معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم: بر اساس آخرین نظرسنجیها بیش از ۸۰ درصد از مردم ایران برای شرکت در پیاده روی اربعین حسینی تمایل دارند و این گواه عشق و ارادت ایرانیان به اهل بیت و خاصه حضرت امام حسین (ع) است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، موضوع برنامه گفتگوی ویژه خبری امشب به ظرفیتهای فرهنگی و تمدنی رویداد جهانی اربعین اختصاص داشت که با حضور دکتر عبدالحسین کلانتری معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم بررسی شد.
سوال: پیادهروی اربعین این روزها کانون اجتماعات محبان اهل بیت علیه السلام شده است وگزارشهای میدانی همانطور که در بخشهای مختلف خبری در ترندونی ملاحظه میکنید از عراق حاکی است که مسیرهای منتهی به حرمهای مطهر در کربلا مملو از میلیونها زائر شده است. در گفتگوی ویژه خبری امشب بررسی ظرفیتهای فرهنگی و همچنین تمدنی این رویداد جهانی خواهیم پرداخت. آقای عبدالحسین کلانتری جامعه شناس و استاد دانشگاه در استودیو هستند، آقای دکتر سلام بر شما
سوال: شما جامعه شناس هستید و پدیدههای مختلف اجتماعی را بررسی میکنید و زوایای آن را تحلیل میکنید بپردازیم به حرکت اربعین و ببینیم که از چه زوایا و ابعادی قابل بررسی است و آن را از سایر پدیدههای اجتماعی متمایز کرده است و خودش را به عنوان یک پدیده بزرگ اجتماعی به جهانیان شناسانده است.
کلانتری: واقعیت امر بگذارید من ابتدای بحث نکتهای را به آن توجه بدهم و آن هم این که پدیده اربعین آن چنان ابعاد پیچیده و گستردهای دارد که ادبیات موجود علوم انسانی شاید خیلی از پس صورتبندی نظریه آن بر نیاید و علی رغم تلاشهای متعدد وضعیتی که صورت گرفته در این سالها همایشهای متعددی را ما داشتیم در خود ایران دانشگاههای متعدد و انجمنهای علمی مختلف در این حوزه کار کردند به طور خاص انجمن بینالمللی اربعین که مجموعهای از دانشوران علاقمند به اربعین پژوهی را در مقیاس جهانی در ایران دور هم جمع کرده است و به این پدیده میپردازند، واقعیت امر باید اذعان کنیم و این تواضع را در مقابل این پدیده بزرگ داشته باشیم که هنوز نتوانستیم صورتبندی دقیقی از این پدیده ارائه دهیم و این پدیده آنچنان به صورت محیرالعقولی هر سال سویههایی از خودش را نشان میدهد در شرایط مختلف که صورتبندی کردن آن بر اساس مفاهیم و نظریات مختلف موجود کار دشواری است این چیزی است که هم به نوعی متفکران ایرانی به آن اذعان دارند و هم متفکران غربی که در این حوزه کار کردند، برای اربعین پژوهی در داخل پرانتز من عرض کنم عده زیادی از متفکران غربی هم در این حوزه کار کردند و تجربههای میدانی خوبی داشتند و پیمایشهای خوبی صورت گرفته است کماکان ما نتوانستیم یک ادراک چند جانبهای از این موضوع داشته باشیم آنچنان که حق این پدیده است، البته عرض کردم به این معنا نیست که در این حوزه کاری نشده کارهای متعددی انجام شده، پایان نامههای متعدد، همایشهای متعدد ما الان افرادی را داریم که حوزه تخصصی آنها اربعین پژوهی است و در این حوزه دارند کار میکنند اربعین و زندگی روزمره، اربعین و مناسک، اربعین و امر قدسی، اربعین و زندگی روزمره، اربعین و تمدن پژوهی همه حوزههای متعددی است که شکل گرفته حتی یک ظرفیتهای هنری ویژهای در مسیر اربعین به معنای فکری آن عرض میکنم شکل گرفته است ما حوزههای هنری بدیعی را در این مسیر شکل دادیم، حوزههایی که بعضا توسط خود مردم ابداع شده در مسیر اربعین اینها همه قابل واکاوی است و کارهایی هم صورت گرفته، اما با آن قلهها بسیار فاصله داریم، یعنی ما هنوز نتوانستهایم یک صورت بندی دقیق ارائه بدهیم و این وجه معمایی این پدیده را بکاویم در خود جامعه ایران اگر اجازه بفرمایید این نکته را به آن توجه بدهم در خود جامعه ایرانی پدیده، یک پدیده واقعاً شگفت انگیز است آخرین نظرسنجیهایی که توسط چند مجموعه معتبر علمی در ایران صورت گرفته بود نشان میداد که حول و حوش ۸۰ درصد از مردم ایران تمایل به حضور در مناسک اربعین را دارند خوب این عدد عددی بالا است حداقل اینکه با برخی از روایتهایی که دارد صورت میگیرد به صورت واقعاً جاهلانه و بعضاً هم از سر عناد در خصوص جامعه ایران کاملاً ناسازگار است، جامعهای که کاملاً دینی است و این عددها نشان میدهد که در بنیان جامعه ایران این حب به اهل بیت و حب امام حسین علیه السلام وجود دارد، شاید اگر شرایط بود من و شما هم امشب اینجا نبودیم و در مسیر اربعین میبودیم.
