برخی ژست کار هنری می‌گیرند اما از آن هیچ نمی‌دانند؛ منبع درآمد عده‌ای تنخواه جشنواره‌ها است

گروه فرهنگی خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ زهره سعیدی: مجتبی لاله زاری، بازیگر و کارگردان تئاتر متولد١٣٧١ و فعالیت هنری خود را از ١٣٨٥ آغاز کرد. او بازی در نمایش‌های «ماکان تیره بخت» و حضور در جشنواره بین المللی فجر، بازی در نمایش «چشمان مورب گیسوان پریشان» و حضور در جشنواره بین المللی فجر را در کارنامه خود دارد. همچنین رتبه اول بازیگری مرد در جشنواره کشوری خیابانی چترزندگی برای نمایش «مصائب یک تورقوزآبادی»، رتبه اول کارگردانی در جشنواره کشوری چتر زندگی، رتبه اول بازیگری مرد در جشنواره استانی برای نمایش قطار، رتبه اول بازیگری مرد در جشنواره سوره ماه برای نمایش «کمددیواری»، رتبه اول کارگردانی کشور برای نمایش دانش آموزی «خندنده» و حضور در جشنواره بین المللی تئاترکودک و نوجوان همدان، بازی در فیلم سینمایی «شیفتگی» و حضور در بخش سودای سیمرغ جشنواره بین المللی فیلم فجر، بازی در فیلم سینمایی «دختر ایران» و… بخش دیگری از کارنامه مجتبی لاله زاری را به خود اختصاص داده است.

بببب

لاله‌زاری سال گذشته در جشنواره فجر نمایش خیابانی «دردسر‌های یک موجود موذی» را در پهنه رودکی اجرا کرد و اخیرا نیز نمایش «دل لرزه» را در تئاتر شهر به پایان برده است. وی این روزها خود را برای اجرا در جشنواره تئاتر رضوی آماده می‌کند. گفت‌وگویی برای اجرای نمایش «دل لرزه» و وضعیت تئاتر در استان یزد با مرتضی لاله زاری ، بازیگر و کارگردان تئاتر ترتیب دادیم که در ادامه می‌خوانید:

بببب

** از همین اواخر و اجرای نمایش «دل لرزه» و همچنین حضورتان در بخش خیابانی فجر سال گذشته برایمان بگویید. عرصه خیابانی و صحنه‌ای دو حوزه‌ای هستند که گویا شما به هر دو علاقه دارید.

من هم ژانر خیابانی و هم صحنه‌ای را دوست دارم، بهمن ماه سال گذشته کار نمایش «دردسر‌های یک موجود موذی» را در عرصه خیابانی و در پهنه رودکی در قالب جشنواره تئاتر فجر روی صحنه بردم که برگزیده بخش خیابانی شد. این نمایش درباره ویروس کرونا و محاکمه آن در دادگاه است.

درباره نمایش «دل لرزه» که اخیرا در کارگاه نمایش تئاتر شهر به اجرا رفتیم، هم باید بگویم که با نویسنده این کار، سید علی موسویان رفاقت چندین ساله دارم، او در حال حاضر  در حال نگارش فیلمنامه «عصر حجر» محسن تنابنده است، قلم خیلی نرم و خوبی دارد، نمایشنامه آقادلبر را که در یزد اجرا می‌کردیم، از او خواستم که کار را ببیند و آمد. آمدنش مصادف شد با حادثه قطار مشهد ـ یزد که قطار از ریل خارج شد و تعدادی از هموطنانمان فوت شدند، همانجا او این ایده به ذهنش رسید که چنین نمایشنامه‌ای کار شود، بیست روز بعد نمایشنامه را نوشت و برای اجرا به ما تحویل داد که شد همین نمایش «دل لرزه».

من اعتقاد خیلی خاصی به امام رضا (ع) دارم و همه زندگی‌ام را از او می‌دانم، این را خواستم بگویم که برای اجرای این کار خیلی ناسزا شنیدیم، از فجر گرفته تا اجرا در یزد، تهران و سایر جشنواره‌ها، حتی خیلی از هنرمندان حاضر نشدند به دیدن کار ما بیایند که تحریم و شرایط را بهانه کردند، من اصلا نمی‌فهمم ربط این‌ها به هم چیست؟ تئاتر نیاز به حمایت دارد ، نباید آن را رها کنیم!

