انقلاب اسلامی به طور فزاینده ای با جامعه ایران یکسان شده است، جامعه ای که فاصله معنایی خود را با لشکرکشی ها و امارت های طولانی مدت به طور عینی و سریع مشخص کرده است. گفتمان سلیمانی، بدون ابعاد نظامی و قدرتمند. ا. این نشان دهنده عظمت طراحی، حکومت داری، استقامت و تعامل با نیروهای مقاومت بود که هویتی دوگانه برای امت انقلاب و اسلام ایجاد کرد.
با چنین رویکردی، سردار سلیمانی را میتوان به عنوان نماد شناسایی مقتدرانه ایران در سایه انقلاب اسلامی دانست، زیرا جهان ابعاد جدیدی را در چارچوب فرهنگ مقاومت معرفی میکند.
این شیوه کنش گرایی، «کنشگری مبتنی بر هویت» است که پتانسیل دوگانه ایران، منطقه و جهان را داشته است که با هر زبان و فرهنگی به راحتی می توان ویژگی های آن را رمزگشایی کرد. گفتمان این کنشگری که ریشه در منطق هویت «انقلاب-مقاومت» داشت، گفتمان «سلطه ـ اشغالگری» به رهبری آمریکا و رژیم صهیونیستی را از بین برد و آن را بسیار ناکارآمد کرد.
شهید سلیمانی مخترع ناکارآمدی و به حاشیه راندن گفتمان «سلطه ـ اشغالگری» بود و زخم عمیقی بر سیاستها و برنامههای منطقهای و جهانی آمریکا بر جای گذاشت. این شیوه حکومت داری که مبتنی بر «هدف گرایی- مقاومت- رهبری» بود، نه تنها هویت تاریخی ایرانیان را تقویت کرد، بلکه هویت جوامع اسلامی را احیا کرد.
زندگی پرافتخار سردار سلیمانی خون فرهنگ مقاومت بود که همراه با شکنجه او جان گرفت. این فرهنگ نه تنها هویت را شکل می دهد، بلکه بسیار مهم است. سلیمانی فراتر از یک جنگ سالار، شخصیتی فرهیخته و شاخص آماده سازی نسل های انقلابی در منطقه است که عواقب آن در آینده نزدیک و دور احساس خواهد شد.
موفقیت سردار سلیمانی با درک انقلابی، اطاعت از رهبری، ایمان به پیروزی، همکاری بین المللی، هدفمندی و هویت سازی همراه بود. اگرچه این صفات در شخصیت سلیمانی به اوج خود رسید، اما دوستان و فرزندان او در سراسر جهان اسلام، به ویژه در جوامع مسلمان منطقه، روش، منطق و روش استقامت و استقامت را از او آموختند و زمان نشان خواهد داد که پیروزی نهایی چه خواهد بود. برای ملت های مقاوم تر و آزادی خواه تر خواهد بود.
* مدرس گروه فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع).