جناب دادستان سازمان بازرسی کل کشور و کمیسیون اصل نود مجلس!! البته شما در مجامع بین المللی فوتبال از دعوای قراردادی سرمربی سابق تیم ملی فوتبال موسوم به پرونده ویلموتس مطلع شده اید و همچنین از میزان خسارت ناشی از قرارداد مطلع شده اید. ، این فاجعه ملی با توجه به سوابق مربی مذکور و مبلغ قراردادهای قبلی وی.. چیزی جز بی کفایتی برخی از مدیران وقت ورزش به سرکردگی رئیس وقت فدراسیون فوتبال نبود. ملت اسمش را می بیند، او دوباره در رأس هرم فوتبال کشور است!
علاوه بر مقررات حاکم بر رویه حل و فصل مسائل مالی ارائه شده در چارت سازمانی فدراسیون جهانی فوتبال، برخی از قوانین کیفری نیز ضرورت بررسی این پرونده را مد نظر قرار داده و دلایل اعطای خسارت بزرگی مانند سیستم را توضیح می دهد. مسئولیت هر چند با توجه به اتفاقات اخیر به نظر می رسد که این بی کفایتی مانند برخی اختلاس ها باید فراموش شود.
اکنون بر اساس وظایف سازمان بازرسی کل کشور، وظایف تعیین شده برای کمیسیون اصل 90 و نیز وظایف دادستان و آیین نامه کیفری حاکم بر رفتار و فعالیت مدیران و مسئولانی که به نحوی با کشور. حداقل اقدامات لازم، تحلیل و بررسی نحوه انعقاد چنین قراردادی و تخصیص وجوهی است که قبل از این قرارداد به بودجه و خزانه تخصیص داده شده است. همانطور که برخی از کارشناسان شناخته شده فوتبال و برخی حقوقدانان کشور تشخیص داده اند، انعقاد چنین قراردادی با مربی مذکور با هیچ منطقی مطابقت نداشته و بدون شک تعریف چنین مبلغی در قرارداد ویلموتس ملک آشکار دولتی است. سوء استفاده
ممکن است برخی با رد این نظریه و دفاع از عملکرد مهدی تاج به آیین نامه و اساسنامه فیفا مراجعه کنند که بدون توجه به میزان پول و نحوه نتیجه گیری می توان با همین مقررات پاسخ این عدم توجیه را داد. قرارداد این مرد بسیار فاجعه بار است. که حتی تعلیق فوتبال ملی را به دلیل دخالت فیفا در این پرونده توجیه می کند، این امر در پاسخ به افرادی که دخالت دولت در پرونده مذکور را مغایر با قوانین فیفا می دانند، ضروری است، گفت: مفاد انضباطی فیفا در بند پ ماده 3 ، مقامات فدراسیون فوتبال را تحت این مقررات که در بند 1 ماده 12 و ماده 19 قانون اساسی فیفا در مورد بخش های جمعی و افراد مشمول قوانین فوق الذکر نیز معرفی شده است، پوشش می دهد. اعضای فیفا باید مشکلات و مسائل خود را به طور مستقل حل کنند و تحت تأثیر شخص ثالث قرار نگیرند، بنابراین با توجه به مستندات موجود دو معیار برای رسیدگی به پرونده در مراجع قضایی فیفا وجود دارد، اول، طرفین به دعوی به عنوان اعضای فیفا شناخته می شوند که در مبحث تعاریف اساسنامه فیفا در بند 18 بعد از بازیکنان / مربیان / باشگاه و غیره. تعریف، به اصطلاح «ذینفعان» به معنای یک شخص است. ، موسسه یا سازمانی که عضو است. این فیفا یا یک فدراسیون نیست، منافع و ارتباطات مشترکی با فیفا دارد که به طور خاص شامل باشگاه ها، بازیکنان، مربیان و لیگ های حرفه ای می شود، بنابراین تعریف دپارتمان های جمعی فیفا که مستقیماً با فوتبال تعریف و شناسایی شده اند شرط اساسی و ضروری است. ارتباط مستقیم این در مورد بازی فوتبال است. ثانیاً، بند 19 استقلال اعضا را تعریف می کند: هر عضو باید در اداره امور خود مستقل باشد و تحت تأثیر هیچ شخص ثالث یا سازمانی قرار نگیرد (عبارت “غیر ضروری” بار قانونی دارد که قابل تفسیر است) و بندهای 53 و 52 نیز معرفی شده است. نهادهای قضایی فیفا و کمیته انضباطی، مقررات انضباطی فیفا را ملاک تصمیم گیری می دانند. ماده 2 مقررات انضباطی دامنه این قوانین را محدود می کند. آیین نامه کلیه بازی ها و مسابقات و ماده 3 محدوده مقررات را