آموزش ساخت وسایل باربی با وسایل دور ریختنی و ساخت کاناپ
ابرقهرمان دختر در انیمیشنهای جدید، به لحاظ بصری و ویژگیهای اخلاقی تفاوتی با پرنسسهای دیزنی و باربی ندارد. تنها تفاوت این است که این دختر نوجوان برای نجات دنیا از جلد دختربچه مدرسهای خارج و تبدیل به ابرقهرمان میشود. انتخاب محصول فراغتی و فرهنگی مناسب، مسئولیتی که این روزها به وظائف دیگر والدین اضافه شده است.
والدین آگاه هم به لزوم تماشای کارتون و انیمیشن برای کودکان خود واقف هستند، و هم میدانند هر محصولی از این دست را باید قبل از تماشا توسط فرزندان بشناسند و با وجوه مثبت و منفی آن آشنا بشوند. بررسی انیمیشنها از لحاظ محتوای کلامی و بصری اولین قدم است. اما واقعیت این است که انیمیشنها معمولا لایههای پنهان و آثاری در این در لایهها از جهت تربیتی دارند که برای آگاهی از آن باید مهارت و دانشی اضافهتر کسب کرد.
در این گفتگو، فاطمه مقیمخان کارشناس علوم تربیتی و متخصص حوزه انیمیشن با محوریت خرید لباس دختر کفشدوزکی یکی از انیمیشنهای دخترانه و پرمخاطب سالهای اخیر این حوزه، تاثیر بازنمایی ابرقهرمانهای دختر انیمیشنها بر روی دختران به خصوص در سنین بلوغ را بررسی کرده است. موضوع ابرقهرمان در انیمیشنها و تاثیر آن کودک از موضوعاتی است که خوب است اهمیت آن برای والدینی که دغدغه انتخاب محصول نمایشی مناسب را برای فرزندان خود دارند، مشخص بشود.
ابرقهرمان به چه معناست و این شخصیتها از چه زمانی به انیمیشنهای مطرح وارد شدند؟
ابرقهرمانها شخصیتهای قهرمانی در انیمیشن یا فیلمها هستند که نیروی خارقالعاده و فوقبشری دارند. ابرقهرمان از این نیروی خود برای نجات دنیا و کمک به مردم استفاده میکند. در سالهای اخیر موج انیمیشنهای ابرقهرمانی شدت بیشتری گرفته است. در دهه هشتاد شمسی انیمیشنهایی با موضوع ابرقهرمانی اکثرا دارای شخصیتهای اصلی پسر و مرد بودند. این نوع درگیری، مواجهه ما با نیمی از جمعیت یعنی دختران را با موضوع ابرقهرمان کاهش میداد.
عمدتا اگر برای دخترها شخصیت قهرمانی در انیمیشنها بازنمایی میشد و به عنوان الگو معرفی میشد شخصیتهایی مثل باربی و یا پرنسسهای دیزنی بودند. در مقابل مردعنکبوتی، ، بتمن و حتی بنتن همگی پسر بودند. اینها شخصیتهای فعال، اثرگذار و پیشبرنده بودند درحالی که شخصیتهای دختر فعال اجتماعی نبودند و بازنمایی آنها درباره نیازهای عاطفی خودشان بود. شخصیتهایی مهربان، خوش قلب و زیبا که ویژگیهای ظاهری و پوشش زنانه خاصی هم داشتند و همیشه منتظر مردی بودند که بیاید و او را خوشبخت کند.
به نظر نمیآید توجه به این ویژگیهای ظاهری زنانه در انیمیشنهای اخیر و حتی در آنهایی که شخصیت اصلی دختر است تفاوتی کرده باشد.