سوال: آقای دکتر کلانتری اشاره کردید به روایتهای مختلف از اربعین و حرکت اربعین و پیادهروی اربعین حسینی شاید بعضیها بگویند که این یک مراسم ساده و سالانه است مثل خیلی از مراسمهایی که در طول سال در گوشه و کنار دنیا دارد برگزار میشود.
کلانتری: ببینید در حوزه جامعه شناسی دین تقریباً یک اجماعی وجود دارد که کسانی که در این حوزه کار میکنند حتماً باید تجربه امر دینی را داشته باشند، این نگاه بیشتر برآمده از تحلیلهایی است که از بیرون پدیده اجتماعی را به مثابه یک شیء نگاه میکند که هیچ تفاوتی را هم نمیبیند به این معنا من شاید حق هم به آنها بدهم به این معنا که شما نمونهای از این پدیدهها را در سایر ادیان هم میبینید یا حتی در بسیاری از مناسک و مناسبتهای دیگر هم ببینید، اما آن چیزی که آن را متمایز میکند آن عمق معنایی است که این پدیده دارد، خوب این پدیده اگر عمق معنای آن ادراک نشود و پیوند نخورد به آن تجربه وجودی تمام آن تفاوتهایش نادیده انگاشته میشود، بر همین اساس هم است بسیاری از جامعه شناسان غربی که تجربه حتی میدانی اربعین را داشتند با این که تعلق دینی هم به این مناسک نداشتند آن تجربه باعث شد که نوع تحلیلهایشان متفاوت شود، آن چیزی که پدیده اربعین را مجزا میکند از سایر رویدادهایی که به ظاهر شبیه آن هستند آن عمق معنای آن است، عمق معنایی که یک پیوند تاریخی دارد و یک حالت و بنیان تاریخی دارد و میتواند آن تمدنی که بر اساس آن قرار است شکل بگیرد را سامان دهد. باید به این توجه کرد والا بر اساس معیارهای ظاهری بله خیلی به بسیاری از پیادهرویهای دیگر شباهت دارد، اما این پیادهروی، پیادهروی متفاوتی است و شما را پیوند میزند با تاریخ، شما را پیوند میزند با مصائب آل الله، پیوند میزند با نظام فکری و با نظام بینشی، با نظام گرایشی که در مکتب اهل بیت و خاصه امام حسین علیه السلام شکل میگیرد و بر همین اساس هم است افرادی که در این مسیر میروند و قدم میگذارند وارد یک فستیوال نمیشوند، وارد یک جشن نمیشوند، سرشار از سختی است گرمای طاقت فرسای آن مسیر از نجف تا کربلا و از مسیرهای دیگری که به کربلا ختم میشود واقعاً نفسگیر است کسانی که تجربه کرده باشند پاهای تاول زده و بدنهای پر از خستگی و عرق و گرد و غبار تمام اینها سختیهایی است که در مسیر وجود دارد و آن را بی شباهت میکند به سایر مناسکی که حالت جشن دارند و پیادهرویهایی که در آن قالب شکل میگیرند، اما با تمام این اوصاف یک حلاوت معنوی دارد به یک تاریخی گره میزند، گره میزند فرد را به یک نظام فکری، نظام تمایلات آن را جهت میدهد و شکل میدهد در مسیر شما را به فکر وامیدارد که کجا هستی و داری در امروز روزگار چه میکنی و چرا هستی، چرا در این مسیر هستی و چرا در جای دیگر نیستی و اساساً بعد از آن کجا باید باشی، خیلی از افرادی که در این مسیر قرار میگیرند من مراوده داشتم برنامههای سال آتی شان را میبندند، زندگیشان را آن جا تحویل میدهند و یک زندگی پاک دیگری تحویل میگیرند، روزمرگی خودشان را در آن مسیر سامان میدهند و پربار میکنند.