شامل فدراسیون ها، موسسات و غیره می داند. ماده 4 مربوط به رفتاری است که جرم و جرم محسوب می شود و ماده 6 به مجازات ها می پردازد. به عنوان مثال عدم حضور مجرمان از رختکن / توبیخ / مشغله و غیره. بخش دوم آیین نامه به تعریف و مصادیق جرایم می پردازد که در مواد 11 تا 18 نمونه هایی از این گونه جرائم آمده است: رفتار توهین آمیز، نقض بازی جوانمردانه، تبعیض، بی نظمی، سوء رفتار در رقابت و ماده 21. به جعل و تقلب اطلاق می شود که در چنین حالتی اگر بازیکن یا مسئولی اقدام به جعل کارت بازی و غیره کند. فدراسیون شخص مربوطه باید این مجازات را متحمل شود. با این توصیف آنچه ناشی از اقدام و رفتار مدیران فوتبال کشور است قابل بررسی است، ربطی به آیین نامه فیفا ندارد، زیرا با وجود صریح بودن قاعده مذکور، ماهیت مقررات فیفا فقط قابل بررسی است. زمانی اعمال می شود که سوال مورد نظر و اختلاف مستقیماً به مسائل مربوط به فوتبال مرتبط باشد و نه به اقدامات مدیران فوتبال. بحث بر این است که حتی اگر نیاز به حل مسائل اساسی فوتبال باشد، شخص ثالثی حق ورود به این موضوع را دارد و چه ضرورتی مهمتر از سرقت میلیاردها تومان از بیت المال!! .
در بحث تعیین مسئولیت و تکلیف مدیران دو فرض را می توان در نظر گرفت به این معنا که مدیران نهادها و دستگاه های عمومی اعم از دولتی و غیردولتی دارای دو نوع مسئولیت هستند که یکی از آنها وظایف و تکالیف است. اتحادیه صنفی که اساساً مربوط به گروهی است که رهبری میکنند، قصور و تقصیر در انجام این وظیفه را در قالب تخلف انتظامی یا اداری تعریف میکنیم، اما شکل دیگر وظیفه او مشخص و تحت تأثیر وظایف ذاتی و ذاتی است. اختیارات مدیر در گروهی که او رهبری می کند، اما شکل کلی وظایف نامیده می شود. بنابراین با توجه به صلاحیت مراجع قضایی تعریف شده در بندهای 52 و 53 قانون اساسی فیفا که در بندهای 11 تا 18 قانون انضباطی نیز تصریح شده است، تخلفات مدیران فدراسیون در انعقاد قرارداد مذکور هیچ ارتباطی ندارد. با آن. با مدیریت نامناسب مدیران فوتبال به معنای تخلف انضباطی-اداری فقط در این قسمت از قانون مجازات اسلامی، قانون مسئولیت مدنی و قانون رسیدگی به تخلفات اداری و غیره. نقش در قرارداد با ویلموتس. بنابراین در صورتی که بر اساس اصول حقوق کیفری در این قسمت عدم صداقت مدیران فدراسیون فوتبال محرز شود، کلیه اشخاص شرکت کننده در قرارداد با رعایت مفاد فصول 12 و 13 قانون مجازات اسلامی هدایت می شوند. (مواد 606-597 حسب مورد) به جبران خسارات وارده و با فرض عدم عادلانه نبودن رفتار محکوم می شوند و انعقاد چنین عقد شرم آور ناشی از بی احتیاطی و بی احتیاطی وی نسبت به احکام انتساب و تنظیم بوده است. مسئولیت مدنی، تخلفات اداری، جبران خسارت حداقل بازخوردی است که باید در نظر گرفته شود.
در این راستا مرجع نظارتی سازمان بازرسی کل کشور وظایفی دارد که عبارتند از: در صورت لزوم بازرسی های فوق العاده انجام دهید مقام معظم رهبری یا برای سفارش رئیس قوه قضائیه یا درخواست رئيس جمهور یا کمیسیون اصل 90 اساسنامه شورای اسلامی یا به درخواست وزیر یا مأمور دستگاههای اجرایی ذیربط. سازمان بازرسی کل کشور موظف است در مورد مؤسسات غیردولتی دریافت کننده کمک دولتی تخلفات را به وزیر مربوطه و در مورد تخلفات اداری و مالی در مؤسسات و واحدهای قضایی به رئیس قوه قضائیه گزارش دهد. قانون اساسی 90 باید نتیجه بازرسی را به کمیسیون اعلام کند که پس از ارزیابی مبالغی که اتحادیه فوتبال انگلیس از دولت وام گرفته است، کمترین واکنش ناظران ورود به ویلموتس باشد. در مورد و تعیین گناه و تخلف از طرفین مسئول چنین قراردادی.
وکیل-شیراز