعقیب، توقف کامل تحقیقات مقدماتی و عدم ادامه تعقیب کیفری متهم در آن پرونده است. به این معنا که دادسرا از ادامه پیگیری جرم منصرف شده و پرونده را به دادگاه ارسال نمی کند. این توقف به منزله پایان یافتن رسیدگی کیفری در آن مرحله است و تا زمانی که شاکی مجدداً درخواست تعقیب نکند، متهم از تعقیب کیفری مصون خواهد ماند. لازم به ذکر است که این توقف صرفاً ناظر بر جنبه کیفری موضوع است و مانع از آن نمی شود که شاکی یا هر فرد متضرر دیگری، در صورت لزوم، دعوای حقوقی خود را برای مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم در مراجع حقوقی مطرح کند.

۲. عدم قابلیت اعتراض و تجدیدنظرخواهی

یکی از ویژگی های خاص قرار ترک تعقیب، قطعی بودن آن و عدم قابلیت اعتراض یا تجدیدنظرخواهی از سوی طرفین دعوا است. برخلاف بسیاری از قرارهای دیگر دادسرا (مانند قرار منع تعقیب یا قرار جلب به دادرسی) که شاکی یا متهم می توانند به آن ها اعتراض کنند، قرار ترک تعقیب به دلیل اینکه به درخواست شاکی و با اختیار او صادر می شود، غیرقابل اعتراض تلقی می گردد. رویه قضایی نیز بر این امر صحه گذاشته است. این بدان معناست که شاکی نمی تواند پس از درخواست خود و صدور قرار، از آن پشیمان شده و به آن اعتراض کند. تنها راهکار قانونی برای شاکی که پس از صدور این قرار از تصمیم خود عدول کرده است، استفاده از حق درخواست تعقیب مجدد متهم است که در ماده ۷۹ پیش بینی شده است.

۳. اثر بر پرونده های متعدد (در صورت وجود)

اگر متهم درگیر چندین پرونده کیفری باشد، صدور قرار ترک تعقیب در یک پرونده خاص، تنها بر همان پرونده تأثیر می گذارد و به دیگر پرونده ها سرایت نمی کند. به عنوان مثال، اگر فردی به اتهام توهین (قابل گذشت) و کلاهبرداری (غیرقابل گذشت) تحت تعقیب باشد و شاکی در خصوص اتهام توهین، درخواست ترک تعقیب کند، این قرار فقط موجب توقف رسیدگی به اتهام توهین می شود و رسیدگی به اتهام کلاهبرداری همچنان ادامه خواهد یافت. اصل شخصی بودن مجازات ها و قرارهای قضایی، مانع از تسری آثار یک قرار به پرونده های دیگر می شود.

امکان عدول از قرار ترک تعقیب و درخواست تعقیب مجدد

با وجود اینکه قرار ترک تعقیب غیرقابل اعتراض است، اما قانونگذار در ماده ۷۹ قانون آیین دادرسی کیفری، راهکاری را برای شاکی پیش بینی کرده است تا در صورت پشیمانی از تصمیم خود، بتواند تعقیب کیفری متهم را از سر بگیرد. این حق، «درخواست تعقیب مجدد» نام دارد.

۱. شرایط و مهلت درخواست تعقیب مجدد

ماده ۷۹ به صراحت بیان می دارد: شاکی می تواند تعقیب مجدد متهم را فقط برای یک بار تا یک سال از تاریخ صدور قرار ترک تعقیب درخواست کند.

  • «فقط برای یک بار»: این شرط بیانگر محدودیت کمی برای اعمال این حق است. شاکی فقط یک بار می تواند پس از صدور قرار ترک تعقیب، درخواست تعقیب مجدد کند. اگر پس از این درخواست و از سرگیری تعقیب، شاکی مجدداً درخواست ترک تعقیب کند، دیگر امکان درخواست تعقیب مجدد برای بار دوم وجود نخواهد داشت. این محدودیت برای جلوگیری از سوءاستفاده احتمالی از این حق و ایجاد بلاتکلیفی برای متهم در نظر گرفته شده است.
  • «تا یک سال از تاریخ صدور قرار ترک تعقیب»: این عبارت، مهلت زمانی مشخصی را برای اعمال حق درخواست تعقیب مجدد تعیین می کند. شاکی باید ظرف یک سال از تاریخی که قرار ترک تعقیب صادر و به او ابلاغ شده است، درخواست خود را ارائه دهد. ملاک محاسبه این یک سال، تاریخ صدور قرار است و نه تاریخ ابلاغ آن، هرچند ابلاغ برای اطلاع شاکی از شروع مهلت اهمیت دارد. پس از انقضای این مهلت یک ساله، حق درخواست تعقیب مجدد به طور کامل ساقط می شود و پرونده برای همیشه مختومه خواهد شد.