سوال: آقای دکتر چند تا سوالی مطرح کردید که خیلیها در پیاده روی اربعین حسینی مطرح میکنند، چرا هستی، بعدش قرار است کجا باشی، برنامه ریزی هایشان بر این اساس تغییر پیدا میکند. خوشا به سعادت آنهایی که الان در این مسیر هستند بعضیها هم یا خیلیها هم بنا به دلایلی حضور ندارند، اما حرکت اربعینی چطور میشود که در زندگی ما یک جریان شود و حرکت ما زندگی ما، برنامه ریزیهای ما در امتداد آن باشد؟
کلانتری: سوال خوب و سختی است به این معنا عرض میکنم سخت است، چون کثیری از متفکران نسبت امر دینی را با زندگی روزمره کاویدند و یکی از پرسشهای دشوار جهان مدرن حداقل است که امر دینی چه نسبتی با زندگی روزمره دارد، زندگی روزمره یک منطق متفاوتی دارد خصوصا در جهان مدرن، این جهان مدرن که میگویم به هرحال تار و پود جهان امروز ما به نوعی وابسته به آن منطق جهان مدرن است، انباشت سود، خودخواهیها، فردگرایی ها، کسب منافع و بسیاری از خصایص دیگری که میدانیم به صورت نظام مندی در زندگیها رسوخ کرده و واقعیت تلخ این است که در زندگی ما ایرانیها هم تا حدودی رسوخ کرده است، امر دینی این را تا حدودی تعلیق میکند و برخی از امور دینی مانند اربعین، مانند مناسبتهای وابسته حضرت سیدالشهدا این را کامل تعلیق میکند به خاطر همین افرادی که در شرایط عادی حاضر نیستند از دیناری بگذرند وقتی پای امام حسین (ع) وسط میآید حاضر هستند خیرات بزرگی را ارائه دهند، من الان عدد دقیقش خاطرم نیست باز تحقیقاتی که کردند اخیرا هم منتشر شده چند موسسه معتبر داخلی در خصوص تمایلات مردم به مراسمهای مربوط به حضرت سیدالشهدا (ع) عدد فکر میکنم حدود ۵۰۰ هزار تومان بود که به صورت میانگین مردم ایران خیرات و مبرات میکنند در راه سیدالشهدا، عدد عددی بالا است وقتی میانگین و سرانه کشوری، ما عددهای بسیار بزرگ داریم که بسیاری از افراد دارای ما در این مسیر خرج میکنند و عددها و رقمهای خیلی کوچک هر کسی به وسع خودش و به میزان دارایی خودش و برخیها هم بسیار فراتر از دارایی خودشان این کمک را میکنند، این به چه معنا است؟ وقتی اسم امام حسین (ع) میآید منطق زندگی روزمره معلق میشود، مناسبات لطیفتر میشود ما در زندگی روزمره شاید بابت موضوعات کوچک با همدیگر مشاجره کنیم، اما در مسیر اربعین، مسیر سخت اربعین در موکبها افراد جفت به جفت هم میخوابند صادقانه بگویم بوی بد را تحمل میکنند، حتی سختیهای این ازدحام را تحمل میکنند، اما خم به ابرو نمیآورند و از هم دیگر عذرخواهی میکنند در شرایط عادی ممکن است یقه هم را بگیرند، چون در آن مسیر قرار گرفتند و آن عشق و احترام باعث از خودگذشتگی، لطافت طبع، سعه صدر، مدارا، همه اینها ویژگیهای اخلاقی است که در مکتب امام حسین (ع) شکل میگیرد و اربعین تجلی آن است و این زندگی روزمره را تعلیق میکند این را باید همراه آورد.
