تعریف مهریه قانونی
مهریه یا صداق مالى است که به وسیله عقد ازدواج بطور متزلزل به ملکیت زن (همسر) در مى آید و با چهارچیز ملکیت آن مستقر مى شود:
- مرتد شدن شوهر به ارتداد فطرى
- مرگ شوهر
- نزدیکى
مرگ زن بنابه مشهور و این تملک براى زن ناشى از حکم شرع و قانون است. اساس مهریه در حقوق ایران مبتنى برسنت و مذهب است و نظیر آن را در حقوق غربى نمى توان یافت. رابطه مهر باتمکین زن را نمى توان با رابطه عوض و معوض در قراردادهاى مالى قیاس کرد. زن در برابر مهر، خود را نمى فروشد بلکه با مرد پیمانى مى بندد که اثر قهرى آن، التزام مرد به پرداخت مهر و تکلیف زن به تمکین اوست. به همین جهت است که فسخ و بطلان مهر، عقد نکاح را از بین نمى برد و زن را از انجام وظایفى که به عهده دارد، معاف نمى کند. ما در ابتدا مختصرا به بیان تعریف و ماهیت حقوقى مهریه قانونی از زبان وکیل طلاق مى پردازیم.
مهریه قانونی، تعریف و ماهیت حقوقى آن
در ماده 1087 قانون مدنى آمده است:
«مهر عبارت از مالى است که به مناسبت عقد نکاح، مرد ملزم به دادن آن به زن است.» الزام مربوط به تملیک مهر،ناشى از حکم قانون است و ریشه قراردادى ندارد. به همین جهت، سکوت دو طرف در عقد و حتى توافق بر این که زن مستحق مهر نباشد، نمى تواند تکلیف مرد را در این زمینه از بین ببرد.
درست است که انعقاد نکاح به تراضى طرفین است ولى آثار آن را زن و شوهر به وجودنمى آورند. همین که زن و مرد، با پیوندزناشویى موافقت کردند در وضع ویژه اى قرار مى گیرند که بناچار باید آثار و نتایج آن را متحمل شوند. بنابراین مهر، نوعى الزام قانونى است که بر مرد تحمیل مى شود و فقط زوجین مى توانند هنگام بستن عقد یا پس از آن، مقدار مهر را به تراضى معین سازند. (مواد 1080-1087قانون مدنى ).
اقسام مهریه
در فقه شیعه و قانون مدنى جمهورى اسلامى ایران از سه نوع مهر نام برده شده است:
- مهرالمسمى
- مهرالمثل
- مهرالمتعه
مهرالمسمی
مهریه اى است که میزان آن بهنگام عقدنکاح، معین و از آن نام برده شده است.
مهرالسنه
در لمعه آمده است: اگر مرد زن را به کتاب خدا وسنت پیغمبر«صلى الله علیه وآله» تزویج کند مهریه قانونی اوپانصد درهم است.
در شرح لمعه قیمت پانصد درهم را پنجاه دینار تعیین مى کند. در جاهاى دیگر آمده است که دینار برابر است با یک مثقال شرعى طلا. علت آنکه این مبلغ رامهرالسنه گویند این است که رسول خدا«صلى الله علیه وآله» این مبلغ را مهر زنان خود (دختر) خود قرار داده اند. مهرالمثل، اگر درنکاح دائم مهر ذکر نشود، نکاح، درست است و طرفین مى توانند پس از آن بین خود بصورتى، در مورد آن سازش کنند، و هرچه را خواستند معین نمایند و اگر پیش از تراضى در مورد مهر نزدیکى واقع شود،زن مستحق مهرالمثل است یعنى مهریه اى مثل مهریه قانونی زنان همشان وهمردیف او.
مهرالمثل در زبان حقوقى به مهرى گفته مى شود که مقدار آن، بارعایت حال زن از یث شرافت و سایرصفات و وضعیت او نسبت به اماثل واقران و اقارب و همچنین معمول محل وغیره در نظر گرفته شود.
ملامحسن فیض در مفاتیح الشرایع مى گوید:
«آنچه در مهرالمثل معتبر است، حال زن است در شرافت و زیبایى و عقل وبکارت و حسب و نسب و دارایى وکاردانى و حسن و نظایر اینها و از جمله عادت خویشاوندان او در آن شهر یانزدیک به آن شهر که با آن شهر در عادت وعرف تفاوتى نباشد….»