۲. آثار درخواست مجدد

چنانچه شاکی در مهلت مقرر و برای یک بار، درخواست تعقیب مجدد متهم را به دادسرا ارائه دهد، آثار زیر مترتب خواهد شد:

  • از سرگیری تحقیقات و فرآیند دادرسی: با درخواست مجدد شاکی، دادسرا مکلف است که تحقیقات مقدماتی را از سر بگیرد و فرآیند دادرسی را ادامه دهد. پرونده مجدداً در جریان رسیدگی قرار می گیرد و مراحل قانونی خود را طی خواهد کرد.
  • امکان صدور کیفرخواست: پس از از سرگیری تحقیقات، در صورتی که دلایل کافی برای انتساب جرم به متهم احراز شود، دادسرا می تواند اقدام به صدور کیفرخواست و ارسال پرونده به دادگاه برای رسیدگی ماهوی کند.

۳. چه مواردی باعث عدم امکان تعقیب مجدد می شوند؟

در موارد زیر، امکان درخواست تعقیب مجدد وجود نخواهد داشت و قرار ترک تعقیب به صورت قطعی و دائمی خواهد بود:

  • گذشت مهلت یک ساله: اگر شاکی پس از گذشت یک سال از تاریخ صدور قرار ترک تعقیب، درخواست تعقیب مجدد کند، این درخواست پذیرفته نخواهد شد.
  • درخواست بیش از یک بار: همانطور که ذکر شد، شاکی فقط یک بار می تواند از حق تعقیب مجدد استفاده کند. اگر پس از یک بار درخواست و از سرگیری تعقیب، دوباره پرونده به هر دلیلی (مثلاً با درخواست مجدد شاکی) با قرار ترک تعقیب مواجه شود، دیگر امکان درخواست مجدد برای بار دوم وجود ندارد.
  • شمول مرور زمان: اگر در فاصله صدور قرار ترک تعقیب و درخواست مجدد، مهلت مرور زمان تعقیب جرم منقضی شده باشد، حتی با درخواست شاکی نیز امکان تعقیب مجدد وجود نخواهد داشت و قرار موقوفی تعقیب صادر خواهد شد.

نکات مهم و عملی برای شاکی و متهم

آگاهی از نکات حقوقی و عملی مرتبط با قرار ترک تعقیب، می تواند به طرفین دعوا کمک کند تا تصمیمات آگاهانه تری اتخاذ کرده و از حقوق خود به نحو مطلوب تری دفاع کنند.

توصیه هایی برای شاکی

  • مشورت با وکیل قبل از درخواست: پیش از هرگونه اقدامی برای درخواست ترک تعقیب، حتماً با یک وکیل متخصص کیفری مشورت کنید. وکیل می تواند شما را از تمامی پیامدهای حقوقی این قرار، از جمله عدم قابلیت اعتراض و محدودیت های تعقیب مجدد، مطلع سازد.
  • آگاهی از پیامدهای حقوقی و عدم قابلیت اعتراض: در نظر داشته باشید که درخواست ترک تعقیب، یک تصمیم قطعی است و پس از صدور قرار، امکان اعتراض به آن وجود ندارد. پشیمانی بعدی، تنها با شرایط خاصی (درخواست تعقیب مجدد) قابل جبران است.
  • ملاحظات در خصوص مهلت یک ساله تعقیب مجدد: اگر احتمال می دهید که ممکن است در آینده از تصمیم خود مبنی بر ترک تعقیب پشیمان شوید، مهلت یک ساله برای درخواست تعقیب مجدد را مد نظر داشته باشید و در صورت نیاز، پیش از انقضای این مهلت اقدام کنید. فراموش نکنید که این حق فقط برای یک بار است.
  • تفکیک گذشت از ترک تعقیب: توجه داشته باشید که درخواست ترک تعقیب، با گذشت شاکی متفاوت است. گذشت شاکی در جرایم قابل گذشت، به طور کلی حق تعقیب را از بین می برد و قابل عدول نیست. اما ترک تعقیب، صرفاً یک توقف موقت است که امکان بازگشت از آن (با شرایط خاص) وجود دارد.