خیلی از همین‌هایی که در آن دوره اغتشاشات، هنر را بهانه تحریم کردند، الان در حال کار هستند، سلبریتی‌هایی که قرارداد‌ میلیاردی در سینما، نمایش خانگی و تئاتر بستند؛ پس این دیگر چیست؟ با افتخار می‌گویم که در همان شرایط سخت کار کردم، حتی بازیگرم وقتی کاررا رها کرد، خودم به جایش بازی کردم،م هرچند به نظرم بدترین کار این است که یک بازیگر هم بازی کند و هم کارگردانی!

** در حال حاضر نمایشنامه دل لرزه برای اجرا در جشنواره تئاتر رضوی هم انتخاب شده است…

بله، البته پیش از این هم در چند جشنواره مثل ایثار برگزیده شدیم، در تهران هم برای بازبینی کار ما آمدند که برای تئاتر رضوی انتخاب شدیم. از تهران به تبریز می‌رویم و سپس  برنامه داریم این اجرا را در کیش اگر شرایط جور باشد داشته باشیم. در دیگر شهر‌ها یا حتی خارج از ایران هم به صحنه خواهیم برد.

بببب

*منبع درآمد خیلی تئاتری‌ها تنخواه جشنواره‌ها است

** خیلی‌ها اعتقادشان این است که جشنواره‌های تئاتر باید چابک سازی شوند، به این معنا که از تعدادشان کم شود و به کیفیتشان افزوده شود، نظر شما در این رابطه چیست؟ اگر جشنواره‌ها حذف شود به نظرتان لطمه‌ای به کار هنری شهرستانی‌ها وارد نمی‌شود؟

ببینید بهرحال از این نمی‌توان گذشت که خیلی از بچه‌های تئاتر خیابانی منبع ارتزاقشان همین تنخواه جشنواره‌ها است، اما همین هم باعث شده که کیفیت کار‌ها پایین بیاید یعنی در فراخوان جشنواره‌ها قید نمی‌شود که کار اورجینال تولید شود، یک کارگردان ممکن است چند سال قبل متنی را در مریوان اجرا کرده باشد، بعد به مشهد بیاید و سپس یک بخش دفاع مقدسی هم به آن اضافه کند و در جشنواره‌هایی از این دست شرکت کند و همین باعث می‌شود که کیفیت کار‌ها پایین بیاید.

به نظر من باید در فراخوان جشنواره‌ها تجدید نظر شود که کار تکراری کسی به جشنواره دیگری عرضه نکند. در حال حاضر چند جشنواره بسیج، ایثار، مقاومت و … با یک مضمون مشترک در حال برگزاری است، در حالی که همه این‌ها می‌تواند تجمیع و در قالب یک جشنواره اجرا شود و در فراخوان هم درخواست کار‌های اورجینال با محور‌های مشخص شود.

تا چند سال پیش یک تعداد مدیر هم در جشنواره‌ها بودند که این‌ها دوست و آشنا‌های خودشان را هر سال به جشنواره‌ها می‌آوردند، یعنی ما همیشه در بین برگزیده‌ها یک سری افراد تکراری می‌دیدیم، درحالی که خیلی‌ها آرزویشان این بود که یک بار به جشنواره‌ها راه پیدا کنند.

الان چند سالی است که در یزد یک جشنواره خیابانی ملی «چتر زندگی» از سوی شهرداری یزد برگزار می‌شود که حتی خیلی‌ها اعتقاد دارند کیفیتش از فجر هم بالا‌تر است و از اقصی نقاط ایران به این جشنواره می‌آیند، من امسال پیشنهاد دادم که یک بخش اقلیم یزد هم به عنوان بخش ویژه به جشنواره اضافه شود که موضوع خاص هم جشنواره داشته باشد، اینطور بازدهی جشنواره بالا می‌رود و کیفیت بیشتر می‌شود.