مهرالمتعه
در ماده 1093 قانون مدنى آمده است:
هرگاه مهر در عقد ذکر نشده باشد وشوهر قبل از نزدیکى و تعیین مهر زن خود را طلاق دهد، زن مستحق مهرالمتعه است و اگر بعد از آن دهد، مستحق مهرالمثل خواهد بود. در جامع عباسى آمده است : متعه (مهرالمتعه) آن است که اگر شوهر مالدار باشد، جامه اعلى (گرانبها) یا اسب که ده مثقال طلا ارزد، یاده مثقال طلا به او دهد، و اگر مفلس باشد، انگشترى طلا یا نقره، اگر متوسط الحال باشد پنج مثقال طلا.
معنى کلمه نحله
نحله در لغت به معنى بدهى و دین آمده است و همینطور به معنى بخشش وعطیه. راغب در کتاب مفردات مى گوید:به عقیده من این کلمه از ریشه نحل به معنى زنبور عسل آمده است، زیرا بخشش و عطیه شباهتى به کار زنبور عسل در دادن عسل دارد. در تفسیر عاملى، به نقل ازمجمع آمده است:
«چون مرد و زن در استفاده از یکدیگرشریک و مساوى هستند، خداوند براى زن بر مرد مهر قرار داده تا بخشش وعطیه اى باشد از خداوند نسبت به زن.»
در تفسیر عاملى به نقل از طبرى آمده است:
منظور از نحله یعنى مهر به طوربخشش الزامی. معنى این کلمه در آیه چنین است که: ازدواج نباید انجام شودمگر با مهر معین و ناگزیر.
خداوند متعال در سوره نساء آیه 4مى فرماید:
«واتوا النساء صدقاتهن نحله فان طبن لکم عن شى ء منه نفسا فکلوه هنیئا مریئا»و مهر زنان را در کمال رضایت و طیب خاطر به آنان بپردازید اگر چیزى از مهرخود را از روى رضا و خشنودى به شمابخشیدند از آن بر خوردار شوید که حلال و گواراست.
آیه فوق به دنبال بحثى درباره انتخاب همسر آمده و اشاره به یکى از حقوق مسلم زنان مى کند و تاکید مى نماید که مهر زنان را به طور کامل همانند یک بدهى بپردازید یعنى همان طور که درپرداخت سایر بدهیها مراقب هستید که ازآن چیزى کم نشود در مورد پرداخت مهرنیز باید همان حال را داشته باشید.
قران کریم در این جمله کوتاه به 3نکته اشاره کرده است. اولا” با نام صدقه «با ضم دال» یاد کرده است. نه با نام مهر، ازماده صداق است و بدان جهت به مهر،در مفردات غریب القرآن علت اینکه صداق را صدقه گفته اند این است که نشانه صدق ایمان است. دیگر اینکه باملحق کردن ضمیر «هن» به این کلمه مى خواهد بفرماید که مهریه قانونی به خود زن تعلق دارد نه به پدر و مادر. مهر، مزدبزرگ کردن و شیردادن و نان دادن به اونیست.
صداق یا صدقه گفته مى شود که نشانه راستین بودن علاقه مرد است. بعضى ازمفسران مانند صاحب کشاف به این نکته تصریح کرده اند. همچنانکه بنابه گفته راغب اصفهانى در مفردات غریب القرآن علت اینکه صدقه را صدقه گفته اند این است که نشانه صدق ایمان است. دیگر اینکه با ملحق کردن ضمیر «هن» به این کلمه مى خواهدبفرماید که مهریه به خود زن تعلق دارد نه به پدر و مادر. مهر، مزد بزرگ کردن وشیردادن و نان دادن به او نیست. سوم اینکه با کلمه «نحله» کاملا” تصریح مى کندکه مهر هیچ عنوانى جز عنوان تقدیمى وپیشکشى و عطیه و هدیه نیست.