سوال: چکار کنیم که این همراهی مقطعی نباشد یعنی یکی دو ماهه بعد از این که از سفر و این حرکت معنوی میآییم در آن فضا نباشیم و بعد همه چیز را، آن چیزی که به عنوان درسهای مهم زندگی از این مسیر گرفتیم به دست فراموشی بسپاریم و آدم قبل از این سفر و این حرکت معنوی بشویم.
کلانتری: نکتهای که عرض کردم مهم است زندگی روزمره خواه ناخواه ما را میکشد به سمت زمین و ما را از آسمان جدا میکند، اما باید از این فضا عبور کرد و از این تعلق به زمین عبور کرد، اساسا فلسفه ایام الله هم همین است، ایام الله زمانهایی است که انسان دوباره ارتباط خودش را برقرار میکند و حتی شاید معنای تمام واجبات نمازهای واجبی که داریم به یک معنا همین است، ارتباطاتی است که به صورت روزانه ما برقرار میکنیم، اما در زندگی اجتماعی این را چگونه میشود امتداد داد؟ این سوالی مهم است که باید به آن پرداخت، بخشی از افرادی که عرض کردم در این مسیر قرار میگیرند خودشان برنامه زندگی آینده خودشان را هم در همین مسیر واقعا میبندند من کثیری از افراد را دیدم، بله در زندگی روزمره ممکن است انحرافاتی بعدها صورت بگیرد از این مسیر طراحی و تدارک شده، اما اجتماعات انسانی و به یک معنا گروههای اجتماعی و متشکلی که در این مسیر شکل میگیرد بعدها میتواند هویت بخش باشد و کمک کننده باشد، بر همین اساس بسیاری از خیریهها، بسیاری از گروهها، بسیاری از اجتماعات تخصصی شکل گرفته، مبنایش هم اربعین بوده من سراغ دارم که بعد از اربعین در همین مسیر کنش گری میکنند و سعی میکنند آن لطافت طبعی را که در مسیر اربعین پیدا کردند، در مکتب امام حسین (ع) پیدا کردند در زندگی روزمره جریان بدهند، نمونههای بارزش را در مثلا گروههای تخصصی پزشکی میبینید، گروههای جهادی پزشکی، گروههای جهادی دانشجویی، گروههای جهادی که به تدریس در مناطق محروم میپردازند، گروههایی که حتی در زمینه هنر دارند کار میکنند من اخیرا در دانشگاه هنر شیراز بودم و برای برنامهای به آن جا رفته بودم، خود آن برنامه هم در جای خودش قابل بررسی است برنامهای است در حوزه غدیر، کثیری از دانشجویان آن دانشگاه با همت مدیریتش گروههای جهادی شکل دادند در مناطق محروم به بچهها نقاشی و خطاطی یاد میدهند، دیوارهای آن منطقه را با حمایت شهرداری بنا دارند که نقاشی کنند، فضای شهر را، فضای مناطق محروم را دگرگون کنند اینها همه از مکتب امام حسین (ع)، از لطایف و احساسات پاکی که در این مکتب صیقل میخورد و به نمایش گذاشته میشود نشات میگیرد، من یک نکته دیگر هم عرض کنم.
سوال: پس فضای دانشگاهی برای مفهوم پردازی صحیح و دقیق و درستی از اربعین در فضای دانشگاه دست به کار شده است.
