چرا کالاف دیوتی موبایل محبوب‌ترین بازی است؟

قابل ذکر است که گیمرها در بازی کالاف دیوتی موبایل می‌توانند در رقابت‌های بتل رویال که 100 بازیکن در آن حضور پیدا می‌کنند، شرکت کرده و از هیجان رقابت با سایرین لذت ببرند. علاوه بر این، بخش چند نفره نیز دارای تیم‌های 5 نفره خواهد بود و آن حالت نیز جذاب‌های خاص خود را دارد.

به طور کلی باید بدانید که این بازی توانسته روح رقابتی و مهیج بودن آثار شوتر اول شخص اکتیویژن را همراه خود به پلتفرم موبایل بیاورد. از آن جایی که رقابت در این اثر بسیار شدید است، بسیاری از گیمرها به دنبال ترفند های مخفی کالاف دیوتی موبایل هستند تا بتوانند مهارت‌های خود را به سرعت افزایش دهند. خوشبختانه ترفندهای زیادی وجود دارد که می‌تواند به شما در ارائه عملکرد بهتر کمک کند. در ادامه همراه با ما راز های کالاف دیوتی موبایل را بررسی کنید.

لیست امروز قیمت گوشی را در سایت تکنولایف ببنید:

ابتدا بد نیست به شما بگوییم که این اثر روی چه گوشی‌هایی قابل نصب است:

  • سیستم مورد نیاز دانلود کالاف دیوتی برای  موبایل برای iOS: روی گوشی‌های پس از آیفون 6S کار می‌کند؛ همچنین قابلیت اجرای آن روی iPad Air 2 به بعد نیز وجود دارد.
  • سیستم مورد نیاز بازی Call of Duty Mobile برای اندروید: اندروید 4.3 به بعد و همچنین تلفن هوشمند شما باید حداقل 2 گیگابایت رم داشته باشد.

چگونه در کالاف دیوتی موبایل حرفه ای شویم؟

برای پاسخ به سوال چگونه در کالاف دیوتی موبایل حرفه‌ای شویم باید بگوییم که مواردی وجود دارد که با رعایت کردن آن‌ها می‌توانید در این بازی حرفه‌ای شوید.

از هدفون مناسب استفاده کنید: در بازی‌های شوتر و سبک بتل رویال هدفون مناسب از اهمیت بالایی برخوردار است. شما با داشتن هدفون با کیفیت می‌توانید صدای پای حریفان را تشخیص داده و متوجه شوید که از کدام سمت در حال نزدیک شدن به شما هستند.

استفاده از دسته : استفاده کردن از دسته یکی از راز های کالاف دیوتی موبایل محسوب می‌شود. صفحه نمایش گوشی معمولا تا حدی بزرگ نیست که تسلط و راحتی کافی روی همه فرمان‌های لازم برای بازی داشته باشید. کالاف برای رعایت کردن عدالت در بازی، بازیکنانی را که با دسته قصد رقابت دارند را در یک مسابقه قرار می‌دهد.

چک کردن سرعت و پایداری اینترنت: عموما در بازی‌های آنلاین سرعت اینترنت و پینگ پایین از اهمیت بالایی برای گیمرها برخوردار است. در صورتی که سرعت خوبی نداشته باشید و پینگ بالایی داشته باشید دیدن و تشخیص حضور دشمنان سخت‌تر می‌شود و زودتر از رقابت حذف خواهید شد.

تلفن هوشمندتان را برای نصب بازی آماده کنید: شما برای دانلود بازی موبایل و  نصب بازی کالاف دیوتی موبایل و دانلود دیتای آن حداقل به 1.6 گیگابایت فضای خالی نیاز خواهید داشت. پس پیش از هر چیز ابتدا از وجود فضای مورد نیاز روی گوشی موبایل‌تان اطمینان حاصل کنید. اگر این مقدار فضا را نداشته باشید، امکان اجرای این اثر روی تلفن هوشمندتان وجود ندارد. علاوه بر این، باید بدانید که این بازی معمولا فایل‌های مورد نیاز خود را نیز دانلود می‌کند که ممکن است حجم نهایی را حتی به بیش از 12 گیگابایت برساند.

ترفند های طلایی بازی کالاف دیوتی موبایل: گاهی اوقات مشوق‌هایی وجود دارند که باعث می‌شوند بخواهید از روش‌های متنوعی برای ورود استفاده کنید. شاید در این اقدام با متصل شدن به حساب کاربری کالاف دیوتی یک کاراکتر متفاوت گیرتان بیاید که ارزش‌اش را دارد.

در حین تجربه گیم‌پلی بازی لگ می‌زند؟ اگر با فریز شدن تصویر یا تکرار حرکت در یک منطقه مواجه شدید، احتمالا مشکل اصلی به اتصال اینترنت‌تان مربوط می‌شود. سعی کنید وای فای‌تان را خاموش کرده و مجددا روشن کنید. اگر از اینترنت گوشی استفاده می‌کنید آن را قطع و وصل کنید و در صورت امکان تلفن هوشمندتان را ریستارت کنید. سپس بررسی کنید که آیا مشکل حل شده است یا نه. گاهی اوقات هم اگر از وای فای استفاده می‌کنید، اتصال اینترنت‌تان را به دیتای موبایل تغییر دهید تا شاید مشکل رفع شود.

بهترین تنظیمات و شخصی‌ سازی کنترل در بازی کالاف دیوتی موبایل

حالت پیشرفته را انتخاب کنید: در این مورد از ترفند های طلایی بازی کالاف دیوتی موبایل باید بگوییم که دو حالت کنترل برای این اثر وجود دارد. یکی از آن‌ها حالت ساده بوده و دیگری پیشرفته است که در همان ابتدای بازی به شما ارائه می‌شود. در حالت ساده وقتی شما کسی را نشانه می‌گیرید، به صورت خودکار اسلحه شلیک می‌کند. اما در حالت پیشرفته کنترل کامل تمام کارها در دست خودتان است و ما توصیه می‌کنیم این حالت را انتخاب کنید. شاید این حالت شما را مجبور کند زمان بیشتری بگذارید و بیش از پیش تمرین کنید، اما به هر حال ارزش‌اش را دارد. مطمئن باشید با انتخاب حالت کنترل ساده به جایی نخواهید رسید و نمی‌توانید به یک گیمر حرفه‌ای تبدیل شوید.

بازی کردن دوستان‌تان را زیر نظر بگیرید: اگر می‌خواهید ببینید دوستان‌تان چطور بازی می‌کنند، به قسمت لیست دوستان رفته و روی گزینه‌ای که به شکل چشم است، ضربه بزنید. با زدن این گزینه می‌توانید به صورت زنده ببینید که دوستان‌تان در بازی چه کاری انجام می‌دهند.

ارتباط برقرار کنید: شما از طریق چت صوتی می‌توانید با دوستان‌تان ارتباط برقرار کنید. این ویژگی در برخی حالت‌ها یکی از کلیدهای اساسی در موفقیت است. پس اگر با صحبت کردن با دیگران راحت هستید، حتما این کار را انجام دهید.

بازی کالاف دیوتی موبایل به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود. یکی بتل رویال بوده که ما به معرفی ترفند های کالاف دیوتی موبایل بتل رویال خواهیم پرداخت و دیگری بخش چند نفره آن است که ما قصد داریم ترفند های کالاف دیوتی موبایل مولتی پلیر را نیز به شما معرفی کنیم. با این که سیستم کنترل و بخش بصری در این دو حالت عموما مشابه است، اما باید بدانید که آن‌ها از نظر ساختاری به طور کلی با هم تفاوت دارند. بد نیست اشاره کنیم که بخش زامبی (Zombie) نیز قبلا در این اثر بوده، سپس حذف شده و بار دیگر به با محدودیت زمان مجددا در دسترس قرار گرفته است.

حالت‌های چند نفره

حالت‌های بتل رویال

استادی در بتل پس و سیستم پاداش‌ها

از Gunsmith برای ارتقا سلاح‌های‌تان استفاده کنید

جنگ‌افزارهای فراوان و متنوعی در بازی کالاف دیوتی موبایل وجود دارد که می‌توانید این به دست‌شان آورده و آن‌ها را ارتقا دهید. انتخاب بهترین اسلحه کالاف دیوتی موبایل برای مولتی پلیر و اعمال کردن اسکین دلخواه روی آن نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.

نقشه‌ها را یاد بگیرید: این که مسیرها، راهروها و دیگر مکان‌هایی که احتمال دارد از طریق آن‌ها به شما حمله شود را به خاطر بسپارید، کاملا حائز اهمیت است. این امر به شما اجازه می‌دهد نقشه را یاد بگیرید و بهترین مسیرهای آن را بشناسید و آگاه شوید که در چه مکان‌هایی دشمنان و تک تیراندازها ممکن است پنهان شده باشند.

برای آنلاک کردن لود اوت‌های بیشتر، سطح XP خود را افزایش دهید: شما با بازی کردن بیشتر می‌توانید سطح XP خود را افزایش دهید تا در نهایت سطح‌تان بالا برود. همچنین این امر به آنلاک کردن اسلات‌های لود اوت‌های بیشتر کمک می‌کند. شما می‌توانید از 10 نوع مختلف چیدن اسلحه در کالاف دیوتی موبایل استفاده کنید که هر یک از آن‌ها شامل یک سلاح اصلی، سلاح ثانوی، نارنجک، یک مهارت اپراتور و سه پرک می‌شود. این یعنی شما برای هر نقشه می‌توانید لود اوت متفاوتی داشته باشید.

سلاح‌های‌تان را ارتقا دهید: شما به عنوان پاداش می‌توانید کارت‌های مربوط به سلاح‌ها را دریافت کرده و از آن‌ها برای تقویت اسلحه در کالاف دیوتی موبایل استفاده کنید. این ارتقا می‌تواند هر چیزی باشد؛ از اضافه کردن دوربین روی سلاح گرفته تا ارتقا لوله تفنگ. در بخش مشخصات سلاح‌ها می‌توانید تاثیر تغییراتی که اعمال می‌کنید روی عملکرد اسلحه را ببینید. این تغییرات می‌توانند موجب تفاوت فاحشی در عملکرد شما در طول بازی داشته باشند. در کل وجود Gunsmith به همین دلیل است و گیمرها باید نهایت بهره را از آن ببرند.

مدام حرکت کنید: یکی دیگر از ترفند های طلایی بازی کالاف دیوتی موبایل این است که باید دائم حرکت کنید، زیرا همان‌طور که گفتیم خبری از توانایی مخفی شدن در این اثر نیست. یکی از راهکارهای خوب این است که به اطراف حرکت کنید و در همین حال دشمن را زیر نظر داشته باشید. وقتی مهمات‌تان تمام می‌شود، سریع در جایی پناه بگیرید تا از آسیب در امان بمانید. سپس به سرعت از جایی که در آن پناه گرفته‌اید خارج شوید و به درگیری ادامه دهید. این روش شاید ساده به نظر برسد، اما واقعا مفید است.