تفاوت این انیمیشنها با دستهای که در سالهای اخیر تولید شده است این است که ابرقهرمان دیگر هردوجنس را دربر میگیرد. یکی از انیمیشنهای بسیار معروفی که بین کودکان دبستانی طرفدار زیادی دارد انیمیشن «دختر کفشدوزکی» است که به اسم «ماجراجویی در پاریس» هم شناخته میشود. قسمتهای مختلف این انیمیشن چندسالی است که ساخته میشود و هر اکران آن با استقبال زیادی روبهرو میشود. دختر کفشدوزکی یک ابرقهرمان زن است.
با این حال نکته قابل توجه درباره آن این است که همانطور که گفتید، به لحاظ بصری و ویژگیهای اخلاقی تفاوتی با پرنسسهای دیزنی و باربی ندارد. تنها تفاوتی که دارد این است که این دختر نوجوان برای نجات دنیا از جلد دختربچه مدرسهای خارج و تبدیل به ابرقهرمان میشود. حتی در جنجگو بودن و مبارزه کردن هم کلیشههای جنسیتی دخترانه را دارد. این شخصیت با تمام این ویژگیها باز هم در انتظار این است که پسر کفشدوزکی به او ابراز علاقه کند و با هم رابطه عاطفی برقرار کنند. یعنی تمام این ویژگیها مشابه انیمیشنهای قدیمی است؛ اما شخصیت دختر علاوه بر کلیشههای جنسیتی، مبارز، جنجگو و ناجی دنیا هم هست.
به نظر شما چرا انیمیشنها به این سمت رفتند که قهرمان یا ابرقهرمان دختر هم به عنوان شخصیت اصلی تولید کنند؟
به نظر میرسد علت پیدا شدن شخصیتهایی مثل دختر کفشدوزکی در انیمیشنها تاثیرگذاری جنبشهای فمینیستی نسبت به بازنمایی شخصیت زنان و دختران در رسانه مثل اعتراض به عروسکهای باربی باشد. زمانی که اندام، رنگ پوست و مو و اقلام همراه عروسک آمریکایی باربی اعتراضهای زیادی در حد جنبشهای زنانه و طرفدار حقوق کودکان شد. خانوادههای زیادی معتقد بودند باربی به دختران آنها یاد میدهد که فقط وقتی کمر باریکی چند اینچی و موی بلوند دارند و همیشه در حال استفاده از لوازم آرایش و انتخاب لباسهای متفاوت هستند، زیبا هستند.
حالا در ظاهر کاراکترهایی طراحی شده که اندکی دغدغه اجتماعی دارد. شاید واضح دنبال ست کردن لباس و آرایش نباشند اما در ظاهر تفاوتی با باربی ندارند. قالب شخصیت ابرقهرمانهایی از این دست، هنوز زن و دختری است که حتی در اندام هم کلیشههای مانکنی دارد و دنبال ارتباط با جنس مخالف است.این انیمیشن کاملا کودکانه ساخته شده است. شخصیت انیمیشن در سنین نوجوانی است اما مخاطب آن سنین دبستان است و آن هم اوایل دبستان. باید گفت به لحاظ کیفیت داستان و اتفاقات روایی که میافتد داستان حتی مناسب سنین اوایل دبستان است.
حالا که بازنمایی شخصیتها در انیمیشنهایی از جنس دختر کفشدوزکی پیچیدهتر از گذشته شده است، تاثیر این دست شخصیتها بر روی دختران خردسال و نوجوان چگونه است؟
به نظر من تاثیرگذاری این دست انیمیشنها از باربی و پرنسسهای دیزنی عمیقتر است. از دلایل مخرب بودن این تاثیر این است که در آثاری مثل دختر کفشدوزکی همانطور که گفتم مخاطب کودک است اما شخصت اصلی نوجوان است. این تصویر برای کودکان دبستانی ترسیم آینده آنها در نوجوانی است. آیندهای که در آن به عنوان یک دختر حتی فعال و مبارز باید بدن بینقص و جذابی داشته باشند و درگیر روابط عاطفی با جنس مخالف باشند. یعنی وقتی ابرقهرمان و شخصیت محبوب آنها در کودکی این تصویر باشد، پس در بزرگسالی به سمت رسیدن به آن حرکت میکنند.