بببب

*کمدی‌هایی که سه ماه اجرای پراقبال دارند

** مخاطبان تئاتر یزد بیشتر به چه ژانری علاقه‌مند هستند.

تئاتر یزد همه جور مخاطب دارد؛ از خیابانی تا صحنه‌ای، کار‌های کمدی و جدی دفاع مقدس تا کودک و نوجوان. چون گروه فعال تئاتر زیاد ندارد، مخاطبان همه جور کاری می‌بینند حتی همین دل لرزه را اولین بار در محرم و صفر سال گذشته در یزد اجرا کردیم، چهل شب اجرا رفتیم و هر چهل شب اجرا سالن پُر بود. از طرف دیگر یک کمدی دیگر را هم سه ماه پشت سر هم اجرا بردیم، مردم هر شب آمدند حتی برخی شب‌ها دو سانس اجرا داشتیم و خوشبختانه از لحاظ مالی هم برایمان خیلی خوب بود و هم دستمزد گروه را تمام و کمال دادیم و هم برای خودمان سود داشت. همزمان اجرای یک کمدی دیگر را هم تمرین می‌کردیم.

به نظر من هنرمند تئاتر باید بتواند از هنرش پول در بیاورد، وگرنه این هنر چه فایده‌ای دارد. پیکاسو هم زمان خودش بوم‌هایش را امضا می‌کرد و می‌فروخت حالا ما در حد پیکاسو خود را نمی‌دانیم، اما بهرحال باید از هنرمان پول در بیاوریم.

** شرایط دو ساله کرونایی و پس از آن با سکته‌ای که در ارتباط بین مخاطب و هنرمندان پیش آمد، برای شما چطور گذشت و چطور خود را بازسازی کردید.

سال اول کرونا برای ما خیلی دشوار بود، یک سری در کرونا گفتند جشنواره‌ها را مجازی کنیم و به صورت زنده برگزار شوند، ما آن دوره هم کار کردیم حتی یک برنامه زنده هم در عرصه کودک داشتیم هر چند که شرایط خیلی سخت بود، اما به شهرداری و وزارت ارشاد یزد پیشنهاد دادیم که در حیاط مدارس در همان دوره اجرا برویم ابتدا موافقت نشد، منتها پس از آن این اتفاق افتاد.

سال اولی که شرایط خیلی سخت بود در خانه با همسرم پانتومیم اجرا می‌کردم، یک بار که اجرای پانتومیم داشتیم همسرم فیلم گرفت و آن را در فضای مجازی گذاشت، بعد از آن مردم استقبال کردند و همین باعث شد که فالوور‌های صفحه مجازی همسرم زیاد شود به طوریکه ما هر شب اجرای پانتومیم داشتیم، این هم از مزیت‌های کرونا بود. خداراشکر الان شرایط خوب شده امیدوار هم هستیم که مخاطب کم کم با سالن‌ها ارتباط برقرار کند و این فاصله جبران شود.

*یک عده ژست کار هنری می‌گیرند اما واقعا هیچ از آن نمی‌دانند!

** وضعیت تئاتر در تهران مخصوصا بین قشر دانشجویان را چطور دیدید؟

من حس می‌کنم فضا در تهران قدری در عرصه تئوریک مخصوصا بین دانشجو‌ها و جوان‌ها متفاوت است. در همین استان یزد هزاران هزار تئوریسین تئاتر داریم که زیبا سخن می‌گویند، اما شاید ده ـ پانزده نفر هستند که کار می‌کنند و مرد میدانند، تهران هم به فراخور شاید همینطور باشد یک عده تنها ژست کار دارند، اما هیچ از آن نمی‌دانند و پول هم در نمی‌اورند.

مثلا شاید آن هجده سال پیش که کار را شروع کردم تصورم این بود که تئاتر تهران کجا و شهرستان کجا، خیلی‌ها هم این فاصله را به ما متذکر می‌شدند، اما واقعا این دوره که در تهران اجرا داشتم، خلاف این به من ثابت شد چرا که خیلی ازهنرمندان تئاتر تهران دیگر توجهی به مخاطبشان ندارند، انگار برای خود یا دوستانشان اجرای تئاتر می‌کنند.