سر خوردن می‌تواند مفید باشد: شما می‌توانید با فشار دادن دکمه نشستن در حین دویدن، سر بخورید. این حرکت می‌تواند شرایط را برای دشمنان‌تان سخت کند. در واقع شما می‌توانید از این حرکت برای پناه گرفتن استفاده کنید و به لطف آن از آسیب گلوله‌های دشمن در امان بمانید.

خم شدن را از یاد نبرید: خم شدن واقعا می‌تواند مفید باشد، زیرا علی‌رغم این که شانس آسیب دیدن‌تان از گلوله‌های دشمن را کم می‌کند، می‌تواند به شما اجازه دهد که به راحتی به اطراف حرکت کنید. حتی یک پرک به نام Skulker نیز برای آن وجود دارد که موجب می‌شود در این حالت با سرعت بیشتری حرکت کنید.

به سراغ تپانچه (Pistol) بروید: Renetti یک سلاح کمری فوق‌العاده است و وقتی به نیروهای دشمن نزدیک باشید، می‌توانید با این اسلحه آن‌ها را به سرعت از بین ببرید. اغلب اوقات زمانی که صرف خشاب‌گذاری پیستول می‌کنید بسیار کمتر از سلاح‌های اصلی است. این سلاح برای نقشه‌هایی نظیر Nuketown مفید است، مخصوصا زمانی که اوضاع به شکل دیوانه‌واری به هم می‌ریزد. اگر چه توصیه ما اجتناب از به کار بردن صدا خفه کن است، زیرا بُرد کمتری دارد. با این حال می‌توانید به Gunsmith رفته و قابلیت‌های مختلف سلاح را ارتقا دهید تا در عمل موثرتر شود.

از نارنجک استفاده کنید: وقتی نبرد خیلی شدید می‌شود، اغلب مهلت استفاده از نارنجک را به دست نمی‌آورید، اما استفاده از آن برای شروع کار بسیار مفید است. در نقشه‌هایی مثل Killhouse و Nuketown پرتاب نارنجک از یک سمت به سمت دیگر کار ساده‌ای است و می‌تواند به سرعت موجب آسیب زدن به دشمنان‌تان شود. فقط باید مراقب باشید که خودتان از پرتاب نارنجک آسیب نبینید.

در استفاده از نارنجک‌های چسبنده مهارت پیدا کنید: نارنجک‌های چسبنده بسیار مفید هستند، زیرا وقتی آن‌ها را پرت می‌کنید، با برخورد به زمین تغییر جهت نمی‌دهند و مسیرشان عوض نمی‌شود. اگر آن‌ها را به سمت یک پنجره بیندازید یا به سمت دیوار پرت کنید، به همان جا می‌چسبند و ثابت می‌مانند. اگر می‌خواهید یک اتاق را از وجود تک تیراندازها پاک کنید، استفاده از نارنجک‌های چسبنده انتخاب عاقلانه‌ای خواهد بود. در کل اگر در مناطقه‌ای مشکوک به حضور افرادی هستید که کمین کرده‌اند، می‌توانید از این نارنجک‌ها برای از بین بردن این افراد بهره ببرید. نارنجک چسبنده در این مواقع بهترین اسلحه کالاف دیوتی موبایل به حساب می‌آید.

با حالت خمیده حرکت کنید: حرکت کردن با حالت خمیده در عین حال کهه سرعتتان را کم می‌کند؛ اما دید کمتری از موقعیت شما به حریفان می‌دهد. با این حرکت کمتر در معرض دید خواهید بود و دیرتر از بازی حذف می‌شوید.

با هم تیمی‌هایتان ارتباط برقرار کنید: با استفاده از چت صوتی می‌توانید با هم تیمی‌هایتان ارتباط برقرار کنید. ارتباطات برای برنده شدن در بازی تیمی موضوعی کلیدی است. ز طریق صحبت کردن می‌توانید موقعیت‌های حساس و خطرناک یا جای دشمنان را به هم تیمی‌های خود اطلاع دهید؛ همچنین می‌توانید برنامه ریزی گروهی کنید و به صورت برنامه‌ریزی شده برای برنده شدن تلاش کنید.

سراغ Hot Drops بروید: در هر مسابقه بازی کالاف چند مکان نامگذاری شده روی نقشه وجود دارد که با رنگ نارنجی نمایش داده می‌شود. این مکان‌ها به اصطلاح Hot Drops نام دارند. این نکته قابل توجه است که اکثر این مکان‌ها به شدت شلوغ هستند و باید با احتیاط سمت آن‌ها حرکت کنید؛ اما لوت‌های با ارزشی دارند که به شما برتری می‌دهند.

ترفند های کالاف دیوتی موبایل بتل رویال

کلاس مناسب را انتخاب کنید: حالت بتل رویال دارای کلاس‌های مهارت‌محوری است که می‌توانید آن‌ها را انتخاب کنید. اما باید بدانید که همه آن‌ها به یک اندازه مفید نیستند. در نتیجه باید درباره آن‌ها اطلاعات مفیدی به دست آورده و آن کلاسی که با استایل‌تان مطابقت دارد را انتخاب کنید.

در مکان‌های مرتقع موقعیت بگیرید: سعی کنید همیشه در مکان‌های مرتفع موقعیت بگیرید و در ناحیه امن بمانید تا از نظر دید نسبت به سایر کاربران شرایط بهتری داشته باشید و بتوانید سایرین را از راه دور از پا درآورید. فقط باید حواس‌تان باشد که در یک مکان ثابت نباشد و بهتر است جایی برای سنگر گرفتن پیدا کنید.

به FPV تغییر حالت دهید: اگر بازی‌های چند نفره را زیاد تجربه می‌کنید و به دید اول شخص عادت کرده‌اید، می‌توانید به راحتی از این زاویه دید استفاده کنید. در نتیجه هیچ اجباری برای تجربه بازی به صورت سوم شخص وجود ندارد.

به عنوان یک تیم کار کنید – البته گاهی باید کلا بیخیال تیم شوید: بازی تیمی می‌تواند کارتان را راحت‌تر کند. همراه با تیم‌تان در یک مکان فرود بیایید، همراه با تیم حرکت کنید، در کنار هم بجنگید؛ در این حالت می‌توانید برنده بازی باشید. اما اگر هم‌تیمی‌های‌تان بی‌دقتی کردند و در جای دیگر فرود آمدند یا سریع کشته شدند، شاید بهتر باشد برای بقای بیشتر به صورت تکی بازی را دنبال کنید. هدف اصلی در بتل رویال زنده ماندن است، اگر علاقه شدیدی به کشتن دشمنان دارید، باید به سراغ حالت چند نفره بروید.

هم‌تیمی‌های خود را احیا کنید: پروازهای بازگشت به بازی وجود دارد که از طریق آن‌ها می‌توانید مجددا وارد بازی شوید، اما هم‌تیمی‌تان شما را احیا کند بهتر است. به یاد داشته باشید که اگر هم‌تیمی‌تان در حین درگیری با دشمن باشد، شما را تا زمان پایان نبرد نادیده می‌گیرد؛ پس سعی نکنید مدام خود را به سمت آن‌ها بکشانید. کمی به هم‌تیمی خود نزدیک شوید، اما انتظار داشته باشید که شاید مدتی مجبور باشید برای احیا شدن منتظر بمانید. استفاده از بمب دودزا در این شرایط می‌تواند مفید باشد، زیرا در حین احیا کسی از نیروهای دشمن شما را نخواهد دید.

نگران نباشید، شما لباس پرواز دارید: از آن جایی که شما لباس پرواز خواهید داشت، مهم نیست که بخواهید از یک هلیکوپتر به بیرون بپرید یا از یک ساختمان بلند؛ در هر حالت زنده خواهید ماند. سعی کنید از این لباس نهایت بهره را ببرید. اگر علاقه‌ای به شلیک از راه دور ندارید، می‌توانید به لطف لباس پرواز از بالا به سمت دشمن فرود آمده و با یک شات گان کارشان را یکسره کنید. استفاده از این قابلیت بسیار لذت‌بخش است.

به نقشه نقت کنید و به دنبال رد پا بگردید: در بتل رویال اگر محلی که دشمن در آن حضور دارد را بدانید، یعنی نصف مسیر موفقیت را طی کرده‌اید. اگر Scout هستید به نقشه دقت کنید تا رد پای دشمنان را بیابید. همچنین باید حسابی از مهارت شنوایی خود بهره ببرید تا پیش از این که آن‌ها چیزی دستگیرشان شود، بتوانید پیدای‌شان کرده و آن‌ها را از بین ببرید. این یک راهکار خوب برای برنده شدن است.

مخفی شوید: برخلاف بخش چند نفره که مخفی شدن در آن به کشته شدن‌تان به شکلی مفتضحانه ختم می‌شود، در بتل رویال می‌توانید مخفی شوید و این یکی از ترفند های طلایی بازی کالاف دیوتی موبایل است. در واقع این امر اجازه می‌دهد که سایر افراد با هم درگیر شده و تعداد دشمنان کمتر شود. در نتیجه این رویکرد کاملا به نفع‌تان خواهد بود.

بهترین اتچمنت های کالاف دیوتی موبایل: مبحث بهترین اتچمنت های کالاف دیوتی موبایل بسیار طولانی است و از آن جایی که هر سلاح اتچمنت‌های خاص خود را دارد، توضیح درباره آن‌ها مقاله‌ای مجزا را می‌طلبد. اما از آن جایی که ما از CBR4 به عنوان بهترین گان بتل رویال کالاف دیوتی موبایل نام بردیم، بد نیست اتچمنت‌های آن را معرفی کنیم:

  • لوله (Barrel): OWC Marksman
  • قنداق (Stock): YKM Combat Stock
  • لیزر (Laser): OWC Laser – Tactical
  • فورگریپ (Foregrip): Granulated Grip Tape
  • دستگیره عقبی (Rear Grip): Granulated Grip Tape

این بود ترفندهای کالاف دیوتی موبایل امیدواریم این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد. نظر شما درباره این بازی چیست؟ شما چه ترفند هایی را به سایر گیمرها پیشنهاد می‌کنید؟ نظرات خود را در بخش کامنت‌ها با ما به اشتراک بگذارید.

لیست 141 بازی اندروید که باید روی گوشی خود داشته باشید:

سوالات متداول:

چگونه در کالاف دیوتی موبایل CP رایگان بگیریم؟

بهترین گان بتل رویال کالاف دیوتی موبایل کدام است؟

شاید بتوان از CBR4 به عنوان بهترین گان بتل رویال کالاف دیوتی موبایل یاد کرد. این اسلحه یکی از بهترین SMGهای بازی بوده و لگد کمی دارد. این سلاح بیشتر برای نبردهای نزدیک و متوسط به درد می‌خورد و برای اهداف راه دور گزینه مناسبی نیست.

