عمومی

چرا فیلم CODA مهم است؟

از یک پوستر ساده گرفته تا عنوانی عجیب تا واکنش مدت ها انتظار مسعود فراستی در فضای مجازی، تماشاگران کنجکاو هستند تا فیلمی ساده و فشرده به نام فیلم خوب را در بخش های نانوشته سینمایی ببینند. نسخه دیگری و پیش از این فیلم قبلاً با نام «La Famille Belier» در فرانسه ساخته شده بود و چندان مورد تحسین قرار نگرفت.

به گزارش ترندونی، روزنامه فرهیختگان ادامه داد: صحبت از یک فیلم CODA است که نام خاص آن به معنای کودکان بزرگسالان ناشنوا و محصول AD است. جالب است بدانید که زبان فیلم انگلیسی است و فیلم محصول آمریکا و فرانسه است. کارگردانی و نویسندگی این فیلم بر عهده Xian Heather بوده است. این دومین تجربه هدر در ساخت فیلم است. Talula یک فیلم قبلی هدر است که در سال 2016 ساخته شده است. کمدی سیاه با بازی الیوت پیج و آلیسون جنی. او در حال حاضر مدیرعامل و مدیر اجرایی سری آمریکای کوچک است. به نظر می رسد او کارگردان فیلم جدید اپل درباره زندگی جودی، یک فعال معلول است.

در دوراهی خانواده و علایق

می گویند نقش صدا در انتقال پیام را نمی توان نادیده گرفت. ما هر روز صبح صدا و روند صحبت خود را باز می کنیم تا اینکه چشمانمان را می بندیم تا آخرین لحظه ای که چشمانمان را می بندیم. در خانواده ای که اولین اجتماع ارتباطی هر یک از ماست، ساعت ها به گفتگو می نشینیم یا در محیط کارمان که در حین صحبت اعتراضات خود را بیان می کنیم و در جامعه بزرگتر و ….

حال تصور کنید که از یک خانواده ناشنوا هستید و وظیفه دارید حرفه و احساسات اعضای خانواده خود را منتقل کنید. در چنین شرایطی بیشتر صحبت می کنید و گوش می دهید و قطعا زندگی متفاوتی را تجربه خواهید کرد.

کودا اکنون فیلمی است که به این موضوع می پردازد و داستان بر اساس خانواده ای ناشنوا با سه عضو ناشنوا و تنها مخاطب رابی، دختر کوچک خانواده با استعداد موسیقی و شخصیتی خجالتی و سخت کوش است. رابی واقعا وسیله ای برای ارتباط خانواده با دنیای بیرون است. او تلاش می کند تا یک ارتباط حرفه ای با اعضای خانواده خود در محل کار و در جامعه باشد. کودا واقعیت های زندگی ناشنوایان را حس کرده و به طور موثری ارائه می کند.

رابی دومین فرزند خانواده است که به برادر ناشنوا و والدینش کمک می کند تا با دیگران ارتباط برقرار کنند و در واقع پلی است بین خانواده او و دنیای بیرون. رابی 17 ساله است و همزمان با تحصیل به همراه پدر و برادرش به ماهیگیری مشغول است. اشتیاق و استعداد خوانندگی رابی را به آواز خواندن و پیوستن به گروه کر دبیرستان سوق می دهد و معلم موسیقی با نوازندگی اوجینو دربز متوجه استعداد او شده و او را در این زمینه تشویق می کند و این آغاز یک معضل است. ایجاد شده توسط رابی. دوراهی بین مراقبت از خانواده یا دنبال کردن استعدادها و علایق.

تقاطع 3 اجتماع

خانواده، مدرسه و محل کار کد به صورت سه اجتماع کوچک ارائه شده است که هر یک باید بهانه یا ظرفی برای سنجش روابط فردی و اجتماعی باشند. روابطی که گاه مبتنی بر زبان و گاه بر اساس علایق فردی یا گروهی است. در این زمینه است که جایگاه افراد مشخص می شود و هر کدام از آنها تکه هایی از یک پازل بزرگ و جذاب را به ما نشان می دهند. می توان گفت که جامعه واقعی امروز ما شباهت چندانی با جوامعی که در آیین نامه ترسیم شده است ندارد، اما اجازه دهید اذعان کنیم که جنسیت مشکلات عموما ثابت و مشابه است. خانواده ای که به گفته برادرشان بدون رابی به خوبی زندگی می کردند و کاملاً از مشکلات بی خبر بودند یا قادر به مقابله با آنها نبودند، اکنون بیش از حد به دختر کوچک خود وابسته هستند و با چالشی جدی روبرو هستند. آماده شدن برای دنبال کردن استعدادهایش

شاید در برخی دیگر از فیلم های وسترن، خانواده دیگر جایگاه گذشته را نداشته باشد، اما نمی توان اصالت خانواده را در گروه دیگری از فیلمسازان انکار کرد. اکنون کد در این گروه قرار دارد. کد نه مبارزه جوامع است و نه گفتگوی جوامع. این خارج از معامله بین خانواده و مدرسه و کار است. در این تجارت، انسان بر تمام سختی ها متمرکز است و ظاهراً چاره ای جز اتحاد برای مبارزه با مشکلات ندارد. اگر خانواده ها با هم باشند، می توانند یک مدرسه واحد و احتمالاً یک محل کار قابل تحمل ایجاد کنند.