این در حالیست که در جاهلیت رسم بر این بود که اگر کسى مى مرد، فرزندى که از همسرى دیگر مى بود و یا ولى میت سرمى رسید و همسر او را مانند اموالش به ارث مى گرفت و جامه اى بر سر اومى افکند. آنگاه یا او را با همان مهریه اول به همسرى خویش در مى آورد و یا وى رابا همان مهریه نخست در حباله نکاح دیگرى قرار مى داد و کابین او را از این شوهر جدید دریافت مى کرد. اسلام بانزول این آیه، چنین رسم سخیفى راممنوع ساخت.
همچنین آیه 20 سوره نساء، مؤید این مساله است:
«و ان اردتم استبدال زوج مکان زوج و آتیتم احداهن قنطارا، فلا تاخذوامنه شیئا اتاخذونه بهتانا و اثما مبینا»
اگر خواستید زنى را رها کرده و زنى دیگر به جاى او اختیار کنید و حال بسیارى مهر او کرده اید، البته نباید بازگیرید چیزى از مهر او، آیا بوسیله تهمت زدن به زن مهر او را مى گیرد و این گناهى آشکار است.
پیش از اسلام رسم بر این بود که اگرمى خواستند همسر سابق را طلاق گویندو ازدواج جدیدى کنند براى فرار ازپرداخت مهر، همسر خود را به اعمال منافى عفت متهم مى کردند و بر او سخت مى گرفتند تا حاضر شود و مهر خود را که معمولا قبلا دریافت مى شد، بپردازد وطلاق گیرد و همان مهر را براى همسر دوم خود قرار مى دادند، آیه بشدت از اینکارزشت جلوگیرى کرده و آن را موردنکوهش قرار مى دهد.
اقسام مهریه قانونی
همان طور که ذکر شد اقسام مهریه قانونی در روایات و کتب حقوقى برای استناد وکیل برای طلاق توافقی عبارتند از:
- مهرالسنه: مهرالسنه 500 درهم است که معادل 262 مثقال نقره خالص است. وجه تسمیه آن این است که پیامبراکرم «صلى الله علیه وآله» این مبلغ را مهریه قانونی صبیه و همسران خود قرار داده اند. درمنتهى الادب آمده است: آنچه بعد ازطلاق از به همسر مرد مى دهند ازقبیل پوشاک، خوراک… این مهر رامهرالمتعه گویند. به عبارتى هرگاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل ازآمیزش و تعیین مهر، همسر خود را طلاق دهد، زن مستحق مهرالمتعه مى شود.
- مهرالمثل: اگر در نکاح دائم، مهرذکر نشود نکاح درست است و طرفین مى توانند پس از آن بین خود به صورتى در مورد آن سازش و چیزى را معین کنندو اگر قبل از تراضى نسبت به آن، نزدیکى واقع شود، زن مستحق مهرالمثل است.
مقادیر و مصادیق مهریه قانونی
براى مهریه مقدار حداقل و حداکثرمعینى ذکر نشده بلکه هرقدر که طرفین برآن توافق کنند آن را مى توان مهریه قراردادولى روایات، حد مستحبى را مشخص مى نماید که بهتر است از مهرالسنه بیشترنباشد.
«و عن على بن الحسن بن فضال… ابى جعفر«علیه السلام» قال:الصداق ما تراضیا على قله اوکثره…).
على بن الحسن بن فضال از زراره ازابى جعفر روایت کرده که گفت: مهریه قانونی یاصداق چیزى است که هر دو نفر بر آن رضایت مى یابند کم باشد یا زیاد، به عبارت دیگر میزان مهریه حداکثر واقعى تعیین نشده است. عن على بن ابى بصیر عن عمر بن اذینه عن فضیل بن یسارعن ابى جعفر «علیه السلام» قال:الصداق ما تراضى علیه الناس قلیلا”کان او کثیرا فهوالصداق.
و از جمله على بن ابراهیم از پدرش ازابن ابى بصیر از عمر بن اذینه از فضیل بن یسار از ابى جعفر«علیه السلام» نقل کرده است: مهریه چیزى است که مردم (زن و شوهر)در آن توافق بر رضایت داشته باشند وفرقى نمى کند که کم باشد یا زیاد.