توصیه هایی برای متهم

  • حقوق متهم پس از صدور قرار: پس از صدور قرار ترک تعقیب، متهم تا زمانی که شاکی مجدداً درخواست تعقیب نکند، از تعقیب کیفری معاف است. این قرار سابقه کیفری برای متهم ایجاد نمی کند.
  • امکان استفاده از این قرار برای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات: گاهی اوقات، درخواست ترک تعقیب می تواند نتیجه مذاکرات موفق بین شاکی و متهم برای جبران خسارت یا عذرخواهی باشد. متهم می تواند از این فرصت برای حل و فصل اختلافات خود با شاکی و جلوگیری از ادامه فرآیند قضایی بهره برداری کند.
  • پیگیری وضعیت پرونده: حتی پس از صدور قرار ترک تعقیب، متهم باید وضعیت پرونده را پیگیری کند تا از عدم درخواست تعقیب مجدد در مهلت یک ساله اطمینان حاصل نماید.

آگاهی کامل از جزئیات ماده ۷۹ قانون آیین دادرسی کیفری و مشورت با متخصصان حقوقی، قبل از هرگونه تصمیم گیری، به شاکی و متهم در حفظ حقوق و منافعشان کمک شایانی می کند. عدم اطلاع از این نکات می تواند منجر به از دست رفتن فرصت ها یا تحمیل پیامدهای ناخواسته شود.

انتقادات و چالش های حقوقی پیرامون ماده ۷۹ ق.آ.د.ک.

ماده ۷۹ قانون آیین دادرسی کیفری، با وجود کارکردهای مثبت خود در نظام حقوقی ایران، همواره مورد بحث و تحلیل حقوقدانان بوده و انتقاداتی نیز بر آن وارد شده است. این انتقادات، بیشتر ناظر بر مبانی نظری و تناسب آن با اصول کلی آیین دادرسی کیفری است.

بررسی دیدگاه های حقوقدانان (دکترین) در مورد ماده ۷۹

برخی از حقوقدانان، وجود قرار ترک تعقیب را مغایر با اصل قانونی بودن تعقیب و الزامی بودن آن (اصل تعقیب) می دانند. طبق این اصل، مقامات قضایی مکلفند به محض اطلاع از وقوع جرم، بدون هیچ گونه قید و شرطی اقدام به تعقیب متهم نمایند و اراده شاکی نباید در این امر دخیل باشد. از سوی دیگر، عده ای دیگر معتقدند که این ماده، در راستای اصول جدید آیین دادرسی کیفری و با هدف اعطای نقش پررنگ تر به بزه دیده در جرائم قابل گذشت و کاهش مداخله دولت در امور خصوصی، طراحی شده است.

دیدگاه دیگر، به موقتی بودن این قرار و امکان عدول از آن اشاره دارد. برخی معتقدند که این موقتی بودن و امکان درخواست مجدد، می تواند به نوعی سوءاستفاده از سیستم قضایی منجر شود و متهم را در بلاتکلیفی قرار دهد. با این حال، محدودیت «فقط برای یک بار» و «مهلت یک ساله»، تا حدودی این نگرانی را مرتفع می سازد.

ایراد منافات با اصل قانونی بودن یا الزامی بودن تعقیب و پاسخ به آن

یکی از اصلی ترین انتقاداتی که به ماده ۷۹ وارد می شود، همان ایراد منافات با اصل قانونی بودن یا الزامی بودن تعقیب است. مدافعان این دیدگاه استدلال می کنند که تعقیب کیفری، وظیفه حاکمیتی و عمومی است و نباید به اختیار و اراده شاکی وابسته باشد. آنها می گویند که این ماده، به شاکی این اجازه را می دهد که در سرنوشت یک پرونده کیفری دخالت کند، که این امر با ماهیت عمومی دادگستری در تعارض است.

اما در پاسخ به این انتقاد، می توان گفت که ماده ۷۹ صرفاً در خصوص «جرائم قابل گذشت» اعمال می شود. در این دسته از جرائم، قانونگذار خود از ابتدا جنبه عمومی جرم را بسیار ضعیف یا منتفی در نظر گرفته و نقش اراده شاکی را حیاتی دانسته است. این جرائم، ذاتاً به گونه ای هستند که اگر شاکی از حق خود بگذرد یا از تعقیب صرف نظر کند، منافع عمومی به صورت جدی تهدید نمی شود. بنابراین، دخالت اراده شاکی در این موارد، نه تنها منافاتی با اصل قانونی بودن تعقیب ندارد، بلکه در راستای ماهیت این دسته از جرائم است.