Gunsmith در بازی کالاف دیوتی موبایل چیست؟

Gunsmith به شما اجازه می‌دهد که بتوانید سلاح‌های‌تان را شخصی‌سازی کنید و از اتچمنت‌ها و اسکین‌های مختلف بهره ببرید.

چگونه در کالاف حرفه‌ای شویم؟

با رعایت کردن مواردی که در بالا اشاره کردیم می‌توانید به سرعت در این بازی حرفه‌ای شده و رقیبان با پشت سر بگذارید.

می‌خواهید لپ تاپ اپل خود را بفروشید یا به تنظیمات کارخانه برگردانید؟ مطلب زیر را بخوانید:

به عبارتی می‌توان گفت که بهترین‌ها و بدترین‌های صنعت گیم را می‌توانیم در کنار هم در این سری مشاهده کنیم. اما با وجود تمام بالا و پایین‌هایش، کالاف دیوتی همچنان توانسته یکی از غول‌های صنعت گیم باقی بماند.

اولین کالاف دیوتی در سال ۲۰۰۳ برای رایانه‌های شخصی منتشر شد و توانست به موفقیت بسیار بزرگی برسد – تا حدی که حتی بهترین بازی کامپیوتر آن سال لقب گرفت. یکی از دلایلی که کالاف دیوتی را از سایر رقبایش متمایز می‌کرد، ساختار بخش داستانی و مکانیک‌های نسبتا واقع‌گرایانه‌اش بود.

کمپین بازی از سه دید ارتش آمریکا، بریتانیا و شوروی دنبال می‌شد. طی این سه روایت، بازی تنوع مراحل و محیطی بالایی را به تصویر می‌کشید و بازیکن را از مراحل مخفیانه در شب هنگام گرفته تا نبردهای حماسی همچون نبرد استالینگراد با خود همراه می‌کرد.

او تنها می‌توانست دو سلاح همزمان حمل کند، و همچنین در مقابل حملات آسیب‌پذیر بود و باید از بسته‌های سلامتی برای پر کردن جانش استفاده می‌کرد – سیستمی که بعد از این بازی تا سال‌های دراز رها شد. این‌ها باعث می‌شدند که بازیکن مجبور شود به هم‌رزمانش هم تکیه کند.

در واقع هوش مصنوعی یاران و دشمنان کالاف دیوتی یکی از اصلی‌ترین عوامل القای این حس واقع‌گرایانه بود. سربازان دشمن می‌توانستند کاور بگیرند، بازیکن را از پشت غافلگیر کنند و برای پوشش دادن یاران خود به شما تیراندازی کنند. یا برای مثال در نیروهای خودی، در صورتی که یارانتان کشته شوند سربازان جدیدی با نام‌های متفاوت ظاهر می‌شدند تا هیچ وقت در مبارزات تنها نمانید.

کالاف دیوتی ۱ دارای یک بخش چندنفره هم بود و اگر امروز آن را بازی کنید، می‌بینید که این سری چه راه درازی آمده است. بازیکنان تنها می‌توانستند از بین چند جبهه و سلاح مختلف انتخاب خود را انجام دهند، و صرفا در مپ‌هایی ساده با یکدیگر رقابت کنند. آن موقع خبری از سیستم‌هایی همچون کیل‌استریک یا پرستیژ نبود و تنها ویژگی قابل توجه این بخش چندنفره، یک کیل‌کم بود که نحوه کشتن شدنتان توسط بازیکن حریف را نشان می‌داد.

United Offensive شامل یک بخش داستانی می‌شد که از همان ساختار سه بخشی آمریکا-بریتانیا-شوروی بهره می‌برد. این کمپین با بهره بردن از نبردهایی حتی جذاب‌تر از قبل و گرافیک بهبودیافته، چند ساعت سرگرمی بیشتر برای بازیکنان فراهم می‌کرد. اما چیزی که United Offensive را به یک موفقیت بزرگ تبدیل کرد، گسترش قابل توجه بخش چندنفره بود.

یکی دیگر از نکات قابل توجه درباره Finest Hour اجرای آن به صورت ۶۰ فریم بر ثانیه روی کنسول‌های آن موقع است. اما علی‌رغم این دستاوردها، Finest Hour با استقبال و نمرات متوسطی مواجه شد و اکتیویژن هم همکاری خود را با اسپارک آنلیمیتد قطع کرد.

به لطف یک موتور گرافیکی بهبود یافته (که حالا با نام IW Engine شناخته می‌شد) و سخت‌افزار قدرتمندتر ایکس باکس 360، اینفینیتی وارد قادر بود مراحلی بسیار بزرگ‌تر و باجزئیات‌تر بسازد و در کنار ارتقای قابل توجه گرافیک، تجربه کامل بازی را به کنسول منتقل کند.

کالاف دیوتی ۲ انحصارا برای پی‌سی و ایکس باکس 360 منتشر شد و توانست با استقبال بسیار خوبی مواجه شود. اما اکتیویژن قصد نداشت بازار کنسول‌های نسل ششم را رها کند و تصمیم گرفت یک نسخه دوم هم مخصوص آن پلتفرم‌ها بسازد.

این بازی در بخش چندنفره خود هم بیشتر دنباله‌روی ساختار United Offensive بود و روی نبردهای بزرگی که شامل حضور وسایل نقلیه و کلاس‌های منحصر بفرد می‌شدند تمرکز می‌کرد.

بخش چندنفره بازی هم در واقع نسخه‌ای تکامل‌یافته از United Offensive و Big Red One بود و با کلاس‌بندی منحصر بفرد، نبردهایی با مقیاس بزرگ و نقش گسترده وسایل نقلیه و تانک‌ها، یکی از تجربه‌های منحصر بفردتر تاریخ سری را از بخش چندنفره‌اش ارائه می‌داد.

تری‌آرک موفق شد از پس وظیفه سنگین خود با موفقیت برآید و همین باعث شد تا جایگاه آن‌ها به عنوان یکی از توسعه‌دهندگان اصلی کالاف دیوتی تثبیت شود. اما در حالی که آن‌ها کارشان را روی یک بازی دیگر از دوران جنگ جهانی آغاز کردند، وقتش رسیده بود که اینفینیتی وارد بالاخره از پروژه جاه‌طلبانه خود رونمایی کند. پروژه‌ای که شاید مهم‌ترین نقطه تاریخ کالاف دیوتی باشد.

این بازی دارای یک کمپین سه بخشه بود، اما در مقیاسی بسیار کوچک‌تر نسبت به نسخه‌های اصلی که البته باعث شده بود بازی گرافیک بسیار خوبی برای یک عنوان PSP داشته باشد. اما در نهایت این بازی با استقبال چندانی مواجه نشد و نمرات متوسطی دریافت کرد. هرچند که چند ماه بعد قرار بود سرنوشت کالاف دیوتی برای همیشه عوض شود.

نتیجه چهار سال در دست ساخت بودن و توسعه موتور IW Engine باعث شد تا مدرن وارفر علی‌رغم اختلافی یک ساله در انتشارش با نسخه قبلی، جهشی به اندازه یک نسل داشته باشد.

مدرن وارفر اولین نسخه‌ای بود که در جنگ جهانی جریان نداشت، که متعاقبا باعث می‌شد اینفینیتی وارد دیگر نتواند وقایع تاریخی را به عنوان داستان به تصویر بکشد. اما این استودیو به بهترین شکل توانست از پس نوشتن یک داستان جذاب برای بازی خود برآید.

بازی در سال ۲۰۱۱ جریان داشت و ماجرایش از کشته شدن رئیس جمهور کشوری خیالی در خاورمیانه توسط تروریستی به نام خالد الاسد و آغاز یک جنگ داخلی در روسیه توسط یک جنبش ناسیونالیستی به رهبری ایمران زاخائف شروع می‌شد. این آغازگر جنگی بود که بازیکنان را به درگیری‌هایی در خاورمیانه، انگلستان، اوکراین، روسیه، آذربایجان و غیره می‌برد.

از بخش داستانی مدرن وارفر به عنوان یکی از بهترین کمپین‌های تاریخ کالاف دیوتی یاد می‌شود و چند عامل در محبوبیت این داستان نقش دارند. اول این که مدرن وارفر چندین شخصیت به یاد ماندنی معرفی کرد که همچنان جزو نمادین‌ترین کارکترهای سری و به طور کل گیمینگ به شمار می‌روند؛ از جمله سوپ مکتاویش و مهم‌تر از او کاپیتان پرایس که با صداگذاری بی‌نقص بیلی موری دلبری می‌کند.

و البته، کی می‌تواند آن صحنه شوکه کننده انفجار بمب اتم را فراموش کند که همچنان یکی از وحشتناک‌ترین صحنه‌هاییست که می‌توانید در یک بازی تجربه کنید.

عرض کردیم که این نسخه در حد یک نسل نسبت به عناوین قبلی پیشرفت کرده بود. با بهره‌گیری از موتور IW Engine 3.0، اینفینیتی وارد قادر بود تا افزایش قابل توجهی به کیفیت گرافیک بازی، از جمله کیفیت بافت‌ها و جزئیات محیط‌ها، پارتیکل‌هایی همچون انفجار، فیزیک و انیمیشن‌های بازی ببخشد. برای مورد آخر، سازندگان با سربازان و متخصصان واقعی همکاری کرده بودند تا بتوانند کارکترهای بازی را درست همانند مدلی که یک سرباز حرکت می‌کند انیمیت کنند.

آن دنباله دو سال بعد از راه رسید، اما قبل از آن تری‌آرک با بازگشت به حال و هوای کلاسیک سری این فاصله را پر کرد. چیزی که بسیاری انتظار نداشتند این بود که تری‌آرک هم با این بازی خود به اندازه مدرن وارفر در آینده کالاف دیوتی تاثیر می‌گذارد.

شدت خشونت بازی به شدت بالا بود و دائما سربازانی را می‌دیدید که توسط سلاح‌های شعله‌افکن می‌سوختند و یا اعضای بدنشان در اثر انفجار قطع می‌شد. اصلا اولین صحنه بازی شما را در حالی که اسیر شده بودید مجبور به تماشای شکنجه و در نهایت اعدام شدن هم‌رزمانتان می‌کرد.

بازیکنان ابتدا کارشان را با تجهیزات محدود و یک سلاح کمری ضعیف آغاز می‌کردند و به مرور با کشتن زامبی‌ها و بستن پنجره‌ها برای خود امتیاز جمع‌آوری می‌کردند. این امتیازها را می‌شد خرج باز کردن درهای پیش‌تر قفل شده برای آزادی بیشتر در حرکت کردن، و خرید سلاح‌های قدرتمندتر کرد. بازی وقتی به اتمام می‌رسید که آخرین بازیکنان زنده مانده بالاخره کشته شوند.