سقف مطالبه مهریه چقدر است ؟
در فصل ازدواج و ماده 22 آمده است که اگر مهریه بیش از 110 سکه باشد پرداخت آن مشروط به توانایی مالی زوج است. طبق این قانون ميزان مهريه متعارف 110 سكه بهار آزادي است كه مرد موظف است آن را پرداخت كند و وصول آن مشمول مقررات ماده 2 است، در صورتي كه مهريه سقف مذكور را رد كند، دادگاه تمكن مالي مرد را براي پرداخت بررسي ميكند و تصميم ميگيرد كه فرد زنداني شود يا خيریعنی فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است. با اين حال تمام كساني كه تمكن مالي پرداخت 110 سكه را نداشته باشند، به زندان ميروند. رعایت مقررات مربوط به به نرخ روز کماکان الزامی است.
آیا سقف مطالبه مهریه۱۱۰ سکه است؟
در اینجا سه حالت می توان متصور شد:
حالت اول
مهریه کمتر از ۱۱۰ سکه است: که در اینصورت باید تمامی مهریه پرداخت شود، درغیراینصورت برابر قانون رفتار خواهد شد. (مطابق ماده ۲ قانون محکومیت های مالی)
حالت دوم
مهریه دقیقاً ۱۱۰ سکه است: که مانند حالت اول باید تمامی مهریه پرداخت شود، در غیر اینصورت برابر قانون رفتار خواهد شد. (طبق ماده ۲ قانون محکومیت های مالی کسانی که برای پرداخت ۱۱۰ سکه اقدام نکنند، راهی زندان می گردند.)
حالت سوم
مهریه بیش از ۱۱۰ سکه تعیین شده است: که در این وضعیت، در ابتدا باید ۱۱۰ سکه مطابق قانون پرداخت گردد. (و در صورت امتناع از پرداخت، مطابق ماده۲ محکومیت های مالی زندان در انتظار فرد خاطی است) سپس دادگاه تمکن مالی فرد را بررسی کرده و مطابق وضعیت مالی و تمکن وی تصمیم گیری خواهد نمود.
ماده ۲۲ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی : هر کس محکوم به پرداخت مالی به دیگری شود چه به صورت استرداد عین یا قیمت یا مثل آن و یا ضرر و زیان ناشی از جرم یا دیه و آن را تادیه ننماید دادگاه او را الزام به تادیه نموده و چنانچه مالی از او در دسترس باشد آن را ضبط و به میزان محکومیت از مال ضبط شده استیفا می نماید در غیر این صورت بنا به تقاضای محکوم له ، ممتنع را در صورتی که معسر نباشد تا زمان تادیه حبس خواهد کرد .
(ماده ۲۲ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی ، تقاضای طلبکار در بازداشت کردن بدهکار تا زمان پرداخت و حصول برائت ذمه را به رسمیت شناخته است)
نکات مهم دعوای مطالبه مهریه
- در تعلق مهریه به زوجه بعد از انحلال نکاح در صورت عندالمطالبه بودن شبهه ای نیست. ولی در میزان مهریه ای که به زن تعلق خواهد گرفت نیاز به بررسی بیشتر مواد قانونی داریم.
- قانونگذار در اصلاح مواد مربوط به مطالبه مهریه از سوی زوجه در قانون حمایت از خانواده در سال 1391 به روند فزاینده ی پرونده ها و حبس های ناشی از عدم پرداخت مهریه از سوی زوج، خاتمه داد و با تعیین سقف برای مطالبه از سوی زوجه به نظام مند کردن این نهاد پرداخت.
- برای مطالبه مهریه از سوی زوجه در ابتدا باید توجه کرد میزان مهریه تعیین شده از سوی طرفین چه مقدار است. اگر میزان مهریه تعیین شده تا 110 سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد، قانونگذار نحوه وصول این میزان را در مواد آغازین معین کرده.
- لازم به ذکر است اثبات ملائت (دارا بودن) زوج از سوی زوجه تا سقف 110 سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن لازم نمی باشد.
- طبق ماده 1 قانون نحوی اجرای محکومیت های مالی: ” هر کس به موجب حکم دادگاه به دادن هر نوع مالی(مثلا مهریه) به دیگری محکوم شود و از اجرای حکم خودداری کند، هرگاه محکوم به عین معین باشد آن مال اخذ و به محکوم له تسلیم می شود و در صورتی که رد عین ممکن نباشد یا محکوم به عین معین نباشد، اموال محکوم علیه (زوج) با رعایت و مطابق و سایر مقررات مربوط،توقیف و از محل آن حسب مورد محکوم به یا مثل یا قیمت آن استیفاء می شود.