حتی در انیمیشنهای دوران قبل مثل سفیدبرفی، زیبای خفته و سیندرلا که زنان و دختران منفعل و فقط به دنبال خواستههای خودشان به تصویر کشیده میشدند، این شخصیتها در سن نوجوانی نبودند و شخصیت بالغ و بزرگسال بودند. مخاطب این انیمیشنها کودکانی بودند که سیندرلا و سفیدبرفی را برای آینده دور خود ترسیم میکردند. اما در سبک انیمیشنهای ابرقهرمانی این دوره، بازنمایی شخصیت فقط چندسال با مخاطب فاصله دارد و به این ترتیب ذهن مخاطب اینطور شکل میگیرد که بلافاصله بعد از پایان دوران دبستان باید به دختری شبیه دختر کفشدوزکی در اخلاق و رفتار و تفکر تبدیل بشود.
این انیمیشن وقتی در فرهنگی مثل فرهنگ جامعه ما که مدارس مختلط نیست و نوع پوشش دختران هم با فرهنگ غربی متفاوت است به همین شدت تاثیرگذار خواهد بود؟
تاثیرگذاری خواهد بود چون سازنده انیمیشن و کسانی که میتوانند از محبوبیت آن بازار خود را گرم کنند، فقط به نمایش آن بسنده نخواهند کرد. جدای از طرح دختر کفشدوزکی بر روی لوازمالتحریر و پوشاک، این روزها طرحهای انیمیشنهای موفق برای لوازم تولد هم تولید میشوند و حتی لباس مبدل آنها هم وجود دارد. حالا درباره همین انیمیشن دختر کفشدوزکی، لباس مبدل آن یک لباس براق، جذب و قرمز رنگ است و صرفا برای برجسته کردن جذابیتهای جنسی تولید شده است.
در مقابل شخصیت پسر همین انیمیشن یک لباس مشکی و ساده میپوشد. ما در اینجا نمادشناسی نمیکنیم بلکه از تاثیر جانبی روی آوردن بچهها به این دست انیمیشنها و تاثیری که حتی در ناخودآگاه آنها در سنین منتهی به بلوغ میگذارد صحبت میکنیم.
بسیاری از کودکان این روزها به دلایل مختلف در معرض بلوغ زودرس هستند. حالا ما انیمیشنی کودکانه را در اختیار او قرار میدهیم که از قضا شخصیت دختر تاثیرگذاری دارد اما به همان اندازه بر جذابیتهای جنسیاش حتی در نوع لباس پوشیدن هم تاکید میشود. آیا والدین این نگرانی را دارند و آیا مربیها و معلمین در مدارس از این تاثیرگذاری آگاه هستند؟ اینها سوالاتی است که باید به آن پاسخ داد.
در انیمیشنهای دوره قبل با وجود کلیشههای جنسیتی، ابزار مبدل این شخصیتها در اختیار بچهها نبود. مفاهیم جنسیتی هم نهفته و در حد تلاش برای به دست آوردن دل پسر پادشاه بود. اما در انیمیشنهای این دوره بسیار راحت نشان داده میشود که همه دختران در مدرسه با یک پسر ارتباط دارند.
همه آنها لباس و آرایش مد روز دارند و اندامشان بی نقص و کامل است. حتی گاهی یک شخصیت پسر که فقط ویژگی خوشتیپی دارد محور قرار میگیرد و همه این دختران تلاش میکنند تا دل او را به دست بیاورند و حتی در این راه روابط دوستی خود را با هم به هم بزنند. همه اینها تشدیدکننده بلوغ زودرس و جامعه هدف آن کودکان سنین دبستان است.
بهترین فروشگاه اینترنتی اسباب بازی فروشگاه میلی جون.