حالت زامبی در نسخه‌های بعدی ساخت تری‌آرک محبوب و محبوب‌تر شد، تا حدی که حالا به یکی از معروف‌ترین حالات کالاف دیوتی تبدیل شده و حتی بعضا نسخه‌های خارج از تری‌آرک هم آن را شامل می‌شوند.

اینفینیتی وارد برای ساخت دنباله مدرن وارفر دوباره قدمی بزرگ برداشت. سازندگان تصمیم گرفتند انجین خود را باری دیگر ارتقا دهند و این انجین ارتقا یافته با نام IW Engine 4.0 به آن‌ها اجازه می‌داد که یک بازی پیشرفته‌تر از کار قبلی خود بسازند. بیشترین بهبودها را می‌شد در مدل شخصیت‌ها، جزئیات محیط و نورپردازی مشاهده کرد و به طور کل بازی حال و هوای تازه‌ای به خود گرفته بود.

حالا این تغییر چه خوب بوده باشد و چه بد، مدرن وارفر 2 از این نظر روی بازی های آینده کالاف دیوتی تاثیر گذاشت و بخش‌های داستانی آینده با هر بازی بیشتر و بیشتر هالیوودی شدند.

به غیر از کمپین و مولتی‌پلیر، کالاف دیوتی: مدرن وارفر 2 شامل یک حالت جدید به نام Spec Ops می‌شد. در این حالت کو-آپ، بازیکنان به صورت تک‌نفره یا به همراه دوستانشان می‌توانستند مراحل جدیدی را تجربه کنند.

این مراحل چالش‌های منحصر بفردی ارائه می‌دادند، مثلا خنثی کردن سه بمب در مدت زمانی کوتاه، و بازیکنان با انجام دادنشان و بسته به درجه سختی مرحله ستاره به دست می‌آوردند. Spec Ops هم توانست به یکی از حالات محبوب بازی تبدیل شود، اما می‌توان گفت که به اندازه زامبی از عناوین تری‌آرک نتوانست روی آینده سری تاثیر بگذارد.

مدرن وارفر 2 پس از انتشار نمرات و فروش بسیار خوبی را تجربه کرد و یک موفقیت بزرگ برای اکتیویژن بود. علی‌رغم کیفیت کلی بسیار بالای بازی، متاسفانه بسیاری از مشکلاتی که امروزه نام کالاف دیوتی را لکه‌دار کرده‌اند از اینجا آغاز شدند.

به غیر از ایجاد جو مسموم در بخش چندنفره و تمرکز روی ست‌پیس‌های هالیوودی به جای نوآوری در گیم‌پلی در بخش تک‌نفره، بازی کالاف دیوتی: مدرن وارفر 2 نقطه‌ای بود که اکتیویژن تصمیم گرفت از پتانسیل درآمدزایی فرنچایز بیش از پیش استفاده کند.

چند بسته الحاقی پولی برای گسترش مپ‌های مولتی‌پلیر منتشر شدند و بر خلاف گذشته، برای بازیکنان پی‌سی هم پولی بودند. همچنین، با این نسخه برای اولین بار کالاف دیوتی روی پی‌سی فاقد سرورهای مخصوص بود. به طور کل از اینجا بود که کالاف دیوتی به یک فرنچایز کنسول محور تبدیل شد و تا سال‌ها به پی‌سی به عنوان یک بازار سطح پایین‌تر نگاه کرد.

در هر صورت اینفینیتی وارد باری دیگر تجربه‌ای بسیار موفقیت‌آمیز از ساخت یک کالاف دیوتی پشت سر گذاشت. اما متاسفانه، تنها مدتی بعد از انتشار مدرن وارفر 2 روزهای سختی برای این استودیو آغاز شد که تا سال‌ها آینده آن‌ها را تحت تاثیر قرار داد. اما در آن طرف، تری‌آرک روی پروژه‌ای کار می‌کرد که قرار بود نقش بزرگی در آینده فرنچایز داشته باشد.

به طور کل داستان بازی به شدت درگیر تم‌هایی همچون جاسوسی، ترورهای سیاسی مامورهای مخفی و تئوری‌های توطئه است و به عقیده بسیاری، بهترین داستانی که یک کالاف دیوتی در آن موقع می‌توانست داشته باشد را ارائه می‌داد.

بازی همچنین شخصیت‌هایی را به سری معرفی کرد که به برخی از محبوب‌ترین کارکترهای کل سری تبدیل شدند. به غیر از میسون، فرانک وودز و جیسون هادسون نیز جزو برخی از شخصیت‌های معروف بلک آپس به شمار می‌روند.

دیگر حالت اصلی بلک آپس بخش زامبی بود که این بار با ساختاری کامل‌تر در بازی حضور پیدا کرده بود. زامبی برای اولین بار تمرکز بیشتری روی داستان داشت و یک خط داستانی جالب برای این بخش آغاز کرد.

حتی در یکی از مپ‌ها، بازیکنان می‌توانستند در نقش جان اف. کندی، ریچارد نیکسون، رابرت مک‌نامارا و فیدل کاسترو قرار بگیرند که در پنتاگون مورد حمله زامبی‌ها قرار گرفته بودند. این حالت بعد از عرضه بازی مپ‌های بیشتری هم دریافت کرد و به محبوبیتش میان بازیکنان روز به روز افزوده می‌شد.

علی‌رغم کار با نسخه‌ای قدیمی‌تر از IW Engine، تری‌آرک توانست بهبودات زیادی روی این موتور اعمال کند. یکی از بخش‌هایی که با بیشترین پیشرفت مواجه شد، کیفیت بافت‌های بازی بود. همچنین با استفاده از تکنولوژی موشن کپچر سازندگان موفق شدند که بهبود قابل توجهی به انیمیشن‌های صورت شخصیت‌ها ببخشند، که در صحنه‌های دراماتیک‌تر به خوبی خود را نشان می‌داد.

بلک آپس آنقدری موفقیت‌آمیز عمل کرد که اکتیویژن را برای ساخت یک دنباله ترغیب کند. در حالی که تری‌آرک یک روند رو به بالا را آغاز کرده بود، اینفینیتی وارد روزهای پردردسری را پشت سر می‌گذاشت.

از تنها چند روز بعد از انتشار مدرن وارفر 2، اینفینیتی وارد کار روی قسمت سوم و نهایی این سری محبوب را آغاز کرد. اما بعد از حدود چند ماه، موسسین استودیو یعنی جیسون وست و وینس زامپلا به علت دعوای حقوقی‌شان با اکتیویژن بر سر پاداشی که به آن‌ها وعده داده شده بود اخراج شدند.

مدرن وارفر 3 در کمپین خود همان چیزی را ارائه می‌داد که در آن موقع برای کالاف دیوتی روتین شده بود. مراحل خطی، ست پیس‌های هالیوودی، صحنه‌های از پیش اسکریپت شده و انفجارهای فراوان. با این حال، بازی با به تصویر کشیدن مبارزات و صحنه‌های هیجان‌انگیز همچنان می‌توانست بازیکن را سرگرم نگه دارد. بازی کالاف دیوتی: مدرن وارفر 3 در نهایت توانست پایانی راضی‌کننده برای سه‌گانه ارائه دهد و طرفداران را از این نظر راضی نگه دارد.

بخش مولتی‌پلیر بازی هم تقریبا همان چیزی بود که در مدرن وارفر 2 دیده بودیم، اما با چند تغییر. مهم‌ترین تغییر بازی به کیل‌استریک‌ها مربوط می‌شد که این بار پوینت‌استریک نام داشتند.

در حالی که با هر نسخه عرضه شده از کالاف دیوتی انتقادات نسبت به تکراری شدن این سری بیشتر و بیشتر می‌شد، تری‌آرک تصمیم گرفت تا برای پروژه بعدی خود دست به تغییرات بزرگی بزند و کالاف دیوتی را به فضایی جدید و یک ساختار روایی جدید ببرد.

آنتاگونیست اصلی بازی کالاف دیوتی: بلک آپس ۲ یک تروریست به نام رائول منندز بود که طی این دو بازه زمانی قصد داشت آمریکا و چین را وارد یک جنگ سرد دوم کند. منندز به دلیل شخصیت‌پردازی قدرتمندش جزو یکی از بهترین آنتاگونیست‌های کالاف دیوتی به شمار می‌رود و قطعا یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت این عنوان است.

در بازه دهه ۸۰ الکس میسون، فرانک وودز و جیسون هادسون به عنوان شخصیت‌های اصلی داستان بازگشتند. در بازه آینده هم شخصیت اصلی داستان کسی نبود جز دیوید میسون، پسر الکس که رابطه خوبی با پدرش ندارد.

گفتیم که بلک آپس 2 علاوه بر یک فضای جدید، یک ساختار جدید هم به کمپین کالاف دیوتی آورد. برای اولین بار (و آخرین بار تا چندین سال بعد) در تاریخ سری، کالاف دیوتی به بازیکن اجازه می‌داد تصمیمات خاص خود را بگیرد. بازیکن نه تنها می‌توانست قبل از هر ماموریت سلاح‌های خود را انتخاب و شخصی‌سازی کند، بلکه می‌توانست طی داستان هم تصمیماتی بگیرد که روی داستان تاثیر می‌گذاشتند.

این تصمیمات به طرز سورپرایزکننده‌ای هم عمیق، پرتعداد و تاثیرگذار بودند و می‌توانستند چندین پایان مختلف برای داستان رقم بزنند. یک ویژگی جالب دیگر بازی هم ماموریت‌های ویژه‌ای به نام Strike Force بودند که جدا از داستان اصلی قابل انجام بودند. این ماموریت‌ها هم روی داستان تاثیر می‌گذاشتند و نکته جالبشان این بود که در صورت مرگ بازیکن، آن ماموریت‌ها با شکست به پایان می‌رسیدند و دیگر امکان انجامشان وجود نداشت.

بخش چندنفره بازی هم تغییرات جالبی به خود دیده بود. مهم‌ترین تغییر اعمال شده، سیستمی جدید برای شخصی‌سازی کلاس به نام Pick 10 بود. Pick 10 این گونه کار می‌کرد که هر بازیکن ۱۰ اسلات در اختیار می‌گرفت تا آن را با سلاح‌ها، گجت‌ها، اتچمنت‌ها و پرک‌های مد نظر خود پر کند.

این سیستم از این نظر جالب بود که هیچ محدودیتی در پر کردن این ده اسلات وجود نداشت. هم می‌توانستید تماما روی سلاح‌‎ها و پر کردنشان با اتچمنت‌های مختلف تمرکز کنید، هم می‌توانستید بیشتر اسلات‌ها را با پرک پر کنید – تا حدی که نتوانید هیچ سلاحی برای خود بردارید و مجبور شوید با یک چاقو به میدان جنگ بروید.