- طبق ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومی های مالی: مرجع اجرا کننده رای اعم از قسمت اجرای دادگاه صادرکننده اجرائیه یا مجری نیابت، مکلف است به تقاضای محکوم له از طرق پیش بینی شده در این قانون و نیز به هر نحو دیگر که قانونا ممکن باشد، نسبت به شناسایی اموال محکوم علیه و توقیف آن به میزان محکوم به اقدام کند.” و طبق تبصره این ماده: ” در موردی که محکوم به عین معین بوده و محکوم له شناسایی و تحویل آن را تقاضا کرده باشد نیز مرجع اجرا کننده رای مکلف به شناسایی و توقیف آن مال است.”
- در ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی قانونگذار ضمانت اجرای حبس را در نظر گرفته که طبق این ماده: گ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکمیا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه، ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود، دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود، مگر اینکه مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود.”
- اما چنانچه میزان مهریه بیش از 110 سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن تعیین شود، نحوه مطالبه آن تغییر پیدا خواهد کرد.
- در نتیجه زوجه برای مطالبه مهریه بیش از 110 سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باید ملائت( دارا بودن ) زوج را اثبات نماید و حتی در صورت اثبات ملائت زوج از سوی زوجه و عدم پرداخت مهر از سوی زوج که زوجه توانسته ملائتش را اثبات کند، ضمانت اجرای حبس اجرا نمی گردد و صرفا با معرفی مال( اعم از منقول یا غیرمنقول ) از طرف زوجه یا وکیل ایشان نسبت به توقیف آن از طرف مرجع قضایی اقدام خواهد شد.
- تمام احکامی که از سوی دادگاههای بدوی صادر میشود تنها زمانی قابل اجرا است که این احکام به قطعیت برسد.رسیدن به قطعیت حکم نیز معمولا به دو شکل و شیوه مشخص اتفاق میافتد.
الف: شکل اول این است که هر دو طرف حکم را میپذیرند و با نوشتن این جمله که «نسبت به حکم صادره اعتراضی ندارم و حق تجدیدنظرخواهی را از خودم سلب میکنم» موافقت خود را با حکم صادره اعلام میکنند.
ب: شکل دوم هم این است که با اعتراض یکی از طرفین پرونده و یا هر دو طرف نسبت به حکم صادرشده، پرونده برای بررسی مجدد به دادگاه تجدیدنظر ارسال میشود تا نسبت به اعتراض هر دو طرف پرونده رسیدگی گردد.
- واقعیت موجود در دادگاههای خانواده نشان میدهد که در اغلب موارد زنان و مردان حکم دادگاه بدوی درباره را نمیپذیرند و با اعتراض نسبت به این حکم، شانس خود را برای به دست آوردن رای مطلوب امتحان میکنند. علت این مساله هم کاملا روشن است. در اغلب موارد مردان نسبت به هر نوع تقسیطی اعتراض دارند و میخواهند تا حد ممکن پیشقسط و اقساط کمتری بپردازند.زنان هم که معمولا مسیری سخت و طولانی را برای به دست آوردن مهریه طی کردهاند همیشه میخواهند حاصل جنگ و گریز طولانی خود را با پیش قسطی چرب و نرمتر و اقساط ماهانه بیشتری دریافت کنند اما اگر مردی همان حکم دادگاه اولیه را بپذیرد و در زمان صدور حکم در زندان و یا در مرخصی باشد، با پرداخت مهریه، نیم عشر و هزینه دادرسی بلافاصه از زندان آزاد میشود و دیگر نیازی نیست تا منتظر قطعی شدن حکم بماند.
- مرحله تجدیدنظرخواهی برای اغلب مردانی که به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه در زندان به سر میبرند مرحلهای سخت و عذابآور است. طبق قانون هریک از طرفین میتوانند تا ۲۰ روز پس از ابلاغ حکم نسبت به آن تقاضای کنند. تقاضای تجدیدنظرخواهی هم اغلب به این شکل است که فرد تجدیدنظر خواه با ارائه دادخواستی جداگانه لایحه تجدیدنظرخواهی خود را به دادگاه ارائه میدهد.