کلانتری: بله، من مثال دیگری هم بزنم، یک داده تحقیقاتی دیگری را هم این جا ارائه دهم شاید برای بینندگان عزیز جالب باشد البته جالب به این معنا که به قامت تحقیق که درآمده جالب باشد، تحقیقات نشان میدهد عمده مشارکتهای مردم ایران زمانی پایدار است و زمانی با مشارکت انبوه مواجه میشود که با محوریت امر دینی شکل میگیرد، این به این معنا است که هروقت پای امر دینی وسط میآید مردم بیشترین مشارکت را دارند، یعنی کماکان سیمان جامعه به قول جامعه شناسان و آن چیزی که مایه چسبندگی است و قوام و دوام جامعه را شکل میدهد کماکان امر دینی است و وقتی پای امر دینی وسط میآید همه مردم به دور از هرگونه تعلقی واقعا، تعلق جنسیتی، تعلق سنی، تعلق قومیتی، تعلق تحصیلاتی وارد این میدان میشوند و لذا از استادان دانشگاه تا دانش آموزان و دانش جویان وارد این گود میشوند و این دستاورد تحقیقاتی مهمی است که بارها و بارها آزمون شده در دورههای مختلف و زمانهای مختلف که ما نظام مشارکتی مان را باید مبتنی بر این آموزهها و این دستاوردها کنیم، این که فرمودید دانشگاهها ورود دارند، طبیعتا دانشگاهها بریدهای از این جهان و این جامعه نیستند بچههای دانشجوی ما و اساتید ما متعلق به همین جامعه هستند و سد سدیدی واقعا وجود ندارد و امسال هم مشارکت خیلی خوبی داشتند براساس تقسیم کاری که در ستاد اربعین صورت گرفته، موظفیهایی که به عهده وزارتخانه گذاشته شده همه اش اقدام شده و فراتر از آن انجام شده و صادقانه بگویم آن قدر ظرفیتهای دانشگاهی ما در حوزه اربعین زیاد است که ما بسیاری از اوقات شرمنده این ظرفیتهای عظیم میشویم و صادقانهتر عرض کنم خیلی صریح باید بگویم، تحلیل من به عنوان یک جامعه شناس و به عنوان فردی که دستی بر آتش اجرایی دارد، ظرفیتهای ما پاسخ گوی این خیل عظیم جمعیت نیست، یعنی ما خوب پارسال را خاطر مبارک است حداقل از خود وزارت علوم اتوبوسهایی اعزام شده بودند و متاسفانه برگشتند یعنی با چشمان گریان سر مرز آنها را برگرداندند به خاطر این که این قدر ظرفیت مردمی و اشتیاق مردم به حضور در این مراسم بزرگ و رویداد عظیم زیاد است و واقعا جوابگو ما نیستیم، ما یک نخودی بتوانیم در یک آش بزرگ که توسط خود مردم طبخ شده بتوانیم بیندازیم، ظرفیتها بسیار بالا است در محیط دانشگاهها هم این گونه بوده، کارهای بسیار بدیع و خلاقانهای، من اینها را مثال بزنم ما پارسال موکب دانشجویان جهان اسلام را داشتیم امسال به صورت جدیتر این موضوع پیگیری شد در کربلا این اتفاق افتاد و در مسیر، چند موکب جهان اسلام را داشتیم این موکبها دانشجویان کشورهای مختلف دور هم جمع شدند و به صورت مشترک موکبهایی را برپا کردند کما این که دانشگاههایی هم این کار را کردند، مثلا دانشگاه بصره با دانشگاههای حوزه جنوب ما، با دانشگاه خرمشهر، با دانشگاه منابع طبیعی خوزستان و با دانشگاه شهید چمران موکبهای مشترک را داشتیم، موکبهایی را داخل کشور داشتیم نزدیک به ۳۰ موکب دانشگاهی را داخل کشور داشتیم مجموعه وزارت علوم، مرزها خدمات خوبی را به زائرین دادند چه مرزهای جنوب شرق ما، مرزهای سیستان که زائرانی از پاکستان میآیند، از افغانستان میآیند آن جا میزبانی کردند دانشگاههای ما و چه زائرانی از شمال غرب ما در منطقه آذربایجان، از آنها میزبانی کردند و در ارومیه میزبانی کردند، در کرمانشاه، در ایلام، در چذابه، در خرمشهر اینها مجموعهای از ظرفیتها بوده که پای کار آمده و بخشی اش را واقعا ما توانستیم جواب بدهیم کلان قضیه این است که این ظرفیت بسیار فراتر از ظرفیتهای حاکمیتی است و حاکمیت دارد سعی میکند که بتواند برای حضور بستر سازی کند، اما واقعیت امر همیشه از ظرفیتهای مردمی عقب هستیم.