همچنین امکان ذخیره‌سازی امتیاز و سلاح در مکان‌های خاص هم فراهم شده بود تا کار بازیکنان در تکرار این حالت آسان‌تر شود. زامبی با تمرکز بیشتر روی داستان و ایستر اگ‌های جالبش همچنان یکی از محبوب‌ترین بخش‌های کالاف دیوتی ماند، هرچند که مپ ترانزیت همچنان میان بازیکنان دو دستگی می‌اندازد.

در اولی، بازیکن در نقش الکس میسون و فرانک وودز قرار می‌گرفت که بین حوادث بلک آپس 1 و 2 در عملیات‌های مختلفی شرکت می‌کردند. این بخش بسیار کوتاه بود و در کمتر از دو ساعت می‌شد آن را به اتمام رساند. به طور کل مراحل این کمپین بسیار خسته‌کننده بودند، داستان خاصی در آن روایت نمی‌شد و از همه بدتر، مراحل فاقد چکپوینت بودند و بازیکن با هر مرگ مجبور می‌شد مرحله را از اول آغاز کند.

بلک آپس دیکلسیفاید یک افتضاح برای کالاف دیوتی به شمار می‌رود. بازی هنگام انتشار با نقدهای منفی شدیدا کوبیده شد و با میانگین امتیاز ۳۳ بدترین عملکرد تاریخ کالاف دیوتی را از خود به جا گذاشت. بخش تک‌نفره به شدت ضعیف، کنترل نه چندان جالب، گرافیک و فریم ریت افتضاح، باگ‌های متعدد و مپ‌های مولتی‌پلیر بازی انتقادات فراوانی را به همراه داشتند. با این حال، بازی هنگام انتشار به واسطه یدک کشیدن نام کالاف دیوتی فروش بدی تجربه نکرد.

در این حین هم اکتیویژن و اینفینیتی وارد تصمیم گرفتند تا در تبلیغات بازی تمرکز گسترده‌ای روی موارد واقعا مهمی همچون حضور یک سگ به عنوان همراه بازیکن و هوش مصنوعی ماهی‌ها داشته باشند. و خب، این کار فقط سوژه دست مردم داد و در نهایت همه چیز برای ختم شدن Ghosts به عنوان پایین‌ترین نقطه تاریخ کالاف دیوتی دست به دست هم دادند.

Ghosts فضای جالبی را به تصویر می‌کشید – یک آمریکای ویران شده و نسبتا آخرالزمانی قطعا یکی از منحصربفردترین حال و هواهای کل سری است. به طور کل هم کمپین کوتاه بازی می‌توانست سرگرم‌کنندگی همیشگی سری بازی های کالاف دیوتی را فراهم کند، اما شخصیت‌های کم عمق و داستانی که چندان با عقل جور در نمی‌آمد باعث شدند تا داستان Ghosts بسیار فراموش‌شدنی باشد.

مولتی‌پلیر بازی تجربه‌ای بسیار آشنا برای بازیکنان به همراه داشت. یکی از تغییرات اصلی این بخش به مپ‌هایش برمی‌گشت؛ مپ‌ها بزرگ‌تر از قبل شده بودند و حتی برخی‌شان به بازیکنان اجازه می‌دادند تا با نابود کردن یا تغییر دادن بخش‌های خاصی (مثلا باز کردن یک دروازه) روی ساختار مپ تاثیر بگذارند.

مورد دوم از جمله بخش‌های واقعا خوب مولتی‌پلیر Ghosts بود، اما بزرگ‌تر شدن مپ‌ها انتقادات زیادی به همراه داشت. نه صرفا به خاطر بزرگ شدن، بلکه به خاطر طراحی غالبا نامناسبشان که باعث می‌شد بازیکنان بیشتر از کشتن یکدیگر در حال دویدن در مپ باشند.

به طور کل بخش چندنفره Ghosts سرعتی به نظر آرام‌تر داشت و بسته به کسی که نظرش را بخواهید، این تغییری مثبت یا منفی بود. این عنوان همچنین چند مکانیک جدید به فرنچایز آورد؛ مثلا بازیکنان حالا می‌توانستند با فشردن دکمه نشستن هنگام دویدن روی زمین لیز بخورند، یا هنگام نشانه گرفتن با دوربین اسنایپر می‌شد محیط اطراف را دید.

اینفینیتی وارد برای بخش سوم و کو-آپ محور بازی تصمیم گرفت تا وارد رقابت با زامبیِ تری‌آرک شود و حالت Extinction را برای Ghosts معرفی کرد. Extinction یک حالت چهارنفره بود که بازیکنان را به جای زامبی‌ها مقابل موجودات فضایی به نام Cryptids قرار می‌داد. بازیکنان می‌توانستند از بین کلاس‌های مختلف انتخاب کنند و تمام لانه‌های این موجودات در مپ را از بین ببرند.

این حالت واقعا سرگرم‌کننده بود، اما مشکل بزرگی که داشت این بود که زود تکراری می‌شد. دلیل اصلی‌اش هم این بود که در بازی اصلی تنها یک مپ برای این حالت در نظر گرفته شده بود و چهار مپ دیگر، که داستان این بخش را ادامه می‌دادند، به صورت DLC منتشر شدند.

بعد از Ghosts، نوبت اسلجهمر گیمز بود تا اولین بازی مستقل خود از کالاف دیوتی را منتشر کند. بازی‌ای که قرار بود با اعمال تغییراتی اساسی در سیستم‌های بازی، این فرنچایز را به دورانی جدید و البته پرحاشیه ببرد.

اسلجهمر از این فرصت اضافه استفاده کرد و قبل از آغاز ساخت بازی، شروع به توسعه موتور IW Engine کرد و در نهایت توانست از آن انجین منحصر بفرد خود را بسازد. بعد از به دست آوردن یک موتور پیشرفت کرده، آن‌ها به سراغ متحول کردن مکانیک‌های همیشگی کالاف دیوتی رفتند که در آن نقطه بسیار کهنه به نظر می‌رسیدند. این تغییرات در نهایت دوران جدیدی را برای فرنچایز بزرگ اکتیویژن آغاز کرد؛ دورانی که در نهایت نظرات ضد و نقیض بازیکنان را به همراه داشت.

بازیکن در نقش سربازی به نام جک میچل (با بازی تروی بیکر) قرار می‌گرفت که در یک عملیات نظامی، بهترین دوستش یعنی ویل آیرنز و همچنین دست چپش را از دست داده بود. بعد از این تراژدی، پدر ویل یعنی جاناتان آیرنز (با بازی کوین اسپیسی) که از قضا رئیس اتلس هم بود، میچل را در شرکت خود استخدام و یک دست پروستتیک به او تقدیم کرد تا از او در عملیات‌های نظامی اتلس بهره ببرد.

به طور کل پیشرفت تکنولوژی در این بازی خود را به خوبی نشان می‌دهد و بازیکن می‌تواند از امکاناتی همچون نارنجک‌هایی که خودشان به سمت هدف مد نظر می‌روند بهره ببرد.

کمپین ادونسد وارفر چند ساعت سرگرم کننده برای بازیکنان ارائه می‌دهد و به طور کل بسیار خوش ساخت است. اما یک مسئله که باعث شده بود این کمپین حس و حال یک پتانسیل از دست رفته را بدهد، ساختار به شدت خطی آن و عدم استفاده کافی از امکانات جدید است.

به طور کل، بازی به غیر از یکی دو مرحله آزادی بسیار کمی به بازیکن می‌دهد و بسیاری از این امکانات جدید به شکلی شدیدا محدود و صرفا آن طور که مراحل اجبار می‌کنند استفاده می‌شوند. همچنین، جا دارد به آن صحنه بازی اشاره کنیم که میچل باید با فشردن دکمه F به دوست مرده خود ادای احترام کند. این صحنه تا همین امروز همچنان یک میم (Meme) محبوب باقی مانده است.

سیستم‌های حرکتی جدید بازی به مولتی‌پلیر هم انتقال داده شده بودند. ادونسد وارفر از نظر ساختاری و طراحی شباهت زیادی به نسخه‌های قبلی داشت، اما با سیستم حرکتی پیشرفته خود تجربه‌ای بی‌سابقه به بازیکنان ارائه می‌داد.

اما مشکلی که به وجود می‌آمد این بود که گیم پلی هر مچ خیلی زود به پرش‌های بی‌پایان و نبردهای بیش از حد آشوب‌وار ختم می‌شد. مشکل دیگری هم که به وجود می‌آمد این بود که مپ‌های چندنفره چندان برای این حرکت جدید مناسب نبودند و نمی‌توانستند پتانسیل واقعی آن‌ها را شکوفا کنند.

به لطف یک موتور بهبود یافته، گرافیک بازی از آن حالت کهنه خارج شد و طراحی هنری جذابش هم باعث شد تا بازی به شدت خوش قیافه باشد، در حدی که بعد از این همه سال همچنان ظاهر خوبش را حفظ کرده است. صداگذاری سلاح‌ها هم که در Ghost پیشرفت خوبی کرده بود، اینجا بهتر از قبل هم شد و باعث شد شلیک کردن آن‌ها بیش از پیش لذت‌بخش باشد.

ادونسد وارفر بعد از انتشار خود از سوی منتقدان و بازیکنان با استقبال به مراتب بهتری نسبت به Ghosts مواجه شد، اما مولتی‌پلیر و تغییر سیستم حرکتی بازی نتوانستند طرفداران را در دراز مدت راضی نگه دارند. یک نکته جالب هم این است که بازی علی‌رغم استقبال بهترش، فروش ضعیف‌تری نسبت به Ghosts تجربه کرد.

همان طور که گفتیم، ادونسد وارفر دوران جدیدی را برای کالاف دیوتی آغاز کرد. تری‌آرک و اینفینیتی وارد حتی بیشتر از اسلجهمر روی فضای آینده و علمی-تخیلی تمرکز کردند و اولی قرار بود نتیجه کارش را با نسخه سال ۲۰۱۵ به نمایش بگذارد.

تری‌آرک برای سومین نسخه بلک آپس ایده‌های جاه‌طلبانه‌ای داشت. آن‌ها که حالا یک سال بیشتر برای توسعه بازی‌شان وقت داشتند، می‌خواستند با توسعه انجین و مکانیک‌های این سری تنوع بیشتری به گیم پلی کالاف دیوتی بدهند.

قرار بود دو تغییر مهم این بازی جدید، بهبود سیستم حرکتی پیشرفته بازی و ورود کمپین به یک ساختار جهان باز باشد، اما متاسفانه دومی در نهایت کنسل شد و بخش داستانی بازی به همان حالت خطی همیشگی بازگشت.

داستان بلک آپس 3 در سال ۲۰۶۵ یعنی چهل سال پس از بلک آپس 2 جریان داشت. در نتیجه اعمال رائول منندز در نسخه قبلی، دنیا وارد یک جنگ سرد سوم شده و تکنولوژی نظامی هم آنقدر پیشرفت کرده که روبات‌ها و ابرسربازان سایبورگ جای سربازان عادی را در میدان جنگ گرفته‌اند.

بازیکن در نقش یک سرباز بی‌نام قرار می‌گرفت که برای اولین بار در تاریخ سری جنسیتش قابل انتخاب بود. این سرباز که طی یک عملیات در کشور اتیوپی به شدت مجروح می‌شود، توسط فرمانده تیلور پیدا می‌شود و به لطف جراحی‌های فراوان، مجهز شدن به اندام‌های ماشینی و دریافت یک رابط عصبی در مغزش به نام DNI جانش نجات پیدا می‌کند.

کمپین بلک آپس 3 شامل المان‌های جدید بسیاری می‌شود. قبل از هر مرحله، بازیکن به یک هاب کوچک دسترسی دارد که در آن می‌تواند اتاق، سلاح‌ها و ظاهر خود را شخصی‌سازی کند و قابلیت‌های جدید به دست آورد.

علی‌رغم این پیشرفت‌های خوب، کمپین و داستان بلک آپس 3 طرفداران چندانی برای خود پیدا نکرد. بدون این که جزئیات بیشتری از داستان بازی لو دهیم، این داستان نه تنها ریتم آهسته‌تری نسبت به تمام نسخه‌های قبلی داشت، بلکه خیلی زود به یک روایت عجیب و پیچیده ختم می‌شد.

یک المان جدید هم که به این بخش اضافه شده بود آیتم‌های جدیدی به نام Gobblegum بودند که برای مدتی بازیکنان را قدرتمندتر می‌کردند. این بخش بزرگ‌تر از همیشه شده بود و طرفداران سرسخت زامبی را حسابی راضی کرد، اما همانند بلک آپس 2 و چه بسا بدتر از آن برای بازیکنان جدید بیش از حد پیچیده و غیرقابل فهم شده بود.

یک نکته جالب درباره بلک آپس 3 این است که بازی از طرف سازندگان پشتیبانی به مراتب بیشتری نسبت به سایر عناوین سری بازی های کالاف دیوتی دید. به طوری که تقریبا دو سال بعد از انتشار بازی و در ژوئن ۲۰۱۷، تری‌آرک یک بسته الحاقی به نام Zombie Chronicles برای بازی منتشر کرد که بسیاری از مپ‌های محبوب زامبی از عناوین قبل را به آن اضافه می‌کرد.

بلک آپس 3 نمرات خوبی از منتقدان دریافت کرد و نسبت به دو نسخه قبل هم با استقبال به مراتب بهتری از سوی بازیکنان مواجه شد. بازی فروش بسیار خوبی هم تجربه کرد و به یکی از پرفروش‌ترین عناوین نسل هشتم کنسول‌ها تبدیل شد.

با این حال بخش‌هایی همچون کمپین داستانی و پرداخت‌های درون برنامه‌ای با انتقادات زیادی مواجه شدند و به غیر از آن‌ها، فضای علمی-تخیلی و سیستم جدید حرکتی همچنان میان بازیکنان دو دستگی ایجاد می‌کردند.

بلک آپس 3 اولین کالاف دیوتی نسل هشتمی ساخته تری‌آرک، و آخرین عنوان از این سری بود که برای پلی استیشن 3 و ایکس باکس 360 هم عرضه شد. لازم به ذکر است که دو نسخه نسل هفتمی بازی به علت محدودیت‌های سخت‌افزاری فاقد بخش تک‌نفره بودند.

اکتیویژن حدس می‌زد که این بازی احتمالا با واکنش‌های منفی زیادی مواجه می‌شود، و به همین خاطر یک تصمیم بی‌سابقه گرفت. این کمپانی تصمیم گرفت یکی از نسخه‌های محبوب و قدیمی سری را برای پلتفرم‌های جدید ریمستر کند و آن را در کنار بازی جدید خود منتشر کند – که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. اما اکتیویژن و اینفینیتی وارد هیچ ایده‌ای نداشتند که شدت این واکنش منفی قرار بود چقدر باشد، در حدی که حتی آن ریمستر هم نتوانست کمکی به بهود نظرات کند.

یکی از این گروه‌ها Settlement Defense Force (SDF) بود که به رهبری سِیلن کاچ (با بازی کیت هرینگتون) بعد از حمله به زمین اعلان جنگ کرد. بازیکن هم در نقش خلبانی به نام نیک رِیِز (با بازی برایان بلوم) قرار می‌گیرد که فرماندهی مقابله با SDF را بر عهده دارد.

کمپین کالاف دیوتی: اینفینیت وارفر غالبا در فضا جریان داشت. از آن جایی هم که بازیکن در هم در نقش یک خلبان و هم یک فرمانده قرار می‌گرفت، پتانسیل زیادی برای نوآوری در گیم پلی به وجود آمده بود و خوشبختانه اینفینیتی وارد هم از آن‌ها استفاده کرد. همانند بلک آپس 3، کمپین بازی دارای یک هاب است که بازیکن می‌تواند تجهیزاتش را در آن شخصی‌سازی کند. اما در کنار آن بازیکن می‌تواند تصمیم بگیرد که چه ماموریت‌هایی را انجام دهد، و حتی در صورت دلخواه چندین ماموریت جانبی بازی را برای جوایز مخصوص انجام دهد.

در کل کمپین اینفینیت وارفر یک سورپرایز بسیار خوب برای بازیکنان بود. در کنار یک گیم پلی عمیق‌تر، بازی از یک داستان جذاب، احساسی و دارای شخصیت‌های عمیق بهره می‌برد. بدین ترتیب اینفینیت وارفر توانست بهترین کمپینی که کالاف دیوتی از بعد از بلک آپس 2 به خود دیده بود را ارائه دهد.

حالت سوم بازی زامبی بود تا اینفینیت وارفر به اولین کالاف دیوتی ساخته نشده توسط تری‌آرک تبدیل شود که این حالت را از روز اول انتشار شامل می‌شود. خوشبختانه این حالت خیلی جذاب از آب در آمد.

با عملکرد ناامیدکننده اینفینیت وارفر، دوران کالاف دیوتی‌های واقع در آینده به پایان رسید. برای نسخه بعد که اسلجهمر گیمز وظیفه ساختش را بر عهده داشت، این فرنچایز قرار بود به ریشه‌های خود بازگردد. اما قبل از پرداختن به نسخه بعدی، باید درباره آن ریمستری که بالاتر گفتیم صحبت کنیم.

اکتیویژن که می‌دانست اینفینیت وارفر قرار است شرایط سختی داشته باشد، تصمیم گرفت با برگرداندن یک عنوان قدیمی و محبوب دل طرفداران را به دست آورد. و چه عنوانی بهتر از اولین کالاف دیوتی؛ مدرن وارفر که باعث شد سری بازی های کالاف دیوتی به موقعیت امروزش برسد. در حالی که سر اینفینیتی وارد با بازی‌اش گرم بود، استودیوی ریون سافتور وظیفه ریمستر کردن این عنوان افسانه‌ای را بر عهده گرفت.

نتیجه تلاش‌های ریون سافتور به یک ریمستر عالی ختم شد. با بهبود قابل توجه مدل‌های شخصیت‌ها، انیمیشن‌ها، نورپردازی و بافت‌ها، مدرن وارفر یک چهره بسیار جذاب پیدا کرد که در عین این که به نسخه اصلی وفادار بود، در حد یک عنوان نسل هشتمی خوش قیافه شده بود.

این ریمستر حتی شامل بخش چندنفره بازی هم می‌شد و واقعا می‌توان گفت با یک ریمستر تمام و کمال طرف بودیم. وقتی هم که این ریمستر در کنار اینفینیت وارفر معرفی شد، بسیاری از مردم به شوخی اشاره می‌کردند که مدرن وارفر هیچ بازیکنی برای اینفینیت وارفر باقی نخواهد گذاشت.

از آن جایی که خود اینفینیت وارفر هم با استقبال ضعیفی از سوی بازیکنان مواجه شده بود، فاتحه مدرن وارفر ریمسترد خوانده شد. این کار ناامیدی بازیکنان را به همراه داشت و ضربه‌ای مرگبار به تلاش ریون سافتور وارد کرد.

این تنها تصمیمات عجیبی نبود که اکتیویژن برای مدرن وارفر ریمسترد گرفت. مدت کوتاهی بعد از انتشار، پرداخت‌های درون برنامه‌ای به بازی اضافه شدند؛ بازی‌ای که در نسخه اصلی خود شامل چنین چیزی نمی‌شد. همچنین، اکتیویژن تصمیم گرفت مپ‌هایی که برای بازی اصلی به صورت بسته الحاقی منتشر شده بودند را دوباره به صورت جدا بفروشد.

طرفداران از این کار خشمگین شدند و معتقد بودند که یک ریمستر باید شامل تمام محتویات نسخه اصلی شود. تازه این بسته‌های الحاقی برای نسخه پی‌سی بازی اصلی رایگان بودند، اما در نسخه ریمستر پولی شدند و باعث ناامیدی بیشتر بازیکنان شدند.

ریمستر مدرن وارفر در نهایت بعد از هفت ماه به صورت مستقل منتشر شد، اما دیگر خیلی دیر شده بود برای این که بازیکنان بخواهند به آن فرصت دهند. و بدین ترتیب، این ریمستر که به خودی خود واقعا عالی بود، در نهایت به یک شکست بزرگ برای اکتیویژن تبدیل شد.

طی کمپین WWII بازیکن در نقش چندین شخصیت مختلف قرار می‌گرفت، اما شخصیت اصلی بازی رونالد دنیلز نام داشت که به همراه جوخه خود در عملیات‌هایی تاریخی همچون پیاده‌سازی در نرماندی، آزادی پاریس و نبرد بولج شرکت می‌کرد.

WWII در کمپین خود دو مکانیک جدید ارائه می‌داد. اولین مکانیک بازگشت بسته‌های سلامتی بود. همانند اولین نسخه کالاف دیوتی، سلامتی به صورت خودکار پر نمی‌شد و بازیکن برای بازیابی جان خود باید به بسته‌های سلامتی تکیه می‌کرد. دیگر مکانیک بازی روی جوخه‌ای که عضوش هستید تمرکز می‌کرد.

مورد دیگری هم که باعث شد بخش داستانی بازی به تجربه جالبی تبدیل شود، گرافیک آن بود. موتور بهبودیافته اسلجهمر گیمز به آن‌ها اجازه می‌داد محیط‌ها و مدل‌های انسانی به شدت واقع‌گرایانه‌ای بسازند و به انیمیشن‌ها بهبود قابل توجهی ببخشند. همچنین گرافیک هنری عالی بازی باعث شده بود که حال و هوای جنگ جهانی دوم به زیباترین شکل ممکن به بازیکن منتقل شود.

با بازیکنی دیگر در یک نبرد تک به تک قرار بگیرند، ایموت‌های خود را به رخ دیگران بکشند، و از همه مضحک‌تر، جلوی بقیه لوت باکس باز کنند و شانس خود را امتحان کنند. به دلیل مورد آخر و این که این هاب بعضا فقط وقت بازیکن را تلف می‌کرد، این ویژگی جدید با انتقادات زیادی همراه شد.

دیویژن‌ها هنگام انتشار بازی به شدت از نظر بالانس مشکل داشتند، که باعث شد اسلجهمر گیمز با آپدیت‌های خود آن را دگرگون کند (مثلا صدا خفه کن دیگر مخصوص یک دیویژن خاص نبود و همه به آن دسترسی پیدا کردند).

با موفقیت بازی، به نظر می‌رسید که کالاف دیوتی از این نقطه به بعد روی بازگشت به ریشه‌ها تمرکز می‌کند. سال‌های بعد نشان دادند که این نظریه درست بوده است، اما نسخه‌ بعدی که توسط تری‌آرک ساخته می‌شد با تغییرات بی‌سابقه خود قرار بود همه را شوکه کند.

در بخش کالاف دیوتی: بلک آپس 3 اشاره کردیم که کمپین آن بازی قرار بود یک تجربه جهان باز باشد، که در نهایت چنین چیزی کنسل شد و جایش را به آن ساختار خطی همیشگی داد. کارمندان تری‌آرک از بابت این تصمیم سخت ناامید شده بودند، اما تصمیم گرفتند برای بازی بعدی خود دوباره یک کار جدید را امتحان کنند.

هنگامی که کار روی چهارمین نسخه بلک آپس شروع شد، تری‌آرک قصد داشت یک کمپین متفاوت با همیشه بسازد. این کمپین داستان بلک آپس 3 را دنبال می‌کرد و در دنیایی پسا-آخرالزمانی جریان داشت. این بخش قرار بود تمرکز گسترده‌ای روی کو-آپ داشته باشد، بدین صورت که بازیکنان در سناریوهای 2v2 مقابل یکدیگر قرار می‌گرفتند تا داستان را جلو ببرند (البته امکان خاموش کردن این ویژگی هم وجود داشت).

توسعه این بخش تا اوایل سال ۲۰۱۸ ادامه داشت، اما پلی تست‌های آن نتایج چندان مثبتی به همراه نداشتند. بعد از این که اکتیویژن تاریخ عرضه بازی را برای اکتبر همان سال تعیین کرد، تری‌آرک مجبور شد باری دیگر یک تصمیم سخت بگیرد.

در اتفاقی بی‌سابقه در تاریخ فرنچایز، بخش تک‌نفره از کالاف دیوتی حذف شد. به جای آن، تری‌آرک در حالی که تنها چند ماه به انتشار بازی باقی مانده بود تصمیم گرفت بخش سوم بازی خود را به ترند چند سال اخیر گیمینگ اختصاص دهد، یعنی بتل رویال.

دیگر تغییر مهمی که برای اولین بار در کالاف دیوتی اتفاق افتاد این بود که از این بازی به بعد، نسخه پی‌سی کالاف دیوتی دیگر و انحصارا از پلتفرم اکتیویژن/بلیزارد یعنی قابل دسترسی شد. تمام این تغییرات باعث شدند تا هنگام معرفی بازی، واکنش‌ها نسبت به آن بسیار منفی باشد.

علاوه بر مولتی‌پلیر، زامبی هم برگشته بود. این مد با این که تغییرات چندانی در مکانیک‌های خود ندیده بود، اما در راستای جبران کمبود بخش تک‌نفره شامل محتوای بیشتری نسبت به نسخه‌های قبل می‌شد.

مپ بزرگ بازی شامل وسایل نقلیه‌ای همچون اتومبیل و هلیکوپتر می‌شد تا بازیکنان با سرعت بیشتری در آن جابجا شوند. برخی از مپ‌های محبوب سری بلک آپس هم به عنوان مکان‌های مشخصی در این مپ حضور داشتند، همچون Nuketown. حتی مکان‌های مخصوصی هم وجود داشتند که شامل زامبی‌ها می‌شدند.

از طرف دیگر نبود بخش داستانی و اضافه شدن پرداخت‌های درون‌برنامه‌ای غیرمنصفانه آن هم درست مدتی پس از انتشار بازی، انتقادات زیادی به همراه داشتند. با این حال، بازی در فروش خود کمتر از انتظارات اکتیویژن عمل کرد و از این نظر یک ناامیدی برای این کمپانی بود.

قاعدتا قرار بود تری‌آرک بعد از انتشار بلک آپس 4 تا سه سال بعد روی پروژه بعدی خود کار کند، اما مشکلاتی که در توسعه کالاف دیوتی ۲۰۲۰ به وجود آمد باعث شد تا آن‌ها مجبور شوند دوباره در شرایطی سخت وارد عمل شوند. این کار باعث شد تا پشتیبانی بعد از انتشار بلک آپس 4 بسیار زودتر از انتظار به پایان برسد.

از آن طرف، اینفینیتی وارد پس از گذراندن ۶ سال سخت بالاخره قرار بود آن تحولی که کالاف دیوتی شدیدا به آن نیاز داشت را بدهد. و چه کاری بهتر از این که شروع جدید با ریبوت یکی از نام‌های افسانه‌ای سری همراه شود. اما قبل از آن، این فرنچایز قرار بود با ورود به بازار موبایل گیمینگ گرد و خاک به پا کند.

در دورانی که بازار بازی‌های شوتر آنلاین مجانی روی موبایل حسابی داغ بود، اکتیویژن تصمیم گرفت با همکاری تنسنت با امثال PUBG Mobile و Fortnite وارد رقابت شود. اما به جای پورت کردن یکی از بازی‌های اصلی سری، تصمیم گرفته شد که یک نسخه از ابتدا مخصوص موبایل ساخته شود.

استودیوی TiMi وظیفه ساخت این عنوان را بر عهده گرفت و بر خلاف بازی‌های پی‌سی و کنسول از انجین Unity استفاده کرد. نتیجه کالاف دیوتی: موبایل بود که در اکتبر ۲۰۱۹ به صورت مجانی برای iOS و اندروید منتشر شد.

این حالت شامل دو مچ‌میکینگ عادی و رنکد هم می‌شود. به غیر از مولتی‌پلیر، بازی شامل یک حالت زامبی هم می‌شد. اما این متاسفانه این بخش به علت تعداد بازیکنان پایین تنها بعد از چند ماه حذف شد.

اما نکته جالبی که درباره بتل رویال کاد موبایل وجود دارد این است که علاوه بر زاویه دید اول شخص، بازیکنان می‌توانند به صورت سوم شخص هم بازی کنند – که اقدامی برای رقابت با امثال پابجی و فورتنایت از سوی اکتیویژن بوده است.

همان طور که گفتیم، بازی تماما برای موبایل و پشتیبانی از کنترل با تاچ اسکرین ساخته شده است. این باعث شده که سیستم حرکتی بازی اگرچه به روانی عناوین اصلی سری نباشد، اما همچنان یک تجربه‌ای بسیار قابل بازی به کاربران موبایل ارائه دهد.

بازیکنان در صورت دلخواه می‌توانند به جای تاچ اسکرین از یک کنترلر برای کنترل بازی استفاده کنند. در کنار یک سیستم کنترل خوب، گرافیک کالاف دیوتی موبایل هم به طرز واقعا قابل تحسینی خوب است و بعضا می‌توان آن را با نسخه‌های نسل هفتمی سری مقایسه کرد.

بازی که به صورت مجانی قابل بازی است، برای درآمد خود به پرداخت‌های درون‌برنامه‌ایی تکیه می‌کند – که صرفا به آیتم‌های تزئینی محدود می‌شود. کاد موبایل دارای دو واحد پولی است که یکیشان از طریق بازی کردن و دیگری با پرداخت پول واقعی به دست می‌آیند.

دومی که COD Points نام دارد، برای خرید آیتم‌های تزئینی به کار می‌رود. همچنین بازی دارای بتل پس‌های فصلی هم هست و به بازیکنان اجازه می‌دهد با پرداخت ۱۰ دلار، با بازی کردن خود دائما جوایز مختلف دریافت کنند.

مدت کوتاهی انتشار کاد موبایل، نوبت نسخه جدید سری بازی های کالاف دیوتی برای پلتفرم‌های اصلی بود که توسط اینفینیتی وارد ساخته شده بود.

کالاف دیوتی حالا بیش از همیشه شامل المان‌های واقع‌گرایانه می‌شد. مثلا سلاح‌ها سنگین‌تر به نظر می‌رسیدند و می‌شد آن‌ها را برای کاهش لگد هنگام تیراندازی روی سطوح مختلف گذاشت. حتی کار ساده‌ای همچون باز کردن درها هم به مکانیکی عمیق تبدیل شد.

کالا دیوتی: مدرن وارفر ۲۰۱۹ از چندین نظر حکم یک آغاز جدید برای فرنچایز را داشت. یکی از آن‌ها به داستان بازی برمی‌گشت. به عنوان یک ریبوت برای سری مدرن وارفر، این بازی در دنیایی جریان داشت که وقایع سه‌گانه اصلی در آن اتفاق نیفتاده بودند.

همچنین در ابتدا قرار بود هیچ مینی‌مپی در بخش چندنفره بازی وجود نداشته باشد، اما نظرات بازیکنان درباره بتای بازی باعث شد تا اینفینیتی وارد این ویژگی را بازگرداند – هرچند بدون نشان دادن مکان دشمنان. سیستم شخصی‌سازی اسلحه هم عمیق‌تر از همیشه شده بود و بازیکنان از بین ۶۰ اتچمنت مختلف می‌توانستند انتخاب و روی سلاحشان نصب کنند. از دیگر تغییرات مولتی‌پلیر می‌توان به بازگشت کیل‌استریک‌ها اشاره کرد که تا مدت‌ها جایشان را به اسکور‌استریک‌ها داده بودند.

کالا دیوتی: مدرن وارفر ۲۰۱۹ نه تنها از نظر داستان و گیم پلی، بلکه از نظر پشتیبانی بعد از انتشار هم یک تحول بزرگ برای کالاف دیوتی بود. این بار دیگر خبری از لوت باکس و سیزن پس نبود و تمام محتویات اضافه به صورت مجانی در اختیار بازیکنان قرار می‌گرفتند. به جای سیاست‌های قبلی، کالاف دیوتی به ساختار فصلی و بتل پس رو آورد.

همچنین، بازی برای اولین بار در تاریخ سری بازی های کالاف دیوتی از کراس‌پلی پشتیبانی می‌کرد، که به بازیکنان تمام پلتفرم‌ها اجازه می‌داد با یکدیگر بازی کنند. این عوامل باعث شدند تا مدرن وارفر محبوبیتش را بیشتر از عناوین گذشته حفظ کند.