- در مورد مهریه اغلب زنان با هدف آزار و اذیت همسر خود ارائه لایحه تجدیدنظرخواهی را معمولا به آخرین روز واگذار میکنند و به همین دلیل مرد مدت زمانی طولانیتر را در زندان میماند. البته درباره مردانی که در زندان حضور دارند، دادگاه معمولا صدور، تایپ و ابلاغ حکم را با سرعت بیشتری انجام میدهد اما برای زندانی یک روز هم یک روز است.
- بررسی پروندهها در دادگاه تجدیدنظر معمولا چندان طولانی نیست. پروندهای هم که در آن مرد زندانی باشد با سرعت بیشتری مورد رسیدگی قرار میگیرد. تجربه نشان داده معمولا دادگاه تجدیدنظر در صورت زندانی بودن مرد در حکم صادره مهریه تخفیف میدهد و پیشقسط و قسط را کم میکند. این اتفاق در صورتی رخ میدهد که زن دلایل قانعکنندهای را در رد دادخواست تجدیدنظرخواهی مرد به دادگاه ارائه نکند اما در صورتی که دلایل کافی از سوی زن به دادگاه ارائه شود وضعیت فرق میکند.
- دادگاه تجدیدنظر بعد از بررسی پرونده و صدور حکم، پرونده را به دادگاه بدوی میرساند. در این مرحله مرد و یا یکی از بستگان او میتوانند برای پرداخت مهریه اقدام و در قالب نامهای به دادگاه «تقاضای اجرای حکم» را مطرح کنند. دادگاه نیز با ارسال نامهای برای شعبه اجرای احکام قطعی شدن رای را تایید و پرداخت قسط را بدون مانع عنوان میکند. پرداختکننده مهریه علاوه بر پرداخت قسط اول باید نیم عشر را نیز پرداخت کند.
- ممکن است در صورت زیاد بودن نیم عشر اجرای احکام این مبلغ را نیز قسطی کند اما در اغلب موارد به دلیل اینکه این پول به طور مستقیم به خزانه دولت واریز میشود و دولت هم به سادگی از حق خودش نمیگذرد، این مبلغ به صورت نقد دریافت میشود. با پرداخت پیشقسط و قسط اول و نیم عشر و دیگر هزینهها همچون: هزینه دادرسی، اجرای احکام در اولین فرصت نامهای برای زندان مینویسد و در نامه عنوان میشود که زندانی مهریه با توجه به پرداخت اولین قسط و در موارد اندکی به دلیل گذشت شاکی در صورتی که به دلیل جرم دیگری در زندان حضور ندارد میتواند از زندان آزاد شود.
- این نامه با پیک مخصوص دادگاه بلافاصله برای زندان ارسال میشود و معمولا بعد از غروب آفتاب زندانی در صورتی که در داخل زندان جرمی مرتکب نشده باشد که مجازات داشته باشد از زندان آزاد میشود و به زندگی خود بازمیگردد.
- در تمامی احکام مالی مربوط به مهریه و نفقه این نکته ذکر میشود که در صورت عدم پرداخت مهریه یا نفقه از سوی مرد، با درخواست زن بار دیگر مرد بازداشت خواهد شد. معنی این جمله این است که مرد باید ماه به ماه و در تاریخی مشخص بدهی خود را پرداخت کند. اگر در پرداخت بدهی تاخیری رخ دهد اجرای احکام معمولا تا ده روز حکم جلب صادر نمیکند اما در قبال دریافت با تاخیر مهریه، به میزان قیمت سکه در همان روز یکبیستم از مرد جریمه میگیرد.
- بعد از ۱۰۰ روز نیز در صورتی که زن تقاضای جلب همسرش را مطرح کند، پرونده اجرای احکام به شعبه رسیدگی کننده ارسال و با بررسی پرونده توسط قاضی و موافقت او، اجرای احکام نیز دوباره حکم جلب تازهای صادر میکند.در چنین مواردی برخی از مردان که توانایی پرداخت مهریه را ندارند با مراجعه به قاضی پرونده از او میخواهند تا مثلا برای یک هفته به آنها مهلت دهند.