مرد؛ کاملا انسانی

روابط بین فردی و جنسیت عاطفی روابط، کودا را به یک فیلم انسانی تبدیل کرده و توجه منتقدان را به خود جلب کرده است.

یکی از آنها هورنادی است که در واشنگتن پست نوشت: «با این فیلم هم می‌خندی و هم گریه می‌کنی. کدا چنین فیلمی است و من خوشحالم. و اندرسون در وال استریت ژورنال درباره کد نوشت: شگفت انگیزترین چیز در مورد فیلم این است که هدر (کارگردان و نویسنده) توانست بدون استفاده از کلیشه های شخصیت ها داستان رابی را به طور موثر تعریف کند.

دو نکته مهم در این جملات وجود دارد. کارگردان برای جذب مخاطب به کلیشه های معمول پایبند نیست و حتی صحنه های ممیزی او به داستان کمک می کند. ما شخصیت خانواده و حتی شهر ساحلی را می شناسیم و حتی وجود والدین معلول و فرزندان سالم یادآور «استخر نقاشی» ماست.

درست است، «کودا» یک فیلم انسانی است، اما شعاری ندارد و قرار نیست بیننده را مجبور کند و مفاهیم به دراماتیک ترین شکل منتقل می شود. ما این روابط انسانی را می بینیم و کارگردان قرار نیست هر شخصیتی را بیاورد و آنها را ثابت کند.

والدین رابی کلیشه ای از فیلم های اشک آور هندی نیستند و همه در ذهن بینندگان پس زمینه ای ایجاد می کنند. افراد خانواده رابی و شهر ساحلی نه خیر مطلق هستند و نه شر مطلق. اینها افرادی با اشتباهاتی هستند که مرتکب می شوند و اصرار دارند که باعث ترحم عموم مردم نشوند.

یک داستان یا شخصیت

خلاصه داستان کد را می‌توان در دو خط بیان کرد، اما گروهی از منتقدان معتقدند که فیلم داستان سرراستی ندارد و بار اصلی فیلم به جای داستان بر دوش شخصیت‌ها است.

شخصیت هایی که آنقدر هنرمندانه پرداخته اند که هر کدام را می توان در اجرای جداگانه ای به تصویر کشید. حالا در این جدال بین داستان و شخصیت، این داستان واقعی و درگیرکننده است، به طوری که تماشاگران را به سمت فیلم می کشاند که فراموش می کند تقریباً 4 شخصیت اصلی و بیش از 5 شخصیت فرعی به مدت 90 دقیقه دنبال شده اند. . شخصیت هایی که پیچیده نیستند اما به قدری با جزئیات به ما ارائه می شوند که کنترل کاملی بر عادات رفتاری و حتی زبانی آن ها داریم.

کدها موفق شده اند لحظات انسانی را به تصویر بکشند که اوج احساسات را نشان می دهد و این صحنه های فیلم غیر معمول نیست. اما آیا داستان عامل موفقیت در این صحنه ها است یا شخصیت ها؟ مثلاً در صحنه ای که پدر رابی بعد از اجرای زیبای دخترش گلوی دخترش را لمس می کند و در این لحظه صحنه انسانی بسیار احساسی را می بینیم، آیا ما غرق رابطه پدر و دختر هستیم یا به داستان خیره شده ایم؟

یکی دیگر از ویژگی های بارز فیلم که بیشترین تاثیر را داشت، ناشنوایی سه بازیگر نقش ناشنوایان فیلم است و قطعا تاثیر زیادی در باورپذیری و اجرای صحنه ها داشت.

تضاد بین دلبستگی و استقلال از دختر خانواده، به عنوان ارتباط خانواده با دنیای بیرون، صحنه هایی را در فیلم ایجاد کرد که به ترسیم فیلم کمک کرد، صحنه هایی که در آن برادر رابی متوجه می شود که رابی نمی تواند با آنها بماند. کاش تصمیم می گیرد به مسیر خوانندگی خود ادامه دهد و از او می خواهد که به آنها فکر نکند و به دنبال آینده اش باشد. اوج دعواها در سکوت و ایفای نقش های خوب، جذابیت فیلم را بیشتر می کند.

در نهایت پرداختن به سه اجتماع خانواده، کار و تحصیل، و تنها پل ارتباطی دختر با خانواده اش و آن جوامع، و استعداد رابی برای آواز خواندن در خانواده های پر از سکوت، تضاد و چرخش زیبایی ایجاد می کند. این قطعه به درام تبدیل می شود تبدیل به ترانه می شود و پرداختن به ناشنوایان و تضاد سکوت و صدا صحنه های کمیک، نفرت انگیز، غم انگیز و دلخراشی را در فیلم ایجاد می کند که همه اینها در کنار هم از کودا یک قطعه فوق العاده می سازد. . تماشاگران گاهی در جایی از فیلم می خندند و گاهی صورتشان خیس می شود. اما در نهایت با انگیزه و حس خوب تیتراژهای فیلم را تا آخر همراهی می‌کند و خود را جای رابی می‌بیند و از خود می‌پرسد که چند بار در زندگی‌اش اولویت‌ها را فهمیده و زندگی‌اش را بر اساس آن‌ها بنا کرده است. لازم نیست یک فرد سالم همیشه در بین چندین فرد ناسالم باشد و مجبور به تصمیم گیری شود.

انتهای پیام/

دکمه بازگشت به بالا