این عنوان از نظر تجاری هم عالی عمل کرد و چندین رکورد شکست؛ از جمله بهترین عرضه دیجیتالی تاریخ اکتیویژن، پرفروش‌ترین کالاف دیوتی روی پی‌سی و بیشترین فروش دیجیتالی در سه روز روی پلی استیشن ۴. با سودی بیش از ۶۰۰ میلیون دلار در سه روز اول انتشار، مدرن وارفر به پرفروش‌ترین بازی سری کالاف دیوتی نسل هشتم تبدیل شد.

اما این موفقیت بزرگ تنها شروع کار اکتیویژن برای آینده کالاف دیوتی بود. مدرن وارفر قرار بود چند ماه بعد از انتشار یک حالت چهارم هم دریافت کند که به صورت یک بازی مستقل هم عمل می‌کند. این مد قرار بود به مهم‌ترین بخش کالاف دیوتی تبدیل شود و این سری را وارد دورانی جدید کند.

اما حتی در این صورت هم یک راه برای برگشتن به بازی وجود دارد. فروشگاه‌هایی در سرتاسر مپ وجود دارند که بازیکنان می‌توانند از آن‌ها مهمات، آرمور، کیل‌استریک و غیره خریداری کنند و یکی از این آیتم‌ها هم بازگرداندن هم‌تیمی‌های کشته شده در ازای یک مبلغ خاص است. بدین صورت بازیکنان همواره راهی برای ریسپاون شدن در بازی دارند.

وارزون از سیستم پیشرفت یکسان و هماهنگ با مدرن وارفر (و در آینده، نسخه‌های بعدی کالاف دیوتی) استفاده می‌کند. تمام افزایش سطح‌هایی که برای خود یا سلاح‌ها تجربه می‌کنید، اپراتورها و سایر آیتم‌های تزئینی و واحد پول بازی همگی با عناوین اصلی مشترک هستند و پیشرفتشان به یکدیگر منتقل می‌شود.

وارزون هنگام انتشار با استقبال بسیار بالایی مواجه شد و بلافاصله جایگاه خود را به عنوان یکی از بازی‌های برتر ژانر بتل رویال تثبیت کرد. سایز بزرگ مپ و خوش‌ساختی آن، نوآوری‌های بازی و گان پلی خوبی که از مدرن وارفر آمده بود از جمله چیزهایی بودند که مورد تمجید قرار گرفتند.

وارزون همچنین توانست از همان ابتدای انتشار بازیکنان بسیار زیادی را به خود جذب کند، که یکی از عوامل اصلی آن انتشار در اوایل پاندمی کووید-19 و خانه‌نشینی مردم بود. بازی در دو ماه اول عرضه بیش از ۶۰ میلیون بار دانلود شد و طبق آخرین آمار، از ۱۰۰ میلیون بازیکن فعال هم عبور کرده است.

اولین نتیجه این سیاست جدید را قرار بود در نسخه ۲۰۲۰ و آخرین عنوانی که در این تاریخچه پوشش می‌دهیم ببینیم. اما قبل از این که به آن بپردازیم، باید اشاره‌ای به یک ریمستر دیگر از سری مدرن وارفر داشته باشیم.

متاسفانه همان طور که از اسم این عنوان پیداست، بیناکس تنها کمپین مدرن وارفر 2 را ریمستر کرد و دیگر خبری از مولتی‌پلیر و Spec Ops نبود. اگرچه اکتیویژن در این باره توضیحی ارائه نداد، اما مشخص است که این کار جهت نگه داشتن بازیکنان کالاف دیوتی در مدرن وارفر 2019/وارزون انجام شده است. و خب، ریمستر مدرن وارفر 1 هم از نظر تجاری یک شکست بود و بخش چندنفره‌اش با استقبال چندانی مواجه نشد.

تنها نکته قابل توجه دیگری که از این ریمستر می‌توان گفت، آیتم‌های تزئینی مخصوصی هستند که با خرید بازی می‌توانید برای مدرن وارفر 2019/وارزون به دست آورید. حالا، برویم سراغ آخرین کالاف دیوتی‌ای که در زمان انتشار این مطلب عرضه شده است.

می‌رسیم به عنوانی که اصلا قرار نبود در سال ۲۰۲۰ عرضه شود. اگر به چرخه ساخت عناوین کالاف دیوتی در هشت سال گذشته نگاه کنید، می‌دانید که قاعدتا اسلجهمر گیمز باید بازی جدید خود را منتشر می‌کرد. قرار اولیه هم همین بود، اما مشکلات فراوانی که در ساخت بازی به وجود آمدند سرنوشت این فرنچایز را برای سال ۲۰۲۰ عوض کردند.

در بهار ۲۰۱۹، یعنی ماه‌ها قبل از انتشار مدرن وارفر، اخباری منتشر شد که کالاف دیوتی 2020 در وضعیت بدی قرار دارد. اسلجهمر گیمز و ریون سافتور دو توسعه‌دهنده این عنوان بودند و اصلا قرار نبود نسخه جدیدی از سری بلک آپس بسازند. اما به دلیل اختلافات زیادی که این دو با یکدیگر داشتند، ساخت بازی را اصلا خوب پیش نرفته بود. وضعیت آنقدر بد بود که از بازی به عنوان یک فاجعه یاد می‌شد.

این باعث شد اکتیویژن پروژه اسلجهمر گیمز را از سال ۲۰۲۰ کنار بگذارد و تری‌آرک را برای ساخت بازی روی کار بیاورد. زمانی که توسعه‌دهندگان برای ساخت بازی داشتند حالا کمتر از همیشه بود و به همین دلیل، تصمیم بر این شد که تری‌آرک تنها روی مولتی‌پلیر و زامبی کار کند و بخش داستانی بر عهده ریون سافتور قرار بگیرد.

در نتیجه، این بازی به دومین کالاف دیوتی‌ای تبدیل شد که توسط دو توسعه‌دهنده اصلی ساخته می‌شد. اسلجهمر گیمز هم در کنار کار روی COD 2021، به عنوان یک استودیوی پشتیبان به ساخت بازی کمک کرد.

الکس میسون، فرانک وودز و جیسون هادسون از نسخه‌های قبلی در این قسمت حضور دارند (البته با صداگذاری‌های جدید) و شخصیت‌های جدیدی هم به آن‌ها ملحق می‌شوند. در حالی که بازیکن در مواقعی کنترل میسون را بر عهده می‌گیرد، اما کارکتری که در اکثر بازی در نقشش بازی می‌کنید فردی به نام «بِل» است.

بازیکن می‌تواند نام واقعی بل، جنسیت، گذشته و ویژگی‌های شخصیتی او را تعیین کند، که طی داستان بعضا به آن‌ها اشاره می‌شود و مورد آخر روی گیم پلی هم تاثیر می‌گذارد. این اولین باریست که شخصیت اصلی یک کمپین کالاف دیوتی در این حد قابل شخصی‌سازی بوده است.

کمپین کلد وار شامل یک المان مهم می‌شود که از بلک آپس 2 به بعد دیگر ندیدیم، یعنی انتخاب‌های تاثیرگذار روی داستان. طی کمپین بارها فرصت دارید که با تصمیم گرفتن در نقاط مختلف روی اتفاقات، سرنوشت شخصیت‌ها و پایان بازی تاثیر بگذارید. ماموریت‌ها هم عمیق‌تر از همیشه شده‌اند و بیشتر روی گشت و گذار تاکید دارند.

نه تنها طی هر ماموریت یک یا چند هدف اختیاری برای انجام دادن دارید، بلکه می‌توانید مدرک جمع‌آوری دارید. در کنار آن‌ها ماموریت‌های جانبی هم وجود دارند؛ این سه المان همگی روی روند بازی تاثیر می‌گذارند و می‌توانند پایان داستان را تغییر دهند.

در بخش مولتی‌پلیر، کلد وار عملا یک بازگشت به گذشته است. بازی به جای انجین جدید اینفینیتی وارد، از انجین قدیمی‌تر هرچند بهبودیافته تری‌آرک استفاده می‌کند. این باعث شده که سیستم حرکتی و تیراندازی بازی بیشتر حس و حال عناوین گذشته سری را بدهند. مپ‌های بازی هم جوری طراحی شده‌اند که بیشتر سبک گیم پلی عناوین گذشته سری را تشویق می‌کنند، بر خلاف چیزی که در مدرن وارفر 2019 دیدیم.

سیستم پیشرفت کلد وار با وارزون و مدرن وارفر مشترک است و بتل پس و لول آپ شدن بازیکن به عناوین دیگر هم منتقل می‌شود. همچنین، سلاح‌ها و اسکین‌های کلد وار در وارزون هم حضور پیدا می‌کنند، اما این بازی و مدرن وارفر از این نظر دیگر هیچ اشتراکی ندارند. و همانند دو بازی دیگر، کلد وار هم به طور کامل از کراس پلی پشتیبانی می‌کند.

برخی معتقد بودند که کلد وار در این بخش یک عقبگرد نسبت به مدرن وارفر محسوب می‌شود، و برخی دیگر هم بازگشت آن به سبک و سیاق بازی‌های قدیمی‌تر را دوست داشتند.

یکی دیگر از مواردی که انتقادات زیادی را به همراه داشت، کمبود محتوای بازی نسبت به نسخه‌های قبلی بود. با این حال، بازی فروشی بسیار خوب تجربه کرد؛ به طوری که طی شش هفته اول انتشار بیش از ۶۷۸ میلیون دلار به دست آورد و توانست به پرفروش‌ترین عنوان سال ۲۰۲۰ در آمریکا تبدیل شود.

آینده

این در حالیست که کالاف دیوتی به لطف وارزون و کاد موبایل در متفاوت‌ترین و پولسازترین وضعیت ممکن قرار دارد. این دو بازی برای اکتیویژن موفقیت‌هایی عظیم بوده‌اند و حالا حالاها قرار است از آن‌ها پشتیبانی شود. باید دید که این دو در آینده چقدر روی نحوه فعالیت کالاف دیوتی و بازی‌های آینده فرنچایز تاثیر خواهند گذاشت.

از شما بابت این که تا اینجا با ما همراه بودید ممنونیم و امیدواریم که از خواندن این تاریخچه لذت برده باشید. به نظرتان بهترین کالاف دیوتی کدام است؟ کدام را بیشتر از بقیه دوست دارید؟ بیشترین خاطرات را با کدام داشتید؟ آیا از وارزون، کاد موبایل و نسخه‌های اخیر سری رضایت دارید؟ خوشحال می‌شویم اگر نظرتان را با ما و سایر کاربران ویجیاتو به اشتراک بگذارید.

به مطالعه ادامه دهید:

پرسش‌های متداول در مورد کالاف دیوتی به APKPURE مراجعه کنید.

دکمه بازگشت به بالا