- در صورت موافقت، قاضی پرونده را تا مدتی که مهلت داده به اجرای احکام ارسال نمیکند و مرد میتواند بدهی خود را با تاخیر و البته جریمه بپردازد و دیگر ترس از حکم جلب را هم نداشته باشد
تفاوتهای مهریه عندالمطالبه و مهریه عندالاستطاعه
مهریه نشانه صداقت و صمیمیت مرد نسبت به همسرش است و سنتی پسندیده است که پیامبر اکرم (ص) نیز به آن عمل میکرده است، آنچه که در هنگام عقد به عنوان بدهی و دین بر گردن زوج قرار میگیرد تا به محض مطالبه زوجه پرداخت شود، به صورت عندالمطالبه است، اما شرطی هم میتواند با عنوان عندالاستطاعه جز شروط ضمن عقد باشد و دختر به اختیار میتواند با آن موافقت کند و آن را بپذیرد و یا مخالفت کند و نپذیرد.
در حقیقت مهریه نوعی تضمین مالی برای زندگی یک زن پس از طلاق و جدایی از شوهرش است، از آنجایی که حق طلاق به شکل قانونی با مردان است، زنان پس از جدایی بنا به هر دلیلی پشتوانه مالی ندارند و همین امر سبب تعیین مهریه برای آنان شده است، مهریه زن به دو شکل عندالمطالبه و عندالاستطاعه است.
ویژگیها و آثار مهریه عندالمطالبه و عندالاستطاعه
عندالمطالبه بودن مهریه: به این معنی است که به محض امضای عقدنامه، زن اگر بخواهد میتواند با مراجعه به محاکم و دادگاههای خانواده یا مراجعه به اجرای ثبت بخواهد که مهر یا قسمتی از مهریه را بپردازد.
عندالاستطاعه بودن مهریه: به این معنی است که زن زمانی میتواند مهریه خودش را مطالبه کند و مرد را ملزم به پرداخت آن کند که استطاعت پرداخت مهریه را به عهده زوج ببیند یعنی مرد توان پرداخت داشته باشد، اگر توان پرداخت نداشته باشد زن این حق را نخواهد داشت.
بر این اساس خانمی که همه مهریهاش عندالمطالبه باشد مثل گذشته است و هر زمان که بخواهد میتواند آن را مطالبه کند چه به صورت دادخواست در دادگاه خانواده و چه به صورت مطالبهی اجرایی از طریق اجرای ثبت و اگر تمام مهریه خانم در عقدنامه جدید از وصف عندالاستطاعه برخوردار باشد دیگر این دختر خانم نمیتواند مهریهاش را بخواهد مگر اینکه ضمن دادخواست مطالبه مهریه، لیست اموال و دارایی زوج را ارائه کند و به هر نحوی که هست ثابت کند که این آقا تمکن و قدرت پرداخت مهریه درخواستی ایشان را دارد.
درباره اضافه شدن دو شرط جدید به عقدنامهها با محتوای «مهریه به صورت عندالمطالبه است» و «مهریه به صورت عندالاستطاعه است»، در قانون و در دفترچه عقدنامه تصریح شده است که زن به محض وقوع عقد مالک مهریه است و میتواند نسبت به آنچه زوج به عنوان مهریه تعهد کرده است، اقدام قانونی کند، این مهریه ممکن است عین یا وجه نقد باشد یعنی کافی است که مالیت داشته باشد و از لحاظ قانون، خلاف شرع و قانون نباشد.
در روزگار گذشته رسم معمول قراردادن اشیای غیرمنقول از قبیل خانه، زمین و ملک برای مهریه زنان بوده است. اما در روزگار فعلی پول و سکه جای خود را به اموال غیرمنقول برای اختصاص به مهریه زنان داده است. مهریه به محض مطالبه زوجه باید پرداخت شود و به عبارتی در اصطلاح حقوقی «حال» است یعنی بدهی که زوج به گردن گرفته و از نظر فقهی و شرعی باید بپردازد و اگر از پرداخت آن طفره رفت میتوان از طریق بخش اجرایی ثبت و مراجع قانونی آن را وصول کرد.
در مورد عندالاستطاعه در شروط ضمن عقد، پرداخت مهریه با انجام عقد واجب میشود و مرد باید آن را بپردازد اما نکته مهم این است که اگر مردی دین نداشته باشد و نخواهد بر اساس حکم شرع مهریه را پرداخت کند، به هیچ عنوان زیر بار پرداخت مهریه نمیرود و به شیوههای گوناگون از پرداخت آن طفره خواهد رفت.
