اما در زمانی که آمریکا و اروپا با تداوم رفتار خصومت آمیز خود، سرمایه گذاری بر روی ضد انقلاب ورشکسته و فاقد اعتبار را در دستورکار دارند، عقل حکم می کند که تقویت رویکرد نگاه به شرق در اولویت برنامه های ایران قرار گیرد.
– در اجرای مفاد سند چشم انداز به عنوان راهبرد کلان کشور، ایران باید به جایگاه نخست علمی، اقتصادی و فن آوری در منطقه جنوب غرب آسیا رسیده و در این روند می بایست با کشورهای بزرگ و نهادهای منطقه ای همکاری کرده و بخشی از منافع خود را در این چارچوب تعریف کند. از این بابت، قدرت های آسیائی و نهادهای اقتصادی و سیاسی این قاره دارای اولویت هستند.
– در میان کشورهایی که فاقد انگیزه های سلطه طلبانه بوده و با اتخاذ سیاست های مستقل، در مقاطع سخت بخصوص دوره تحریم، در کنار ایران بوده اند، دو کشور روسیه و چین قرار دارند و تقویت روابط با این کشورها، تهدیدهای کشورهای حامی نظام یک قطبی را تبدیل به فرصت می کند.
– امروز مراحل دستیابی به پیشرفت صنعتی در جهان با تقاضای شدید انرژی همراه است و عملا بیشترین رشد تقاضای انرژی در جهان، متعلق به آسیاست. پیش بینی می شود، با روندهای جاری، تقاضای نفت خام در جهان در سال 2025 به بیش از 110 میلیون بشکه در روز برسد که تقاضای جدیدی در حد 25 تا 30 میلیون بشکه در روز را نشان می دهد. ایران به دلیل خصومت کشورهای غربی نمی تواند به بازارهای سنتی انرژی در آمریکا و اروپا دلبسته باشد و به همین دلیل در سال های گذشته، سهم صادرات نفت ایران به آسیا افزایش پیدا کرده و چین بزرگترین خریدار انرژی های فسیلی از ایران بوده است.
– جمهوری اسلامی ایران در مسیر پیشرفت اقتصادی و صنعتی به فناوری نوین نیاز دارد و برای رسیدن به این مقصود نمی تواند به غرب اتکا کند؛ بنابراین، با توجه به روابط دوستانه و رو به رشد ایران و آسیا، کشورهای این قاره، شرایط مناسبی را دارند و چین می تواند در این مسیر یک انتخاب درست برای ایران باشد.
– ایران به عنوان پلی بین آسیا با اروپا و آفریقا شناخته شده و برای چین که به دنبال ایجاد تنوع و تکثر در مسیرهای ترانزیتی است، اهمیت دارد. با توجه به جنگ اوکراین و تضعیف موقعیت کریدورهای شرق به غرب، نقش ویژه ایران در حمل و نقل شمال به جنوب و شرق به غرب مضاعف شده است. چین برای ایجاد جاده ابریشم جدید و اجرای پروژه «یک کمربند- یک راه» نمی تواند فاقد نگاه راهبردی به جمهوری اسلامی ایران باشد.
– امروز چین از یک قدرت شرقی فاصله گرفته و به یک قدرت آسیائی و حتی اُوراسیائی تبدیل شده است. این کشور در جغرافیای سیاسی، فقط یک کشور شرقی و یا یک قدرت دریائی نیست، بلکه یک کشور فراشرقی با قدرت قاره ای محسوب می شود. چین مصمم به تقویت رویکرد نگاه به غرب (از منظر جغرافیایی) و حضور فعال در آسیاست، همانگونه که ایران، تقویت همکاری با آسیا را در برنامه دارد.
– پکن در مسیر رویکرد نگاه به غرب و برای دستیابی به ظرفیت های اقتصادی جدید، چهل و هشت میلیارد دلار در بندر گوادر در پاکستان سرمایه گذاری کرده است. گستردگی حجم سرمایه گذاری چین در تاسیسات و زیرساخت های بندری و حتی خطوط ریلی و هوایی پاکستان، برگرفته از رویکرد نگاه به غرب است. چین به بازار بزرگ آسیا بخصوص در ایران نظر دارد، ایران نیز به حضور در بازار بزرگ چین، برای افزایش صادرات غیرنفتی می اندیشد. در این شرایط است که توسعه همکاری چین با ایران به عنوان یک موضوع راهبردی، معنا پیدا می کند.
در مجموع تقویت روابط با چین و سفر رئیسجمهور به پکن که نمایش اراده سیاسی دوکشور برای تقویت مناسبات راهبردی است؛ میتواند فرصت های خوبی برای تحقق شاخص های سند چشم انداز ایجاد کند. در این سفر موافقتنامه و تفاهمنامه های متعددی برای توسعه همکاریهای اقتصادی در بخشهای تجارت، انرژی، کشاورزی، گردشگری و معادن امضا و زمینه اجرای سند ۲۵ ساله راهبردی ایران و چین فراهم شد. از این پس باید با جدیت و اهتمام به دنبال عملیاتی سازی مفاد این توافقات بود. در عین حال باید از اقدامات غیرضروری تبلیغی که انتظارات مردم را بالا می برد و همچنین موجب افزایش فشار آمریکا بر چین می شود،پرهیز کرد و هوشمندانه، از دستاوردهای این سفر بهره برداری کرد.
خواندن این مطلب 3 دقیقه زمان میبرد