سوال: یک سری از ظرفیتهای فرهنگی و تمدنی را نام بردید و به یک سری از اقدامات مثل گروههای جهادی در حوزه پزشکی و سایر حوزهها هم اشاره کردید در موضوع حوزه و دانشگاه هم اقداماتی را صورت دادید و اشاره کردید و تاکید دارید بر آن چیزی که ظرفیت است باید با سرعت بیشتر و قدمهای بزرگتر انجام شود تا بتواند پاسخگوی عشق، احترام و اشتیاقی باشد که در این ایام میطلبد.
سوال: آقای دکتر کلانتری تصاویری که این روزها می بینیم گوشهای از این مسیر و حرکت است تماما نشان میدهد که قدم به قدم برداشتن در این مسیر دلی است و این حرکت حرکتی مردمی است.
کلانتری: بله من در صحبتهای قبلی اشارهای کردم به فال نیک میگیرم این سوال شما را، یک بار دیگر بیشتر به آن بپردازیم مثالی که زدم از همان دانشگاهها واقعا این طوری است ما بسیاری از موکبها هزینه اش را خود اساتید دارند میدهند، دانشجویان دارند جمع آوری میکنند از خیرین، خود دانشجویان، خانوادههای دانشجویان، خانوادههای یاوران علمی ما یا همان کارکنان، من باز امسال بسیاری از پخت و پزها دارد در خانههای کارکنان دانشگاه برای موکبها صورت میگیرد اینها ظرفیتهای عظیم مردمی است که پای کار آمده و اصلا در قیاس با عرض کردم کمکهایی که میکنیم هیچ است و ناچیز است.
سوال: و این هم خودش یک پاسخ است در مقابل آنهایی که میگویند حکومتی است این حرکت، این مسیر و این عشق و احترام و ارادت.
کلانتری: بله تحلیلها را من بعضا دیدم و تحلیل جدی در این موضع ندیدم، چون آنهایی که عدد و رقمهای این حوزه را میبینند میدانند حاکمیت اساسا نمیتواند پاسخگوی این حجم انبوه از نیازها باشد و عموما توسط خود مردم دارد تامین میشود، بله یک حدی از آن فرض کنید تسهیل روادید، تامین زیرساختهای حمل و نقلی و امثال آن بله کار حکومت باید باشد و جالب این جا است که این را عرض کنم در حتی این موضوعها هم باز خیرین مردمی و گروههای مردمی پیشگام شدند و در این زمینه هم تا جایی که من اطلاع دارم کمکهای بسیار بسیار بزرگی کردند و میکنند لذا بار اصلی روی دوش مردم است کما این که به صورت سنتی و تاریخی این گونه بوده، زمانی که حتی حکومتها هم حمایت نمیکردند ما شاهد برگزاری رویداد اربعین بودیم، بله به این شدت نبوده، به این قوت نبوده، ولی بوده لذا برخی که این مناسک را و این منسک را به نوعی یک نوآوری و حتی بعضا مربوط به دوره اخیر میدانند واقعا سخت در اشتباهند این یک ریشه تاریخی داشته و یک ریشه مردمی داشته و کماکان هم مبتنی بر همین ظرفیتها دارد امتداد پیدا میکند و ما وظیفه داریم که بسترسازی کنیم که این حرکت به نحو بهتر و شایسته تری انجام بگیرد.
سوال: یک مروری کردیم یا اشاراتی داشتیم در حوزه ظرفیتهای فرهنگی، اگر باز نکتهای است در حوزه فرهنگ بفرمائید اگر نه برویم سراغ ظرفیتهای بزرگ تمدنی که این حرکت و این رویداد بزرگ دارد.