با توجه به اینکه مهریه وقتی مطالبه میشود که در خانواده اختلافی به وجود آمده باشد بنابراین مردها از پرداخت آن طفره میروند و خانمها تنها میتوانند شوهرشان را به زندان بفرستند اما وقتی استطاعت مطرح میشود فقط باید استطاعت مرد اثبات شود و او به زندان نمیرود، عملاً اتفاق خاصی نمیافتد میتوان گفت در نظر گرفتن شرط عندالاستطاعه نه مردها امتیاز بیشتری دارند و نه زنها دچار مشکل میشوند…
قانون جدید مهریه در سال ۹۹ و ۱۴۰۰
در ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی چنین عنوان شده است که «به مجرد عقد، زن مالک مهر میشود و میتواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بکند». در تبصره الحاقی اشاره میکند که «چنانچه مهریه وجه رایج باشد، متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تعیین نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین میشود محاسبه و پرداخت خواهد شد.
مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحو دیگری تراضی (توافق) کرده باشند، آئیننامه اجرایی این قانون حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ تصویب توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با همکاری وزارت دادگستری و وزارت امور اقتصادی و دارایی تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید».
با این مفهوم که اگر مهریه، وجه رایج در نظر گرفته شود، با توجه به تغییرات ایجاد شده در شاخص قیمت سالانه نسبت به سال اجرای عقد و اعلام شده توسط بانک مرکزی تعیین و محاسبه میشود تا پرداخت شود. از این رو این بدان معناست که اگر زن درخواست مهریه خود را از طریق دادگاه پیگیری کند، مرد (زوج) ملزم به پرداخت آن بر اساس شاخص قیمتهای سالانه خواهد بود، در غیر این صورت مرد مدیون (بدهکار) زن (زوجه) خواهد شد.
در قانون جدید مهریه در سال ۹۹ برخی به اشتباه، گمان میکنند که اگر مهریه همسر مثلاً ۵۰۰ سکه طلا باشد، مردان تنها ملزم به پرداخت ۱۱۰ سکه طلا خواهند بود، در حالی که قانون مهریه سال ۹۹ در جهت حبسزدایی و کمتر کردن آمار زندانیان مهریه در نظر گرفته میشود و بدان معنی است که پس از مطالبه مهریه توسط زن، تنها تا سقف ۱۱۰ سکه، محکومیتهای مالی به همراه خواهد داشت. یعنی زن میتواند تا سقف ۱۱۰ سکه طلا حکم جلب شوهر خود را از دادگاه بگیرد، اما مابقی مهریه نیز باید پرداخت شود و مرد میتواند درخواست تقسیط بدهی را ارائه دهد، این مقدار تقسیط شده میتواند با تعیین میزان و شرایط اقساط توسط دادگاه، به زن یا زوجه پرداخت شود.
قوانین حاکم بر تعیین مهریه
مهریه میتواند با هر مقداری تعیین شود، اما باید قوانین زیر در حین تخصیص آن لحاظ شود. این قوانین ربطی به قانون جدید مهریه در سال ۹۹ ندارد و به طور کلی در زمینه تعیین مهریه لازم الاجرا است.
– مهریه باید مشروع (قانونی) باشد و ارزش داد و سند اقتصادی داشته باشد.
– زن باید بتواند مالک آن شود، یعنی مهریه باید قابل انتقال به وی باشد.
– تعهد و الزام به انجام کاری توسط شوهر میتواند به عنوان مهریه زن در نظر گرفته شود.
– عدم دسترسی به مهریه تعیین شده در زمان عقد، آن را باطل میکند.
– اجازه مالک در لحاظ نمودن اموالی که به شوهر (زوج) تعلق ندارد، به عنوان مهریه ضروری است.
– مهریه باید قابل ارائه و تسلیم باشد. اگر زوج توانایی تسلیم آن را نداشته باشد اما زوجه قادر به تصاحب آن باشد، این مهریه نیز صحیح است.
– باید میزان مهریه به طور دقیق مشخص شود، وجود شک و شبهه یا تعیین چند چیز برای مهریه قابل استناد نیست.
منبع: کانون وکلای آمریکا