سوابق قانونی ترک تعقیب (تبصره ۱ ماده ۱۷۷ قانون ۱۳۷۸)

هرچند قرار ترک تعقیب به شکل فعلی آن در ماده ۷۹ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ جدید است، اما پیشینه آن را می توان در تبصره ۱ ماده ۱۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۷۸ جستجو کرد. در آن قانون، «قرار ترک محاکمه» پیش بینی شده بود که توسط قاضی دادگاه صادر می شد و نه دادستان. تفاوت های اساسی بین این دو قرار وجود دارد:

  • مقام صادرکننده: در قانون سابق، قاضی دادگاه، اما در قانون فعلی، دادستان.
  • مرحله صدور: در قانون سابق، در مرحله محاکمه (پس از کیفرخواست)، اما در قانون فعلی، در مرحله تحقیقات مقدماتی (قبل از کیفرخواست).
  • نام قرار: «ترک محاکمه» در گذشته و «ترک تعقیب» در حال حاضر.

این تغییرات نشان دهنده تکامل رویکرد قانونگذار نسبت به نقش شاکی و مراحل دادرسی است. در قانون فعلی، این اختیار در مرحله مقدماتی به دادستان و با درخواست شاکی اعطا شده تا ضمن حفظ حقوق شاکی، از ورود پرونده های قابل حل به مراحل پیچیده تر دادرسی نیز جلوگیری شود.

پیشنهادات برای بهبود یا اصلاح ماده

برخی پیشنهادها برای بهبود ماده ۷۹ شامل مواردی نظیر شفاف سازی بیشتر در خصوص نحوه ابراز درخواست شاکی، یا بررسی امکان تعدیل مهلت یک ساله برای درخواست مجدد در شرایط خاص است. با این حال، ساختار فعلی ماده، به نظر می رسد تا حدود زیادی تعادل لازم را میان حقوق شاکی، متهم و منافع عمومی برقرار کرده است.

نتیجه گیری

قرار ترک تعقیب، به عنوان یکی از تصمیمات مهم قضایی در نظام حقوقی ایران، نقشی محوری در مدیریت پرونده های کیفری و حفظ حقوق طرفین دعوا ایفا می کند. این قرار که بر مبنای ماده ۷۹ قانون آیین دادرسی کیفری استوار است، به شاکی در جرائم قابل گذشت این اختیار را می دهد تا پیش از صدور کیفرخواست، از تعقیب کیفری متهم صرف نظر کند، که این امر به توقف موقت رسیدگی منجر می شود.

شناخت دقیق شرایط صدور این قرار، شامل قابل گذشت بودن جرم، درخواست صریح شاکی و محدودیت زمانی «قبل از صدور کیفرخواست»، برای تمامی افراد درگیر با دعاوی کیفری ضروری است. همچنین، آگاهی از تفاوت های بنیادین آن با قرارهای مشابه مانند منع تعقیب و موقوفی تعقیب، از بروز اشتباهات حقوقی جلوگیری می کند. در حالی که این قرار غیرقابل اعتراض است، قانونگذار راهکار «درخواست تعقیب مجدد» را برای شاکی پیش بینی کرده است، مشروط بر اینکه این درخواست «فقط برای یک بار» و «تا یک سال از تاریخ صدور قرار» ارائه شود. در نهایت، با وجود برخی انتقادات دکترین حقوقی، ماده ۷۹ در چارچوب جرائم قابل گذشت، تعادلی هوشمندانه بین اصل قانونی بودن تعقیب و اختیارات شاکی برقرار کرده و به کاهش بار سیستم قضایی و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات کمک می کند.

با توجه به پیچیدگی های حقوقی و اهمیت پیامدهای ناشی از قرارهای قضایی، همواره توصیه می شود قبل از هرگونه اقدام یا تصمیم گیری در خصوص «قرار ترک تعقیب قانون آیین دادرسی کیفری ماده»، از مشاوره تخصصی وکلا و کارشناسان حقوقی بهره مند شوید تا از حقوق خود به بهترین نحو دفاع کرده و از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری نمایید.

دکمه بازگشت به بالا