کلانتری: در خصوص ظرفیت تمدنی اجازه دهید لا به لایش هم ظرفیتهای فرهنگی نکاتی که باقی مانده در این مدت کوتاه خدمت شما عرض میکنم، تمدنها معمولا یک هسته سختی دارند که مبتنی بر آن شکل میگیرند و به شدت اتکا دارند به نظام تمایلات و یا گرایشها و یا نظام بینشی یعنی یک نظام بینشی دارند و یک نظام گرایشی، هرچقدر این نظامها عمل و گستره و شدت بیشتری داشته باشد امکان شکل گیری تمدنی بیشتر است، لذا تمدنهایی که توانستند این ظرفیتها را شکل دهند طبیعتا پایداری و ماندگاری شان بیشتر است و به نظر میرسد که مکتب سیدالشهدا و خاصه اربعین این ظرفیت را دارد، در سطوح مختلف هم دارد یعنی هم نظامات گرایشی را جهت میدهد، سامان میدهد و به نوعی عمق میبخشد آن چیزی که ما تحت عنوان شور حسینی از آن یاد میکنیم هم آن را سامان میدهد و نظام میبخشد و جهت میدهد و هم بنیانهای فکری لازم را برای ساخت یک تمدن تمهید میکند، بنیانهایی که بر نوع دوستی استوار است، بر آزادی و آزادگی استوار است، بنیانهایی که بر ظلم ستیزی استوار است، بنیانی که بر انسان گرایی به معنای توحیدی آن استوار است، بنیانی که با استکبار مبارزه میکند، با ذلت مبارزه میکند، با ظلم ستیزی، حامی ظلم ستیزی اینها همه ویژگیهای معرفتی این نظام است که در یک ساختار احساسی و عاطفانه شکل گرفته و قوام پیدا کرده و مبنای یک تمدن میتواند باشد، آموزههای مکتب امام حسین (ع) بیش از این است که در این چند دقیقه بخواهم بگویم، عناصر اصلی اش را عرض کردم که در امروز ما به کار میآید یعنی عرض کردم واقعیت تلخ این است که زندگی روزمره و نظامات اجتماعی مبتنی بر منطق سرمایه سالارانه و منفعت طلبانه سامان یافتند و مکتب امام حسین این را تعلیق میکند، نوع دوستی را تکثیر میکند، عطوفت و انسان دوستی را تکثیر میکند، احترام به همه اقوام را تکثیر میکند، فارغ از این که چه جنسی باشی و حتی اتفاقا تکثیر میکند به نوعی غیر دوستی را و دیگردوستی را، از خودگذشتگی را، اینها همه در مکتب امام حسین (ع) تجمیع میشود و این تبعات فرهنگی و اجتماعی دارد و این ظرفیتهای فرهنگی و اجتماعی دارد که مکتب امام حسین همراه خودش میآورد و در این فضای مدرن که با آن المانهایی که عرض کردم تکثیرش میکند و یک نفس تازهای است برای بشری که در یک جهان سرد دارد زندگی میکند و این است که افق جدیدی را میآفریند، بی جهت هم نیست که مکتب مهدوی با امام حسین (ع) شناخته میشود به خاطر این که تمام المانهای لازم برای حیات در دنیای جدید دارد و همه چیز را در اختیار قرار میدهد، همه آن عناصر لازم برای زیست در یک دنیایی که سرد است، دنیایی که روابط اجتماعی در آن معوج است، دنیایی که مبتنی بر منفعت طلبی سامان یافته، مکتب امام حسین (ع) همه اینها را تعلیق میکند و یک دنیای دیگری را نشان میدهد ممکن است گفته شود که این برای مدت کوتاهی است، بله ما باید این را امتداد ببخشیم و ما باید این را در زندگی روزمره مان سامان دهیم اتفاقا در همین مسیر یک مجموعهای شکل گرفته به نام روشنا در دانشگاه امام صادق (ع) که چندسالی هم است که فعالیت میکنند اینها یک مرکز نواوری در حوزه اربعین است، بسیاری از ایدههای نوآورانه در حوزه اربعین توسط این مجموعه جمع آوری میشود و مورد حمایت قرار میگیرد و تحویل دستگاهها داده میشود که در این حوزه بتوانند کارهایی انجام دهند یعنی یک نوع جمع سپاری است و استفاده از ظرفیتهای نخبگانی برای پردازش ایدههای نوآورانه در حوزه اربعین، ما به اینها بیشتر نیاز داریم، به این نوع ایدههای نوآورانه که بتواند این را امتداد دهد.