بببب

** به نظر شما چطور می‌توان مخاطب امروز را با تئاتر آشتی داد؟

به نظر من توجه به کار‌های کمدی می‌تواند دو مرتبه مردم را به سالن‌ها بیاورد و مخاطب را آشتی دهد، در یزد که خیلی جواب می‌دهد. به اعتقاد من زیاد نمایشنامه خارجی کار کردن ریشه تئاتر ما را می‌خشکاند، مخاطب عادی نمی‌خواهد بداند شکسپیر و چخوف چه گفتند، اصلا برایش مهم نیست، اما اگر از اساطیر و ادبیات خودمان برایش بگوییم یا از درد‌ها و مسائل جامعه بگوییم، قطعا بیشتر دوست دارد و جذب می‌شود تا کار‌های کلاسیکی که هیچ از آن‌ها سر در نمی‌اورد!

من در همین مدت که تهران اجرا داشتم، پای کار یکی از همین اساتیدی نشستم که اتفاقا خیلی هم مطرح است، بلیتش را خریدیم و با تیم خودمان نزدیک به دو میلیون پول بلیت دادیم، دوساعت و اندی هم پای کارش نشستیم، اما واقعا هیچ برآیندی نداشت و هر فردی که از سالن بیرون می‌آمد، ناراضی بود و احساس می‌کرد وقتش تلف شده. چرا باید یک تئاتری اینطور بعد از سال‌ها با کارش ارزش برای مخاطب قائل نشود و رزومه‌اش را به چالش بکشد؟

** از مدیرانی که در این مدت با آن‌ها کار کردید، برایمان بگویید چقدر در موفقیت و دیده شدنتان موثر بودند؟

اول از همه از کوروش زارعی بگویم که دبیر فجر سال گذشته بود و  بسیار در دیده شدن هنرمندانی که سال‌ها بود نمی‌توانستند راهی به فجر پیدا کنند، کمک کرد. نباید یک مدیر فقط دوست و آشنا‌های خودش را در جشنواره دعوت کند، کوروش زارعی این تابو‌ها را شکست، بلیت هواپیما خرید ومستقیم بازبین‌ها را سرصحنه فرستاد تا کار‌ها را ببینند و انتخاب کنند، واقعا او انسان سالم و با اخلاقی است.

در یزد هم مدیران خوب زیاد داشتیم مثل حجت الاسلام صداقت که بسیار ما را حمایت کردند، البته او از همه کسانی که بخواهند کار حرفه‌ای کنند به واقع حمایت می‌کند حتی کمک کرد در حوزه هنری تهران بتوانیم برای اجرایمان اسکان بگیریم و هزینه‌هایمان کم شود. آقای عابدی مدیر وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی یزد هم پیگیر کار ما شدند، از ما حمایت کردند و سازمان فرهنگی هنری شهرداری یزد هم که تهیه کننده کار ما بودند.

** از فعالیت‌های آتی خود برای ما بگویید.

مدتی پیش نمایشی به نام «شت و شوط» اجرا کردیم که برگزیده جشنواره تئاتر مقاومت شد، داستانش درباره یک شیرینی پز یزدی است که فرزند خواهرش به جبهه می‌رود و می‌خواهد او را برگرداند که خودش هم پشت صحنه درگیر اجرای یک نمایش سیاه بازی با یک گروه نمایشی می‌شود… امکان دارد این اجرا را بخواهیم به صحنه ببریم و بعد از آن هم بنا داریم یک دوره نمایش ایرانی کمدی را در یزد اجرا کنیم.

** نکته پایانی.

تئاتر ما حالش خوب نیست، دعا می‌کنم اتفاقات خوبی برایش بیافتد، اگر قبلا می‌گفتند جسم نیمه جان تئاتر و من تعجب می‌کردم، الان به نظرم جانی در این جسم وجود ندارد، امیدوارم هنرمندان به این عرصه برگردند و دوباره کار کنند چرا که اگر این اتفاق نیافتد، در سکون خواهیم ماند.

** ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

من هم از شما و خبرگزاری محترمتان تشکر می‌کنم.

دکمه بازگشت به بالا