فرهنگ و هنر

مروری بر حال و هوای اسرای ایرانی در ایام دهه فجر

مجبور شدم مجسمه ای از امام خمینی (ره) طراحی کنم. این یک کار خطرناک بود. اگر به بیرون درز کند ، عواقب جدی در پی خواهد داشت که حداقل آن انزوا از سرویس امنیتی بغداد است. من با توکل به خدا شروع کردم ، ابتدا لازم بود تصویر امام فقید را بدست آورم.

به گزارش ترندونی ، حسین خسروی ، یکی از لیبرال های هشت سال دفاع مقدس ، در خاطرات خود فضای دهه فجرو در زندان های دشمن بعثی را به یاد می آورد: در مورد جشن های فجر تصمیم گیری شد. دهه من به عنوان مدیر فرهنگی آسایشگاهمان انتخاب شدم. به دلیل علاقه خاصی که به خوشنویسی و نقاشی داشتم ، با کمترین فرصت تمرین را شروع کردم.

مجبور شدم مجسمه ای از امام خمینی (ره) طراحی کنم. این یک کار خطرناک بود. اگر به بیرون درز کند ، عواقب جدی در پی خواهد داشت که حداقل آن انزوا از سرویس امنیتی بغداد است. من با توکل به خدا شروع کردم ، ابتدا لازم بود تصویر امام فقید را بدست آورم. خیلی سخت بود عراقی ها نسبت به چهره او بسیار حساس بودند.

با هماهنگی مدیر روزنامه ، عکس کوچکی گرفتیم که در روزنامه بود. این تصویر از قلب یک راهپیمایی ایرانی گرفته شده است. از آنجا که عکس امام راحل (ره) در یک قطعه بسیار کوچک چاپ شده بود ، من مجبور شدم آن را در یک جدول ارائه دهم. سپس پارچه ای به ابعاد 70 100 رسم کردم. تمام شدن آن چند روز طول کشید. برای دهه فجر عکس را تحویل مسئولان اردوگاه دادم. تصویر کشیده شده باید بین آسایشگاه ها منتقل می شد. بچه ها روحیه بالایی داشتند. فضای دهه فجر به همه نزدیک است.

حدود یک هفته پس از جشن های انقلاب ، سرانجام موضوع فاش شد و سربازان عراقی به سراغ من آمدند.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا